سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

تقدیـــــــم به دکتر شیری عزیز

طبقه بندی موضوعی
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
نویسندگان
پیوندهای روزانه

154

سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۳۰ ق.ظ

صد و پنجاه و چهارمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری



با سلام
من مدت هشت سال پیش تو دانشگاه با پسری اشناشدم البته تو محلشون خونه هم داشتم کلا میشناختمش ایشون تواین مدت خیلی خواست بامنحرف بزنه یعنی سرصحبت روباز کنه ولی قبول نمی کردم ولی گاهی اوقات میدیدم که به مادرشون میگفتندهمیشه دنبالم بودن مثل سایه پشت در کلاس می نشستند تا درسم تموم بشود به مدت دو ترم مشروط شدند اگر توجهی بهش نمی کردم لباس سیاه می پوشیدند همیشه مثل سایه دنبالم بود فقط کارش همین بود
ولی هیچ وقت جلو نیامد به مدت سه سال ازش خبری نداشتم تا این که متوجه شدم عقدکرده
شمارشو پیدا کردم فقط گفت ان شالله خوشبخت بشی برااینکه جبران کنم برات بیا با هم دوست بشیم ولی من قبول نکردم چند سری گفت بیا با هم ازدواج کنیم 
تو این هشت سال من منتظرش بودم اصلا فکر نمی کردم با یکی دیگه ازدواج کنه
نمی دونم چکار کنم شب و روزم گریه است دلم می خواد بمیرم همش به فکر انتقامم 
اخه اگه نمی خواست پس چرا این کار می کرد 
دائم بهش نفرین می کنم چرا تو این مدت زنگ تفریحش بودم چرا این حرکات رو نشون می داد
لطفا راهنمایی کنید جناب دکتر خواهش می کنم
الان ازتمام مردها بدم می اید هرکه نگاهم می کنه اخم می کنم احساس می کنم همشون مثل همن

=====================

دکتر شیری :
من متوجه نشدم واسه چی حس قربانی بودن تا این به شما دست داد؟ خب شما در قبال توجه اون آدم که کار خاصی نکردی...دائم نگاهش کردی و منتظر یه حرکت فضایی ازاون موندی
دختر دیگه که عقدشه اینقدر منفعل شاید رفتار نکرده ، به جای نفرین پیرزنانه مردها ، دفعه بعدی خیلی محترمانه و با شخصیت اجازه بده یک پسر ایده اش را به تو بگه و خودت نیز پس و جو بکن
بلد بودی تلفن پسر را گیر بیاری ، با یک دهم این همت میتونستی تو بررسیش کنی


آی آقای دکتر کسی که 6 سال دوسش داشتم امشب عروسی کرد دارم از غصه میترکم چطور میشه فراموشش کرد امان از دل عاشق

=====================

دکتر شیری :
متاسفم...براش ارزوی خوشبختی کن و بیخیال شو
اما دفعه بعد به جای 6 سال معطلی ، یکروزه یکسره کن


دکتر من یه مساله ای دارم هر کاری هم براش میکنم انگار اب در هاون میکوبم . من مدت زیادی (کل دوران تحصیلم تا لیسانس) فقط زوم کرده بودم روی درس و مطالعه حدود 2 سال پیش دیدم انگار حال روحیم خوب نیست رفتم پیش روانشناس روانشناس خیلی کمکم کرد خلقم بیاد بالا و قسمت های جدید را تعریفی کرد از جمله رفتن به باشگاه بدن سازی دکتر من 2 سال دارم میرم باشگاه از لحاظ جسمانی و قدرتی خوب شدم اما دکتر همیشه ارکتایپ ارسم هیچ رشدی نکرده چون هر وقت دعوایی پیش میاد خوب نمیتونم جلوم را ببینم( شماره چشمام یکی 3 و اون یکی 2 و نیم) چند وقت پیش هم دکتر با اینکه با یه ادم معمولی درگیر شدم زنجیرش را نزدیک بود بزنه تو چشمم . من واقعا نمیدونم چه کار کنم با این مساله ام مثل اتیش دکتر می افته به جونم و منو میسوزونه. لطفا راهنمایی بفرمایید.

=====================

دکتر شیری :
مهران عزیز
ما ارس را میاریم بالا برای لذت بردن از جسممون و حل فیزیکی ماسئل نه لروما دعوا
خب اگر بینایی تو اینگونه است یعنی که باید خیلی مراقب باشی
به نظرم درسته که دعوا نمیکنی
آرست را در ورزش و حرکات موزون و لذت بردن از جسمت استفاده کن


سلام آقای دکتر 
من جدیدا متوجه شدم لحن حرف زدنم یا بعبارتی زبان بدنم دیگران را به اشتباه می
اندازد و کوچک وبزرگ بهم میگن چرا همش( غُر) میزنی .در صورتی که همان حرفهای من را انها نیز میگویند اما کسی به انها نمی گوید غُر میزنند.لطفا من را راهنمایی کنید تا از این لحن غُر زدن بیام بیرون.. دیگه خودم هم دارم باور میکنم عین پیر زنها شدم..

=====================

دکتر شیری :
هم میتونید درباره زبان بدن مطالعه بفرمایید هم میتونید دوره بهاره مهارتهای ارتباطی را تشریف بیارید


آقای دکتر در جواب خانم دل شکسته شما گفتید که منفعل عمل کردی. برام جالبه که بدونم یک دحتر در چنین موقعیتی باید چکار کنه؟ زمانی که پسری مدتها به شما نگاه میکند و حس میکنید به شما توجه دارد اما مطمئن نیستید. چطور میتوان منفعل نبود و شخصیت زنانه را هم حفظ کرد؟ این سوال خیلی برایم مهم است چون در شرایط مشابهی هستم که نمیخواهم طرف را از دست بدهم اما به هیچوجه امکان گفتن مستقیم یا استفاده از واسطه را ندارم. میخوام ببینم با نوغ رفتار و گفتار چطور میشه ظریف به طرف فهموند که اگر میخواد قدم جلو بذاره چون واقعا نمیتونم مستقیم بهش چیزی بگم. میشه لطفا بهم جواب بدین؟ هیلی برام مهمه؟

=====================

دکتر شیری :
وقتی 6 سال نگاهت میکنه یعنی باید بری جلو تا خوب ببینیش و ازش بپرسی دردش چیه
این از خانومیت کم نمیکنه...به انسانیتت می افزایه


آقای دکتر من مدت 7 ساله با پسری دوست هستم,خانواده ایشون هم کاملا در جریان هستن,وضع مالی خوبی دارن,مخالفتی هم برای خواستگاری اومدن ندارن,ولی خود پسره با وجود تمام علاقه ای که به هم داریم و شرایطش تقریبا مهیا,انگار اصلا نمیخواد قدم پیش بذاره!! من دانشجوی مهندسی وایشون دیپلمه......میشه راهنمایی کنید؟

=====================

دکتر شیری :
خانم دوستی که 7 سال نمیشه !!! شما خودتون را زنگ تفریح کرده اید و معلومه ارزشی نزد این پسر ندارید الان
از ازندگیتون بیرونش کنید ببینید اگر تکانی به خودش داد، بهش محل ندهید تا واقعا نبود شما را حس کند...اون وقت میتونید تصمیم جدی بگیرید وگرنه قصه 7 ساله 8 ساله هم میشه راحت


سلام وصبحتون بخیر استاد

استاد قضیه "دل شکسته" که 6 سال نگاه کردن بوده! 
استاد نظرتون در مورد 6ماه نگاه کردن هم همینه؟

استاد مطمئنید از خانومی دختره پیش پسر کم نمیشه؟!

=====================

دکتر شیری :
به پسره هم ربط داره دیگه
بعدشم چرا باید اینقدر این موضوع برای کسی که درونش میدونه خانومه مهم باشه؟


استاد شما گفتید 
"""""چرا باید اینقدر این موضوع برای کسی که درونش میدونه خانومه مهم باشه؟"""

خب استاد من 28 سالمه این اولین باره که احساس میکنم به پسری واقعاعلاقه دارم من با پسری دوست نبودم چون خیلی از دوستامو میدیدم که با پسری آشنا میشدن یا توقعات غیر معقول پسر داشت ویا دختر را رها میکرد می رفت با یکی بهتر!اونا هم همش توی اشک وآه بودن.هیچ وقت خودمو تا امروز دست بازی ندادم نمیگم از پسری خوشم نیومده خوشم اومده بود ولی سعی کردم حواسمو به چیزای دیگه پرت کنم البته مطمئنم پسرای خوب هم هستند ...
اخلاقی که من دارم میترسم به پسر وابسته بشم الان من هرروز خواننده پروپا قرص وبلاگ شما هستم خیلی میبینم که دخترها میگن پسرها قصد ازدواج ندارن وفقط دوستی هست تا الان خوشحال بودم که اشتباهی نکردم ولی استاد این بار فرق داره بین این همه پسر که با تیپ های مختلف وچهره های مختلف توی دانشگاه ومحل های مختلف دیدم بااینکه پسری با چهر ه معمولیه با همین چهره معمولی ..با همین کم مو بودش..(البته اینم بگم استاد این کم مو بودنش به صد تا پسر پر مو بی ادب می ارزه ).استاد بد جوری حواسمو پرت کرده خیلی پسرای دیگه بودن شاید چهره اش بهتر از این بوده ولی شخصیت آقا بودن اینو نداشتن .
از یه طرف نمیخوام اشتباه کنم چون نمیدونم اون قصدش چیه ازدواجه یا دوستی!
از یه طرف برخلاف همیشه دوست دارم باایشون آشنا بشم ببینم چه جور پسریه من احساس میکنم اونم همین حس را به من داره .باید یه چند سال ازم بزرگتر باشه اونم خیلی محتاط عمل میکنه ودر کنار اون بهم نشون میده که توجهش بهم هست. ولی تا الان حرفی نزده فقط دختری که با دوست این آقا آشنا هست یه بار اومد خودشو نزدیک بکنه وسر حرفو باهام باز کرد البته در مورد درس !ولی واقعا نمیدونم از سمت این آقا بود یا نه..دلیلش این بود استاد که ازتون پرسیدم از خانومی دختر پیش پسر کم نمیکنه؟ نمیخوام اشتباهی بکنم که بعدا افسوس بخورم.

=====================

دکتر شیری :
فکر میکنم دنبال تایید های خارج از حد میگردید. وقتی دودل هستید باید یکسره کنید نه اینکه هی منتظر بشینید که کی یه طرف کفه اش سنگین تر میشود
خب اگر براتون جذابه ، دل دل کردن معنی نداره...باید ترس پس زده شدن را ترجیح داد به تو خماری نشستن و کاشکی اشکی گفتن!


آقای دکتر 
وقتی دوستت بهت بگه ازت متنفرم! بعد چند روز هیچ معذرت خواهی نمیکنه ولی با رفتارش میخواد که ازت حمایت کنه.این پسر نوع رفتارش عوض شده و بااحتیاط داره دلتو به دست میاره! و تو هنوز دوستش داری بعضی جاها بهش خق میدی ولی نه به قیمت شنیدن این حرف! دلتون پیش همه! ولی با این حرفش نمیتونی رابطتتو باهاش مثل اول کنی! دارم سکوت میکنم و فقط اونه که پیشقدمه. خودم هم از این وضعیت راضی نیستم دوست ندارم اینجوری باشم این رابطه ارزشش بیشتر از این برخوردها بوده! باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میترسم از دستش بدم با این رفتارم! از طرفی اگر واقعا متنفره من دیگه جایگاهی تو این رابطه ندارم! کمکم کنید که چیکار کنم؟

=====================

دکتر شیری :
من نمیدانم در چه شرایطی این حرف بهتون گفته شده. در هر صورت نه دوستت دارمهای اینطوری نه متفرم ای اینوطری قابل استناد برای تصمیم گیریهای زندگی نیستند
به جای رفتار منفعلانه ای که در پیش گرفته اید لازم است صحبت کنید و نارضایتی خود را اعلام کنید در غیر اینصورت خسته کننده خواهید شد


سلام آقای دکتر خوب هستید؟
1سوال دارم
من 1خواستگاری دارم که 1فرد نرمال هست ولی اسم کوچیکش به نظر من زشته عذاب میکشم اسمش رو میشنوم و تصور اینکه اون اسم تو شناسنامه م باشه برام جالب نیست مشاور رفتم میگه اسم زیاد مهم نیست من چه کنم؟اینو بهش بگم که اسمش رو میتونه عوض کنه؟یا نه؟انتظارم زیاده؟

=====================

دکتر شیری :
نه نمیتونید ساناز
هویت یک فرد چیزیست که در هر تصمیم زندگیش مثل ازدواج باید بتواند حفظ کند. شاید هنوز وقت ازدواج شما از نظر آمادگی ذهنی نرسیده


  • ۹۵/۰۴/۲۹
  • علی صفایی قشقایی A.GH

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی