سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

تقدیـــــــم به دکتر شیری عزیز

طبقه بندی موضوعی
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
نویسندگان
پیوندهای روزانه

90

چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۵۷ ب.ظ

نودمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری




سلام دکتر . من هم یه همچین رابطه ای داشتم نزدیک ۶ماه.مرد با دوتا فرزند و فامیل .من از اول بدم میومد ازش ولی ناخواسته وارد رابطه شدم باهاش . اصلا نفهمیدم چی شد فقط میدونم خریت کردم .من در اصل از خیانت بدم میاد ک… در عینی که رابطه داشتم ولی ناراحت بودم احساس گناه و…. ولی نمیدونم چرا دوسش داشتم تا حدی که رابطه جنسی هم باهم داشت که من متنفر بودم می دونسمدمنا بخاطر همین میخاد ولی به خودم دلداری میدادم ک اینطور نیس ولی تصمیم گرفتم رابطه تموم شده هر باز نمی شد خودش پا پیش میذاشت ولی الان یک ماهه که تمومش کردم ب شدت دارم اذیت میشم احساس گناه عذاب وجدان پستی حقارت نامردی حالم از خودم ب هم میخوره هیچ راه جبرانی نیس خیلی ناراحت افسرده ام ذره ذره دارم اب میشم ولی هنوزم از ته دلی دوسش دارم البته فهمیدم ب یکی از زنا فامیلم همین پیشنهاد دوستیا داده من واقعا از درون خوردم داغون .تک فرزندم و همه چیز تحت کنترلم بوده الان فقط میخام بمیرم دیکع بریدم

=====================

دکتر شیری :
شما زنگ تفریح شده اید و الان باید بدانید برای لذتهای بزرگتر افریده شده اید و حیفه خودتون را در این نوع مسائل بندازید
من توصیه میکنم ردیابی کنید چرا با این نوع رابطه حالتون خوب شده بوده
لینک اصلی




بیش نویس رو میشه بی اثر کرد؟
اصلا این که بیشتر کارها شروعش برشوره و آینده اش به نظر فوق العاده میاد، بعد به سرعت اوضاع افول میکنه و با در هوا می مونه، ربطی به بیش نویس داره؟

=====================

دکتر شیری :
نه الزاما
میشه یه اهمال کاری ساده باشه
در ضمن میشه پیش نویس را بی اثر کرد با تقویت بالغ
لینک اصلی

+

ممنون
در مورد همین اهمال کاری، من جلسه ی اهمال کاری رو شرکت کردم، شما تو این جلسه یک اشاره ی مختصری کردید به موضوعی در حاشیه، که سوال سالیان سال بی باسخ من رو جواب داد.
همیشه فکر میکردم علت این تفاوت جیه، که من اکر بخوام در یک موردی نظر جدی و قطعی بدم مدتهای واقعا طولانی تحقیق و بررسی میکنم و اطلاعات کرداوری میکنم و بعد شاااید بتونم جواب بر شک و شبهه ایی بدم.
اما سایرین از سن بازنشستکی، کرفته تا تکنیک های برتر واتربلو تا علت افزایش آمار طلاق همه را در بنج دقیقه تجزیه و تحلیل میکنند به جمعبندی میرسن و اعلام میکنن
همیشه ازین موضوع اذیت میشدم، و از ضعفم در تصمیم کیری سردرکم…
تا اینکه سر کلاس اهمال کاری، به من کفتید تو از دسته ادمهایی هستی که دایم اطلاعات جمع میکنند، و نمیتونند بدون اینکار اقدام کنن و…
و این داستان ساده نه تنها خیلی اوقات وقتی برای نوشتن یک باراکراف از مقاله ایی که به اندازه ی دوتا بایان نامه مطلب جمع کردم و همجنان دارم ادامه میدم تلنکری بهم میزند که بسسسسه، از همین مقدار داریی لستفاده کن برای شروع…
که حتی وقتی سر کلاس ایلتس در مواجهه با سوالی مثلا درباره ی مهاجرت با جواب های ناکهانی و بی تامل همه روبرو میشم و ذهنم شروع به منفی بافی راجع به منش و طرز فکر همکلاسی هام میکنه یکدفعه با یاداوری ضعف خودم، احساس میکنم با جهان در صلح و آرامشم و همه ی جنکهای درونی ام آروم میکیرن.

=====================

دکتر شیری :
ستاره عزیز
وقتی بر اساس MBTI معلوم میشود که ما جزو جمع آوری کننده های اطلاعات هستیم معنیش این نیست که نتونیم با وسواس کمتر کارهامن را انجام دهیم
با توجه به اینکه فرصتهای تصمیم گیری محدود هستند ( مثل همان آزمون IELTS) با تقویت کارکردهای تصمیم گیری میتوان تا حدی دقت خود را بالا نگه داشت و فرصت را نیز حفظ کرد
لینک اصلی




سلام.جناب دکتر،وسواس اونهم بیشتر از نوعِ فکریش،درمانِ قطعی داره؟اگه این اختلال تا حدی باشه که قرص تجویز بشه معمولا تا چه مدت باید مصرفش کرد؟ممکنه در برخی مصرفش مادام العمر بشه؟اگه آره،مضر نیست؟در ضمن پوزش جهت پرسش در کامنت.اگه طلاح دیدید پاسخ بدید.

=====================

دکتر شیری :
خیلی اوقات دارو درمانی + رفتار درمانی به بهبود این افکار کمک میکند
لینک اصلی




آقای دکتر عزیز سلام
سؤال من ربطی به این پست نداره ، می خواستم ازتون بپرسم با یک شوهر خواهر بی نهایت فضول و کنجکاو چیکار باید کرد؟
من ۳۴ سالمه و همراه خواهربزرگترم در یکی از شرکتهای شوهر خواهرم مشغول به کار هستم ، متأسفانه ایشون گاهی در قالب حس دلسوزی و حمایت من رو با سؤالاتش ناراحت و کلافه می کنه ؟
کجا رفتی …؟ با کی رفتی ؟ کی رفتی و کی برگشتی ؟ پسر عمه مادر خانوم برادر دوستت سایز پاش چنده ؟!!!!!!!!!!

یعنی باور کنین تو این پنج ساله که خواهرم ازدواج کرده ما یه مسافرت راحت خونوادگی نتونستیم بریم ، هر کجا هر برنامه ای بخوام با دوستای خودم داشته باشم باید ایشون در جریان قرار بگیره ، البته این اطلاعات هیچوقت از طریق من درز نکرده بلکه از طریق خواهرم به صورت گزارش روزانه به ایشون اعلام شده ، بارها گفتم یه حریم شخصی و خصوصی برای خودم می خوام بابا نا سلامتی ۳۴ سالمه ، به ایشون چه ربطی داره که من با کی با تلفن صحبت می کردم و شجره نامه دوستای قدیمی من چیه ؟
آقای دکتر ایشون متأسفانه با داشتن اخلاقهای خوب و حمایتگر در بعضی موارد به شدت مرد خاله زنک ۴۴ ساله میشه و خونواده من هم با حفظ احترام و حرمت ایشون در خیلی موارد صداشون در نمیاد که مبادا ایشون ناراحت بشه و با خواهرم اختلاف پیدا کنه …

به زور از تمام مسائل خصوصی من که با چه شخصی دوستم و می خوام ازدواج کنم می خواد سر دربیاره ، البته نه برای کمک که تنها برای جمع آوری اطلاعات ، راستش گاهی همه می ترسیم که اینهمه اطلاعات رو برای چی و برای کی داره جمع می کنه ؟
بارها به خواهرم اعتراض کردم که از رفتارهای کنجکاوانه ایشون دارم کلافه میشم و باهاش صحبت کن ولی میگه من هم از پسش بر نمیام و متأسفانه بارها آب تو هاون ایشون ریخته ، من با یک شوهر خواهر بی نهایت کنجکاو که می خواد از همه چی سر در بیاره و به همه چی تسلط داشته باشه و کسی بی اجازه اش آب نخوره چه کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حتی اگر لباسی رو که گزارش خریدش به ایشون داده نشده بوده رو تم من ببینه با تعجب می پرسه کی خریدییییییییی؟ فلان روز نگفتی می ری واسه خرید !!!

=====================

دکتر شیری :

چه مورد جالبی را گزارش کردید ساحل
مردان خاله زنک ، مردان حال بهم زنی هستند که در تفکیک بین رفتار حمایتگر و خواهری در میمانند. اینها شاید بپندارند دارند برادری میکنند که اساسا اشتباه است زیرا شما قیم احتیاج ندارید
اگر پدر نقش سکان دار منزل تان را ایفا میکردند ایشون تنظیم میشد ولی الان بهترین کار خندیدن ، دادن اطلاعات FAKE و کار خویش را پیش بردن است

لینک اصلی





آقای دکتر عزیز از راهنماییتون بی نهایت ممنونم ، ولی باور می کنین اونقدر این آدم از کارآگاه بازی خوشش میاد که با دادن اطلاعات ولو Fake مدام در حال جستجو کردن صحت و سقم مطلبه…
مثال می زنم : اگر من ساعت ۶ بعد از ظهر از خواهرم جدا شده باشم و خواهرم به علت خرید ساعت ۷ شب به منزل رسیده باشه ، یکبار از خواهرم می پرسه که چه ساعتی از ساحل جدا شدی ، یکبار از من سؤال می کنه که من کی رسیدم و یکبار با مادرم چک نهایی می کنه که من کی رسیدم خونه ، باور کنین یه وقتایی احساس جنون بهم دست میده که من دو روز دیگه اگه بخوام ازدواج کنم با ایشون چیکار کنم و مسلماً طرف مقابل من با ایشون مشکل جدی پیدا خواهد کرد ، گاهی احساس می کنم که چون من حقوق بگیر از ایشون هستم این یعنی اینکه ایشون به خودش اجازه بده تو همه مسائل من به صورت به جا و بیجا دخالت کنه …
گاهی که می بینه من به هیچ عنوان اطلاعاتی در مورد روابطم بروز نمی دم به زور از زیر زبون خواهرم می کشه که با فلانی کدوم رستوران رفتن ؟!!!!! بگو اینبار فلان جا برن !!!!!!!!!!!!

باور کنین یکبار به صورت کاملاً اتفاقی متوجه شدم که روی سیستم کامپیوتر شرکت به علت فراموش کردنم از sign out کردن از اکانت ایمیل ، ایشون داره ایمیل من رو چک می کنه!!!!!!!!! باور کنین با بالا رفتن سنشون داره بدتر میشه چون جمع آوری اطلاعات از همه چیز و همه کس برای ایشون به صورت آب حیات در اومده ، من همیشه این فضولیهارو به شوخی و خنده رد کردم ولی باور کنین خسته شدم از بس بخاطر بیرون رفتن با یک دوست باید از قبل با مادرم هماهنگ کنم و برای ایشون دروغ سر هم کنم که کی می خوام برم و برگردم…
این رفتارهای زننده واقعاً در شأن یک مرد نیست ولی واقعاً تو این سن نمی شه ایشون رو اصلاح کرد..
به نظرتون از جمع کردن اینهمه اطلاعات برای روز مبادا هدفی دارن ؟!

=====================

دکتر شیری :

گاه اوقات یکی از مواد مخدر درونا خوشش میاد ولی به خاطر نهی اجتماعی- خانوادگی ، در سطح آگاه خود سراغش نمیره ولی عملا با مکانیسم دفاع روانی CIRCUMSTANTIAL= حاشیه پردازی ، خودش را در اطراف اون موضوع نگه میداره مثلا میره تو اداره مبارزه با مواد مخدر کار میکنه !
اگه ایشون از شما خوشش بیاد ولی نهی کنه خودش را ، ممکنه با پرداختنهای برادرانه (!) این نیاز درونی را ارضا کنه تا حدی !
کلا مهم نیست و باید کار خودتون را بکنید و تذکرات لازم را بدهید زیرا در صورت ازدواج حتما نامزدتان را حساس میکنه

لینک اصلی





دکتر شیری عزیز سلام ، وقت شما بخیر
امیدوارم بتونم بخوبی مشکلم رو براتون تشریح کنم ، به مدت ۱۰ ماه از سال ۸۹ تا ۹۰ با آقای وکیلی در ارتباط بودم که به جرأت می تونم بگم که ارتباط خیلی خوب و قوی بین ما شکل گرفت ، به زودی ارتباطمون شروع به رشد کرد و راجع به اهداف و خواسته هامون از ازدواج صحبت کردیم ، ایشون از ابتدای آشنایی درگیر پرونده حقوقی بودن که به شدت روی ذهنشون تأثیر گذاشته بود و هراز چند وقت به شدت به لحاظ روحی بهم ریخته می شد ولی با اینحال تمام سعی خودش رو می کرد که به ارتباطمون لطمه ای وارد نشه ، بعد از گذشت ۱۰ ماه از اون ارتباط در کمال نا باوری به من گفت که با وجود این مسئله تو زندگی قدرت ادامه این ارتباط رو از دست داده و تکلیفش رو با من و این رابطه نمی دونه و ترجیح میده برای جلوگیری از بلاتکلیفی من ارتباط رو تموم کنه تا اگر موردی برای ازدواج من پیش اومد حضور اون مانعی نباشه ،
با تمام زجر و ناراحتی و عشقی که نسبت به ایشون احساس می کردم تنها با ۲ ساعت صحبت مفصل و تموم کردن پرونده های نیمه تمام ارتباطی برای همیشه با هم کات کردیم و تمام راههای دسترسی ایشون به خودم رو مسدود کردم …
بعد از گذشت۴ ، ۵ ماه و در زمانی که من به تازگی وارد ارتباط دیگری شده بودم ایشون با دادن اس ام اس های سوزناک و پیغامهای محبت آمیز به شدت اعلام پشیمانی کرد که واقعاً اون زمان برای جلوگیری از آسیب دیدن من مجبور به ترک شده ، با اینکه در رابطه دومی بودم و از ارتباط جدید راضی بودم ، یکبار ایشون رو حضوری دیدم و از نزدیک از ایشون سؤال کردم قصدش از برقراری ارتباط مجدد چیه ؟صرفاً دوستی یا تصمیم جدی برای ازدواج ؟ ایشون گفتن در حال حاضر هم اون گرفتاری ادامه داره ولی ارتباط رو دوباره از سر بگیریم ، بالاخره این دعواهای حقوقی یه روز تموم می شه ، با این اوصاف دیدم همچنان کما فی السابق پا در هوا خواهم بود ، به ایشان گفتم این قطع و وصل شدن های بیهوده هم من و هم خونواده ام رو آزار میده یا رومی رومی یا زنگی زنگ …
بعد از اون دیدار یک ساعته برگشتم سر ارتباط دومی و سعی کردم فکر ایشون رو از ذهنم بیرون کنم ، ارتباط دوم رو برای حدوداً یکسال و نیم ادامه دادم تا جایی که احساس کردم طرف مقابل من بر خلاف گفته هاش هیچ تصمیم جدی برای ازدواج نداره ، ایشان دکتر هستند و از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردارند، برای حدود یکماه اون رابطه رو هم کات کردم و به شدت عقب نشینی کردم بعد از یکماه ایشون با زدن تماسها و اس ام اس های مکرر درخواست صحبت دوباره کرد ، عنوان کرد که کمبود من تو زندگیش باعث شده احساس خلاء کنه و نمی تونه روی کارهاش متمرکز باشه و با این احساس محبت نمی تونه شخص دیگری رو جایگزین کنه ولی موضوع ازدواج و بحث جدی پیرامون این مسئله هنوز در حاله ای از ابهامه ، دقیقاً در همین اوضاع و شرایط سر و کله ی آقای وکیل هم پیدا شده و مدام درخواست میکنه که باهم در ارتباط باشیم چرا که برای سال جدید تصمیم داره ازدواج کنه ولی همچنان پرونده حقوقی و گرفتاریها ادامه دارد ، در حال حاضر به شدت گیج شدم از طرفی ۳۳ سالمه و فرصت چندانی ندارم و از طرفی گاهی به شدت عذاب وجدان پیدا می کنم چرا که اگر کسی در زندگی من بوده همه ارتباط من حول همون ۱ نفر گذشته و هیچوقت به خودم اجازه ندادم با احساس کسی در این امور بازی کنم ولی در حال حاضر صحبت کلامی با دو نفر به شدت منو بهم ریخته ، می خوام زودتر تکلیفم معلوم بشه و یک نفر رو کامل از زندگیم حذف کنم ولی واقعاً نمی دونم با چه سیاستی باید با این موضوع برخورد کنم؟ واقعاً بر سر دو راهی سختیم ، خواهش میکنم ، خواهش می کنم راهنماییم کنین

=====================

دکتر شیری :

قطع ارتباط با هر دو
تنها شرط برقراری ارتباط مجدد خواستگاری رسمی است
دختر ۳۳ ساله که زنگ تفریح احساسات دکتر و وکیل نیست
یادت باشه قطع رابطه ات باید خیلی ملایم باشه و سریع یعنی طرف بفهمه جدی هستی نه عصبی
همیشه باید این مردان احساس کنند تو برای خیلی آدمهای شایسته خواستنی هستی
دیگه کامنت به این گنده ای نزن برای من…ای میل که نیست

لینک اصلی





سلام آقای دکتر
این جمله یعنی چی:در زخم خاصیتی است که بعد از مدتی آدم زخمی باهاش خو میگیره و شروع میکنه به پاداش پنهان گرفتن !
مثالی میزنین لطفا.

=====================

دکتر شیری :

اینور و اون ور ننه من غریبم بازی در میاره ادم و بقیه ترحم میکنن

لینک اصلی





سلام استاد عزیز
راستش سوالم رو نمیدونستم زیر کدوم مطلب بنویسم ولی فک می کنم بند ۲ این مطلب کمی به سوال بنده ارتباط دارد
آقای دکتر در رابطه دوستی هزینه های بیرون رفتن (سینما، رستوران ، … ) به عهده پسره؟؟
من وقتی کسی برام خرج می کنه نمی تونم راحت باشم می خوام دفعه بعد حتما خودم حساب کنم. در غیر این صورت خیلی معذب می شم.
دوستام می گن باید پسرا این هزینه ها رو پرداخت کنند و من زیادی حساسم.
نظر شما رو می خواستم در این رابطه بدونم.
پیشاپیش از توجه شما سپاسگزارم
مهسا

=====================

دکتر شیری :

خوبه گاهی اوقات شما نیز خرج کنید ولی شما ازدرون رنج میبرید وقتی مساوی خرج نمیکنید و این میتونه ناشی از این باشه که احساس سزاواری نداشته باشید و شاید درجاتیاز خود کم بینی باشه توش
میتونه بخشی از شخصیت مردانه درون یک زن نیز باشه که رفتار پسرونه به شما میده

لینک اصلی


+


ممنون از پاسختون
چطور می تونم به این احساس شایسته نبودن و خود کم بینی غلبه کنم.
(دقیقا همین حس رو دارم دکتر شیری)
کدوم یکی از کلاساتون می تونه به من بیشتر کمک کنه؟

=====================

دکتر شیری :

شخصیت سالمتر- تیر ۹۲
سایه های شخصیت ( مقدمه احتیاج دارد)

لینک اصلی





ببخشید واضح ننوشته بودم دکتر کسی که میخواد مشهور بشه باید رو کدوم جنبه های شخصیتیش خیلی کار کنه؟(اگر کتاب یا فیلم به درد بخور یا کلاس خوبی هم برای پاسخ به این سوالم دارید لطفا معرفی کنید)

=====================

دکتر شیری :
بین شهرت و محبوبیت فرق است. برای شهرت آدم یه کار تابلو بکنه ، مدتی در دهان مردم میچرخه
برای محبوبیت باید مرد بود...باید مردانه کمر به خدمت بست...در کار خود اوستا بود..بی دریغ و عشاقانه باید درد مردم را برطرف کرد ( پول و دستمزدت را بگیر ولی کم کاری نکن ) مراقب سینه خود بود که توش عقده راه نیابد
پرنسس دیانا محبوب بود
تختی محبوب بود
علی کریمی محبوبه
علی شریعتی محبوبه
کریس دی برگ محبوبه
همه اینها یه گلی به باغ خداوند زده اند
لینک اصلی




سلام اقای دکتر من یه سوال دارم شما ما تا چند تا مهارت میتونیم در کنار رشته ی خودمون کار کنیم؟ بر فرض مثال من لیسانس مکانیک میگیریم اما دوره های کامپیوتر زیادی رفتم و چند تا دوره ی الکترونیک القصه من بازم توانایی و انرژی برای یادگیری مهارت های غیر فنی دارم مثل یادگیری یه هنر حالا شما راهنمایی بفرمایید که ما چند تا مهارت را میتونیم یاد بگیریم؟

=====================

دکتر شیری :
مهرداد عزیز
متوسط مردم به تعداد محدودی البته میتوانند در مهارتهای مختلف اوستا بشوند. تکثر و عدم تمرکز را مراقب باشید که توهم مهارت یابی بهتون نده
لینک اصلی




این مشکل تماشای تلویزیون در بعضی از آقایون تبدیل به یک اعتیاد میشه ولی خودشون نمی خوان قبول کنند.من خودم از همون روزای ابتدای ازدواج باش مواجه بودم حتی یادمه از بسکه شوهرم محو تلویزیون می شد به شوخی بش می گفتم من از تلویزیون خیلی جالب تر هستما نمی خوای سرتو برگردونی یه امتحانی بکنی بعد در کمال پررویی می گفت : خیلی مطمئن نیستم.من می موندم که شوخی میکنه یااینکه واقعا به این نتیجه رسیده! واسه همین هم دیگه خسته شدم و وقتی می دیدم وقتی از سر کار میاد بیشترین فضای بصری شو تی.وی اشغال میکنه احساس می کردم لابد جذابیت فیزیکی من در حد یه میمون تاکسی درمی شده است واسه همین دیگه به سرو وضعم نمی رسیدم !اینو گفتم واسه آقایون این تیپی که بفهمن این عادت به ظاهر کم اهمیتشون چقدر می تونه در رابطه اشون با همسر جوانشون مخرب باشه!

=====================

دکتر شیری :
اینکه یه آقا خیره تلویزیون بشه خوب نیست ولی شما بدترین شیوه را برگزیدی
از اولین لحظه ای که خودت را مقایسه کردی با تی وی شروع شد اشتباهت
بعدش هم اشتباه کردی خودت را با میمون مقایسه کردی که اون جوابها را بشنوی
تی وی جذابه واسه خودش
آدمها واسه خودشون
لینک اصلی




سلام دکتر
من گیج شدم خیانت یعنی چی؟؟؟
اگه یه مردی زن و بچه داشته باشه بعد بره با یه خانوم بیوه ارتباط مشروع داشته باشه! بدون اطلاع زنش اسمش خیانت نیست!؟؟؟؟؟
خیلنت یعنی مرد بره با زن شوهر دار ارتباط برقرار کنه؟؟؟
یا نه!؟ کلا!؟
اسمش نامردیه!؟؟؟ نامردی گناهه!؟ خیانت یعنی زن بره بره به مرد خیانت کنه!؟؟
شوهر من از خواهرم فقط خوشش بیاد! همین اینم خیانته ؟ نامردی؟؟؟
اینکه موقع س ک س فکر من پیش کسی دیگه باشه این نامردیه؟ خیانته!؟؟

یکی بیاد عاشق شوهر من بشه! خب؟ بعد مجرد باشه! بعد شوهرم بره باهاش ارتباط برقرار کنه! من نامردم شوهرم نامرده یا اون نفر سوم!؟؟؟؟؟
..
یعنی اونی که می ره با چندتا زن همزمان ارتباط برقرار می کنه اون نامرده؟ یا یکیشم نامرده!؟! یا اون خیلی نامرده! یا حالا یه بار نارمردی کرده دیگه چه فرقی میکنه بازم نامردی کنه یا نه!؟ حالا اینا به کنار !
اون به اینایی که الان باهاشون ارتباط داره هم نامردی کرده؟ یا نه!!! چون اونا در حق زن دائم نامردی کردن اونا نامرد اصلین که می دو دونستن اینا این زن داره ولی باهاش رو هم ریختن حالا حقشونه بازم در حقشون نامردی بشه!!!
دکتر تورو خدا کمکم کنید! دارم دیوانه می شم!

=====================

دکتر شیری :
خیانت به ما یعنی فرد در تعهد جنسی یا عاطفی خود با کسی دیگر شریک شده باشد
لینک اصلی




دکتر شما وقتی توانگری درس میدید به بچه ها میگید چشم انداز ده ساله داشته باشن تو اهدافشون یا مثلا 1 ساله میگید گام به گام برن جلو یا باید تا ته مسیر را واو به واو بدونند؟

=====================

دکتر شیری :
من 6 ساله توانگری درس نداده ام ولی شیوه موفق شیوه ایست که تصویر 7-8 سال بعد توش معلوم باشد تا حدی بعد مثل کالباس خردش میکنیم میریزیم تو اهداف میان مدت و کوتاه مدت و بعد برای اهداف کوتاه مدت برامه ریزی میکنیم
لینک اصلی

  • ۹۳/۱۲/۱۳
  • علی صفایی قشقایی A.GH

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی