16
پنجشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۵۸ ب.ظ
شانزدهمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری
سلام اقای دکتر شیری
مطلب بسیار زیبایی رو انتخاب کردید که تو وبلاگتون
گذاشتید . شاید بهتره بگم مدتیست که گرفتاره ادمهایی شده ام که
نمیخواهندتغییر کننداما فقط میخواهند انرژی روانی من رو تحلیل ببرند . به
بهانه اینکه بیا و هر چی از کلاسهای دکتر شیری یاد گرفتی زکات علمت رو به
ما بده .اما واقعا خسته شدم از اینهمه گفتن ,چرا که فقط میخوان وقتشون پر
بشه .حرف جدیدی شنیده باشند نه اینکه اون حرف رو برای تغییر ادرس و مسیر
زندگیشون بگیرند . خیلی مطلب به وجودم نشست . ممنونم اقای دکتر جواب صدها
فریاد درونم را با یک جمله اخر توانستم بگیرم .
شما یک جمله طلایی دارید
..... نه از طلا هم ارزشمند تر که همیشه در ذهنم ان را مرور میکنم : ((
این ادم تو زندگیه تو چیکار میکنه ؟؟؟؟؟ ))
ممنونم برای همه ادرسهای قشنگی که به من و امثال من در کلاسهایتان برای رسیدن به نقاط خوب میدهید .
پایدار باشید و برقرار
بی صبرانه منتظر شروع کلاسهایتان هستم .
=====================
دکتر شیری :من فهمیده ام که زکات علم بسیاری از اوقات سکوت است تا آن دانش در درون حسابی جا بیفتد و بعد خود زیستن شما میشود زکات...نیازی به حرف زدن دیگر نیست وقتی تغییر میکنیم
لینک اصلی
اقای دکتر منتظر دست شمام تا دوباره بدنیا بیام لطفا کمکم کنید
=====================
دکتر شیری :کاشک همچین بضاعتی داشتم...من خودم مثل همه انسانها مثل خود تو افرودیت عزیز ، تو کانال زایمان زندگی گیر کرده ام...فکر کنم دارم با پا به دنیا میام
لینک اصلی
سلام
اما من بعضی وقتا خواستم که تغییر کنم اما نتونستم. مشکلم از کجاست؟
عالم صاحاب داره و خودش به دادمون میرسه
=====================
دکتر شیری :خدا خیرت بده مهدیه گرامی...ما و ملتی گنده میخوایم تغییر کنیم سخته...زیاد هم مثال گنده نزنیم...تو همین چند روز عید خواستیم برگردیم به تغذیه سالم healthy food لا مصب مگه میذارن این فک و فایمل با این مهمونی دادنهای فرت وفرتشون؟؟!!
اما از شوخی گذشته تغییر نکردن معمولا ناشی از چند نکته است
1- الگوهای خیلی بی ربط به ما توانمندی های ما
2- شیوه الگوهامون را درست نفهمیده ایم
3- دنبال "میان بر" خیلی میگردیم و راه اصلی را گم میکنیم
4- زود دنبال نتیجه گرفتنیم...مثلا عادت غذایی 25 ساله را میخواهیم در 6 هفته تغییر بدهیم...خب انتظارمون از خودمون اشتباهه و باید صبوری به خرج دهیم
5- خیلی از تغییر اتی که شروع کرده ایم با این و اون ، حرف میزنیم...اینطوری انرژی مون را میپرونیم...حتی انرژی منفی بقیه را نیز جذب خودمون میکنیم
لینک اصلی
پیدا کردن ناگهانی شما در سال 90 توسط یک دوست انگار در تقدیر من بوده. 4 سال و 3 ماه تمام خودم رو در زنجیر کردم و به شکل افراطی بهش عشق میورزیدم و دیگه خودمم نمی دیدیم. هر کی هرچی گفت روم اثر نذاشت.. خوندن کتاب.. مقاله .. رفتن به این مطب اون مطب..پیدا کردن کار دوم.. انواع سرگرمیها..اما انگار فایده نداشتن هیچ کدومشون..خیمه زده بود تو افکارم و داشت منو مثل موریانه از درون و بیرون می خورد...اما با دریافت 2 تا و نصفی ایمیل از شما دکتر شیری عزیز در جواب نامه ام الان 3 شب که خوب می خوام و تونستم یه تغییری کنم. امروز سومین روزیه که نرفتم سوپر روبه روی محل کارم چند تا کارت 7 دلاری بخرم و همون وسط راه بهش زنگ بزنم و اون هی باز از باشگاهش واسم بگه... خدا کنه این ادامه داشته باشه و من بتونم تا آخر برم
دکتر از راه دور دستاتون رو می بوسمتون به خاطر همه لطفهاتون .
باران
=====================
دکتر شیری :اگر زحمت سه ساله تون نبود شاید سه تا ای میل هم فایده ای نمیکرد.البته معتقدم خیلی زودتر میتونستید درسهای این رابطه را جمع بندی کنید و بیرون بیایید...شما باز هم یاد او خواهید افتاد واذیت خواهید شد اما اینها برای ساعتی بیش نباید باشد و زود برگردید به زندگی و رشد
این تنها سوالی است که از ما خواهد شد که با عمرمان چه میکنیم
لینک اصلی
سلام آقا ی دکتر شیری بزرگوار. حالا ما تغییر را باید داشته باشیم بالاخره یا تحول را؟
تحول راهشه یا تغییر؟؟
از کدوم یکی باید شروع کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
=====================
دکتر شیری :شیری : من نمیدونم منظور شما از تحول و تغییر چیه...به هر حال بهتر اینه ادم یه کاری بکنه به جای دائم نشستن و برنامه ریزی کردن
لینک اصلی
منم از هر چی تو ذهنمه یا قراره انجام بدم یا الان دارم انجام میدم با همه حرف میزنم.البته بیشتر دوستام.یعنی اشتباهه؟
مثلا وقتی با شما اشنا شده بودم تا بیشتر از 1ماه با هر کی منشستیم بی مقدمه دراین مورد شروع به صحبت و معرفی میکردم.یعنی چون خودم حس خوبی داشتم و هیجان زده بودم دوس داشتم بقیه ام اشنا شن.یکی علاقه ای نداشت...یکی تا حدی..یکی قلم کاغذ میاورد ادرس سایتو بنویسه...یکی با دقت وارد بحث راجع مطالب وبلاگ که من میگفتم میشد...///اما من بی هیچ پیش زمینه ای چون مشغولی فکری اون روزای خودم بود به هر کی میرسیدم بی مقدمه میگفتم...
الان هم از برنا مه هایی که میخوام انجام بدم البته اینو به تعداد محدود تری.
من چرا اینجوری ام اقای دکتر.یعنی انرزیم میپره؟؟؟؟؟؟اینجوری بودن ایراده؟بده؟
=====================
دکتر شیری :سپیده گرامی !
وقتی حرف نمیزنید درباره آرزوهاتون تاثیرش چند برابر میشه...امتحانش کنید و درباره تاثیرش و شگفت زدگیتون به کسی حرف نزنید. اگر میبینید ما میگیم درباره این قوانین به این خاطره که موظفیم
لینک اصلی
چرا در کنار این همه تریاک و قرص و ... کسی از زندگی های تباه شده ای نمیگه که علتش الکل و مشروبات الکلی هست چرا همه این مساله رو خیلی طبیعی و نرمال میدونن ولی اسم چیزهای دیگه که میاد چشمای همه می خواد از حدقه در بیاد سر این موضوع زندگیم داره از هم میپاشه دیگه نمیدونم چه کار بکنم که تا حالا نکردم
=====================
دکتر شیری :شیری : الکل موجب خسارت عاطفی شدیدی در خیلی از زوجها میشود و اتفاقا خیلی ها درباره اش در کلاسها و کلینیکها صحبت میکنند.
علت مصرف الکل خیلی مهمه در یک مرد...اینها را با مراجعه به درمانگر میتوان درمان کرد.
لینک اصلی
یعنی شما مخالف دیدن ماهواره اید که این برنامه رو ندیدید!؟
=====================
دکتر شیری :راستش من تلویزیون خودمون را هم نمیرسم ببینم اما یک قسمت اون برنامه را یکبار نصفه نیمه دیدم و من را نگرفت. اما ظاهرا مردم خیلی خوششون اومده و نشون میده من زود قضاوت کرده بودم
لینک اصلی
سلام و صبح بخیر
خیلی غبطه خوردم به حال شما
خوش به حالتون چه دل خجسته ای دارین ......!!!
البته خوب .........
هیچ وقت نمیشه بخوام مثه شما باشم
چون شاید همه ما محکومیم به داشتن همین داشته ها و نداشتن نداشتنی هامون.........
زنده باشین و تندرست
=====================
دکتر شیری :واقعا اینطوریه؟ یعنی به این راحتی بازی زندگی را واگذار کنیم و بگیم یکی خوبه و ما بدیم؟
نه دختر خوب! تو اگر در شیری "خوبی" میبینی به این دلیل ساده است که همون بخشهای خوب را درونت داری...حتی به شکل آرزو نیز اونها چیزهایی هست که متعلق به روح توست. همه شیفتگیهای ما تو زندگی به خاطر فهم های خودمونه که خیلی ها ندارند. رنجهامون هم همینطورند.
درباره "دل خجسته" نوشته ای. من از خدا میخوام که به حسن ظن شما بانوی خوب با من و امثال من رفتار کند .خجسته شمایید و قلبتان و خلوصتان
خداوند به کسی در این زندگی اجازه خودکم بینی نداده است...ما مستحق رشد هستیم با همه داشته ها و نداشته هایمان و نبید هیچ کس چنان برای ما عزیز شود که خودمان دیده نشویم.
لینک اصلی
سلام
من خیلی از وبلاگ شما مخصوصآ تو عید استفاده کردم تو نظرات هم چند بار تشکر و قدردانی کردم.ولی راستش این یکی رو هم باید بنویسم چون اگر ننویسم از خودم بدم میاد.
راستش این پست شما احساس خوبی به من نداد.
انگار که نه در رفتاری که اونجا داشتید و نه در این که این داستان رو اینجا با ذکر نسبت شخص با خودتون نوشتید (چون حتمآ کسانی هستند که او را میشناسند)
آن آقا رو در نظر نگرفتید.با هر دو تا رفتارتون به نوعی بهش ضربه زدید.
میدونم اصلآ وظیفه ی من نیست که در مورد شما قضاوت کنم ولی وقتی ما آدمهایی
که اینجا (در خانه هایمان)نشستیم و مطالب خوبتون رومیخونیم واستفاده میکنیم به هیجان میاییم و نظرات مثبت واحساسات خودمون رو با قدر دانی مینویسیم به نظر من مسوولیم که اگر نظر نه چندان مثبت هم داشتیم بنویسیم وگرنه بت پرست
میشیم.
استوار باشید
=====================
دکتر شیری :من حساسیت شما را درک میکنم و میستایم اما امانتداری در این وبلاگ بیش از اونی که میبینید رعایت میشه. صحبت 9 سال نوشتنه و هزاران هزار نامه و مراجع و شاگرد. اون آقا هم که از بستگانمونه اساسا خودش پایه این حرفهاست چون به خودش نیز اعتقاد داره.
لینک اصلی
- ۹۳/۰۵/۰۹