سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

تقدیـــــــم به دکتر شیری عزیز

طبقه بندی موضوعی
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
نویسندگان
پیوندهای روزانه

141

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۰۰ ب.ظ

صد و چهل و یکمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری



آقاى دکتر من ١١ ماه با یه آقایی دوستم اوایل وقتى من با این آقا تماس میگرفتم قطع میکرد خودش بهم زنگ میزد چند وقت پیش یه مبلغ پول براى شهریه دانشگاشون ازم خواست من به عنوان قرض بهشون دادم ( که اصلا به روى ماهشون نمیارن) جالب اینکه الان هر وقت بهم زنگ میزنه با کمال پرویی قطع میکنه میگه من زنگ بزنم یا فقط تک میده ، من وضع مالیم از این آقا خیلى بهتره ،،، با همچین کسى چه رفتارى کرد وقتى داره سو استفاده میکنه

=====================

دکتر شیری :

سرویس بیشتر ندید، قاطعانه بهش بگید بدهی اش را پس بدهد

لینک اصلی





سلام استاد .من 2 سال هست داروهای ضد افسردگی(انواع مختلف که 4 ماه اخیر سرترالین و هالو پریدول بود) مصرف می کنم. ولی انگار تاثیر آنچنانی نداره. ولی خیلی بی تاثیر هم نبوده اما کامل خوب نشدم و احساس بی انگیزگی تو زندگیم دارم.فکر کنم بیشترش هم به خاطر زخم های روحی بود که تو این دو سال بهم وارد شد و هنوز هم تو رابطه های جدیدم آثارش رو می بینم و با ترس پیش می رم و ترس از ازدواج نکردن دارم و الان 31 سالمه و دور و برم پر از دخترای 35- 40 ساله مجرد هست تو فامیلای نزدیک با شایستگی های فراوون..به نظر شما الان می تونم دکترم رو عوض کنم و برم پیش دکتری که شما به یکی از بچه های کلاستون معرفی کردید؟ایرادی نداره یا با دکتر فعلیم درمان رو ادامه بدم؟روان درمانی جواب میده؟

=====================

دکتر شیری :

درمان را با نظر خودشون باید ادامه بدید
سرخود نباید دارو کم و زیاد کرد
وقتی دارو مصرف میکنیم باید سبک زندگی منتهی به افسردگی را تغییر بدهیم

لینک اصلی





یک سوال دارم: من از وقتی بچه بودم خانواده ام منو بابت سر به هوا بودنم سرزنش می کردن. چیزایی مثل خراب کردن وسایل شکستنشون و... اون موقع لحظه ای می ترسیدم و بعد فراموش می شد. بزرگتر که شدم حساسیت ها بیشتر شد مثلا باید از یه ساعتی دیرتر نمی اومدم خونه آرایش نمی کردم و... و شدید پیگیری می کردن . اگر دیرم می شد زنگ می زدن به دوستام و...کنتاکت هایی هم شد سر لباس و آرایش و... حالا 29 سالمه و دیگه اون حساسیت ها کم شده. منتها در چند سال اخیر استرس شدیدی گرفتم. مثلا عصرا که کلاس دارم اگر یک مقدار بیشتر طول بکشه علایم شدید می گیرم با اینکه مطمئنم بیام خونه دعوا نمی کنن نهایتا یه سوال می کنن. یا اگر قراره تنهایی اداره ای جایی برم خیلی ترس دارم. خیلی کارها رو از شدت ترس انجام نمی دم. الان هم اگه تو خونه چیزی خراب شه میندازن گردن من و همیشه میگن تو واسه وسایل خونه و ما ارزش قائل نیستی. من دیگه نمی ترسم و فقط حرص می خورم که خوب گذراست. ولی استرس هام رو نمی دونم چه جوری مدیریت کنم. آیا این حالت های من می تونه علتش گذشته باشه یا نه؟

=====================

دکتر شیری :
نازی گرامی
خطا مال زندگی نورمال است
اگر به هر دلیل به خاطر خطا مجازات شده ای الان باید با بخش بالغت فکر کنی که مجازی گاهی اوقات ناغافل اشتباهتی ازت سر بزنه
دوره درمانی آموزشی خوبی که بهن خیلی کمک میکنه دوره کودک بالغ والد است در موسسه فراروان اقای سیفی
لینک اصلی




سلام دکتر شیری
بببخشید یه سوال از حضور شما داشتم. من خواستگاری دارم که ده سال از بنده بزرگتره (من سی و یک سالم هست) هنوز ایشون رو ندیدم قرار ما برای دو هفته دیگر هست.خواهرشون تماس گرفتند یه سری مشخصات کلی دادند. از لحاظ ملاحظات اجتماعی دینی فرهنگی موقعیت شغلی یه فقره عقد منجر به طلاق بدلیل کلاهبرداری زوجه در پنهان کردن ازدواج قبلی. موقعیت کاری خیلی خوبی داره یعنی من همیشه دوست داشتم با یه آدمی تو شرایط شغلی وی ازدواج کنم. اما دو تا قضیه بنده رو اذیت می کنه البته این نگرشم نوعی پیشداوری است. خب هنوز ندیده و نشناخته نمیشه که در مورد دیگران قضاوت کرده و حکم اجرا نمود. من از اسم شناسنامه ای ایشون خوشم نمیاد.(البته به نام دیگری صداشون میکنند) و یکی تفاوت سنی بنظرم برای این که بچه نگه به روح پدرم مشق نوشتم شاید مجبور باشم زود بچه دار بشم و این بنده رو دچار ترس می کنه که باوجود علاقمندی به چنین موقعیتی بخوام پایم را عقب بکشم. در صورت امکان و داشتن فرصت سپاسگزارم بنده را هدایت فرمایید.

=====================

دکتر شیری :
وقتی یه نفر را میبینید ، متوجه میشید اسم و مسمی کدام مهمتر است
اختلاف سن خیلی زیاد نیست مگر اینکه خودتان بالای 35 باشید که دیگه زیاد میشه این ده سال
لینک اصلی




سلام آقای دکتر
من الان 2 سال هست که با پسری هم سن خودم با موقعیات خودم دوستم و تصمیم به ازدواج داریم اما من همیشه اینو میگم که تا کار نداشته باشی نیا خواستگاریم و ایشون هم به دلیل اینکه مشغول درس و یک سری تحقیقات علمی هستند زمانی خالی برای کار کردن ندارند .اما من همش دارم خواستگارامو رد میکنم به خاطر ایشون و 1 کم نگرانم که نکنه بعدا ایشون هم جا بزنه و من بمونم و تنهایی. ما 21 سالمونه . به نظر شما این درسته که بهش بگم با همین شرایط الانش بیاد جلو که حداقل خانواده هامون با هم آشنا بشن .اصلا شاید والدین مصلحتی در این زندگی ندیدن
چی کار کنم

=====================

دکتر شیری :
پسر 21 ساله باید تحقیق کنه و پیشرفت و غلط میکنه ازدواج کنه اون هم با همسن کنترلر!
برید با کسی ازدواج کنید که شرایطش الان بخوره به ازدواج
لینک اصلی




ممنون دکتر که به سوالم جواب دادید. یا هو که هنوز بسته هست. باز مزاحمتون شدم. یه سوال دیگه داشتم از خدمتتون. به نظر شما تو آشنایی برای ازدواج چقدر باید عقل و منطق رو در نظر گرفت و چقدر عواطف و احساسات رو دخالت داد؟ با پسری که می گه فقط عقلانیت و منطق براش مهمه و خیلی به عواطف اعتقاد نداره و می گه باید با منطق ببینیم تناسب داریم یا نه می شه رابطه رو ادامه داد یا نه؟سوال قبلیم هم در مورد همین شخص بود که فکر کنم فهمیده ازش خوشم اومده اما نوع تیش رو نمی دونم ولی فکر کنم آپولوتایپ باشه.خیلی تحصیلات و پیشرفت کاری و تحصیلی براش مهمه و می گه از زمان لیسانس به فکر دکترا بوده و منظمه. باز هم ممنون.

=====================

دکتر شیری :
مهمتر از حرفهای ایشون ، عملکردشون است که اگر توش عواطف نباشه ، خودش دچار دردسر میشه چند سال دیگه
لینک اصلی




سلام نمیدونم چطور بگم روراست من خیلی خ ارضای.میکنم چکارکنم .

=====================

دکتر شیری :
کمتر اجازه دهید تحریک بشید...خیلی موثره
وقتی هم انجام دادید دائم بهش فکر نکنید تا ذهنتون اروم بشه
لینک اصلی




سلام خسته نباشین من دختر ی هستم 25 ساله لیسانسه وکارمند اما تا الان خواستگاری نداشته ام از لحاظ شکل وظاهر معمولی هستم تمام دوستان هم سن من ازدواج کرده اند و این موضوع باعث افسردگی وناراحتی من شده لطفا راهنماییم کنید خواهش میکنم جواب بدید

=====================

دکتر شیری :
به خانواده سلیقه ازدواجی تون را بگید و ازشون بخواهید موارد را رد نکنند
به دوستان متاهل بسپرید مختصات پسری که میخواهید چی باشه
لینک اصلی




سلام
دکتر تو این برنامه در مورد فکر کردن اشاره فرمودید..من فردی هستم فوق العاده احساسی ولی متاسفانه خیلی فکر نمی کنم به مسائل و خیلی ساده از کنار مسائل می گذرم..حتی وقتی فیلمی می بینم که اون لحظه باهاش درگیرم..اشک میریزم یا دچار هیجان می شوم بعدش اصلا درگیر نمی شم از لحاظ فکری که چرا این طورشد .. برای درگیر شدن ذهن راه کاری رو پیشنهاد می کنید؟

=====================

دکتر شیری :
ما فکرمون را درگیر برنامه ای میکنیم که خوشمون هم بیاد...از جاهایی شروع کنید که خوشایندتون هم باشه
لینک اصلی




دکتر ایده الگرایی کاذب انگیزه منه وقتی باید نباید هام به بن بست میخوره بدجور میرم تو لاک خودم و سخت بلند میشم چه جوری دکتر کنترلش کنم؟ به خدا عاجز شدم نمیذاره من از داشته هام لذت ببرم لطف کنید .من را راهنمایی کنید ممنون از شما.

=====================

دکتر شیری :
باید مینا خانوم به خودتون مجوز بدید که گاهی ناموفق باشید چون آدمید
خیلی بحث بازدارنده ها در کتابهای تحلیل رفتار متقابل خوندنیه براتون
لینک اصلی


  • ۹۴/۰۶/۱۵
  • علی صفایی قشقایی A.GH

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی