1
اولین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری
میخوام
یه چیز درباره این جمله ی شما بگم ” امید عرفانی نباید به این آدم داد”
دقیقا درست میگید !! اگه بهش امید عرفانی بدن میشه مثه من !آدم مذهب ای
“بودم” الام نیستم و نخواهم بود، ۵ سال پیش با یک اتفاق بد یک آشفتگی
اعتقادی پیدا کردم ، بهم گفتن” صبر کن بعد ازین سختی خدا بهت یه هدیه میده
که دلت شاد شه” ! به امید “شادی ” صبر کردم ! ۵سال گذشت و هرسال اتفا قها و
غم هایی سخت تر از دفعه قبلی برام پیش اومد! اما من حالا چی دستمه ؟! هیچی
!خدای کارتونی نخواستم اما دیگه هیچی از اعتقاداتم واسم نمونده که موقع
سختی بهش چنگ بزنم!! اون “روزای خوش کذائی”کی میاد نمیدونم!! حالا به خدا
هم مشکوکم و اعتقاداتی آشفته تر از ۵ سال پیش! خداشون هم تو زرد از آب
درومد!
=====================
دکتر شیری :
معنیش اینه باید سبکبار این ویرانه اتقادی را بکوبی و از نو طرحی نو در اندازی و مثل یک کودک دوباره بسازی قصر تفکراتت را
دکتر…اینکه داستان کسی باغبانی باشه اشتباهه؟ تهش همیشه قرار طرف بذاره بره؟
=================
دکتر شیری :
سارای عزیز
استرنبرگ معتقده هر داستانی معایب و نکات قوت داره
بالاخره در داستان باغبانی ممکنه خسته بشه یکی از طرفین یا با کسی دیگه بتونه درخت بهتری بکاره !