سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

تقدیـــــــم به دکتر شیری عزیز

طبقه بندی موضوعی
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
نویسندگان
پیوندهای روزانه

31

دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۰۲ ق.ظ

سی و یکمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری




نیلوفر جون گفته بعد از اشنایی با سهراب تصمیم به ازدواج هردو گرفتن ....
پس این اقا واقعا قصد ازدواج داره ولی خوب الان شرایط نداره بخاطر دانشجو بودن وسربازیشون ...
مشکل دکتر شیری ببخشید ولی جای دیگس فکر کنم اون رابطه آشنایی نیمه سنتی این خانم را بیشتر تحت تاثیر قرار داره ایشون حواس جای دیگه رفته !!!

یه جایی نمیدونم دکتر شیری یادتون هست یا نه ؟یکی ازدوستان ازتوی آب نمک گذاشتن پسر نظر داده بود فکر کنم اینم تا حالا پسره رو گذاشته توی آب نمک حالا بهتر ازاون را پیدا کرده!
اگر ما دخترا پسری را دوست داشته باشیم وپسره هم از لحاظ اخلاقی خوب باشه خصوصا که این خانم اصلا سنش برای ازدواج کمه (البته به نظر من)برای پسر منتظر میتونه بمونه(البته اگر پسر از لحاظ اخلاقی خوب باشه وهمه چیز بهم بخورن و فقط تنها مشکل کاروامکانات باشه به نظر من میتونه منتظر بمونه)مگر ایشون هیچ
علاقه ای به این اقا نداشته باشه اینو بهانه میکنه که امکانات نداره که اون داستان جداگانه ای هست!!!!

=====================

دکتر شیری :

به هر حال بیش از این از این نامه نمیتوان چیزی دریافت که مثلا تو رابطه خسته شده و ازدواج را میخواد بهانه کنه
ما میگیم هرج و مرج عاطفی باعث میشه انتخاب ازدواج دچار مشکل بشه

لینک اصلی





سلام دکتر
من در یک مرحلهای وا مونده ام که نه راه پس دارم نه پیش نمیدانم چه کار کنم لطفا مرا راهنمایی کنید تقریبا 7 سال پیش عاشق پسری بودم ولی نتونستم این علاقه را ابراز کنم با اینکه اون متوجه شده بودو بار هاوبارها اعلام کرد که منتظر تا از طرف من یک ندابشنومولی من به قول خودش از پله غرور پایین نیامدم انقدر دست دست کردم تا اینکه از دستش دادمو با یکی دیگر ازدواج کردو اما حالا بعداز 7 سال دوباره همان اتفاق افتاده با این تفاده که در ان 7 سال خانواده بی خبر بودند اما حالا خانواده رمیدانندو ولی من نمیدانم چگونه ابراز علاقه کنم و فکر میکنم اگر من اعلام کنم که طرف دست دارم ان محبوبیت دخترانهام از بین میرود و شاید همین فکر بود که 7 سال پیش من واداشت که بگویم دوستش داشتم ولی این بار نمیخواهم دوباره همان اشتباه تکرار شود این هم از دست بدهم میخوام باهاش ازدواج کنم چه کار کنم

=====================

دکتر شیری :

در واقع کسی در این شرایط میتونه به شما کمک کنه که هم شما را بشناسه هم ایشون را....صرف ابراز احساسات باعث نمیشه خیلی امورات پیش برود بلکه شخصیت طرف و سلیقه او نیز مهم است نه؟

لینک اصلی





منظورتون این نیست که یک دختر اگه یک خواستگار داشت و داشت مراحل آشنایی با او را می گذراند خواستگاران دیگر را نپذیرد فقط به این علت که به قول شما دچار هرج و مرج احساسی می شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به نظر من درست نیست. حق انتخاب دخترها اینطوری زیر سوال می ره.

=====================

دکتر شیری :

اتفاقا منظورم دقیقا اینه که وقتی با یک خواستگار داری پیش میری ( نه اینکه فقط یه جلسه اومدن و شما هم خوشت نیومده و اعلام هم کرده ای ) بهتره بعدی را نپذیری.فرقی هم نداره.پسر هم ملزم به همین محدودیتهاست

لینک اصلی





جالبه. نیم ساعت پیش دختر مورد علاقم به من بعد از 3 سال کش و قوس یه رابطه عاطفی گفت "نه". دلیلشم مثل این خانم این بود که من شرایط مالیم واسه ازدواج مناسب نیست. گفت که تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده که من باید ماهی 2 میلیون درآمد داشته باشم تا بتونم مخارج زندگی رو جور کنم.من 28 سالمه و ایشون 30 سال. البته ایشون از خانواده مرفهی هستن.هر دو مهندس. اگرچه شنیدن "نه" واسم خیلی سنگین بود اما خداروشکر با آموزشهایی که تو کلاس شما دیدم به این نتیجه رسیدم که این یه بازیه روانیه و من حتی اگه ماهی 2 میلیون هم درآمد داشتم بازم ایشون بهم "نه" میگفت. به نظرم دنبال پسری میگرده که خصوصیات اخلاقیش مثل من باشه و درآمدش مثل پدرش .ممنونم آقای دکتر شیری
" نه اینکه بیخیال مزرعه باشم - دیگه از باد پاییزی نمی ترسم"

=====================

دکتر شیری :

من میگم یه کم دیگه صبر کنید ...باید ببنید ته حرفها چیه...دختری که نوشته اید غم 2 میلیون نداره...این را گفته واسه یه چیز دیگه...شاید بخشی دیگر را باید درست کنید یا شاید خواسته دس به سرتون کنه برید ...

لینک اصلی





با فرشته و نازنین موافقم. حتی اینکه این آقا به این موضوع فکر کرده باشه چندش آوره چه برسه به اینکه ایشون داره واسه ازدواج دوم برنامه می ریزه و قول می دم برنامه بعدشم چیده فقط یه کوچولو دنبال توجیه کارش می گرده. چرا مردای ما مرد نیستن. اینکه شرایط خونه خوب نیست توجیهی می شه واسه خیانت؟ مگه خانومت تو همون شرایط نیست ؟می تونه بره دنبال مرد دیگه یا سنگسارش می کنی؟ یکی نیس بگه آدم حسابی تو که هنوز تو کار خودت موندی دیگه بچه آوردنت چی بود آخه.

=====================

دکتر شیری :

در درجه اول من با هوسبازی ، مردونه و زنونه اش موافق نیستم ولی
من فکر نمیکنم تعدد ازواجی که در تمام تاریخ بوده خیلی امر دهشتناکی بودهاست.همین الان هم خیلی از زنانی که در سیستان و بلوچستان در چنین فرهنگی زیست میکنند به اندازه خیلی از خوانند گان محترم این وبلاگ از این پدید ه شاکی نیستند...من حداقل در کشورهای عربی با این فرهنگ اینقدر دلخوری ندیده ام اما باید قبول کرد که دختر ایرانی در عصر حاضر به خاطر دهها دلیل از این پدیده بدش می اید. خب حالا صحبت اینست که اگر زن خود فرد به دلایلی که احتمالا همشون غیر منطقی نیستند ، نتونه مردش را درک کند یا دائم بهش نق بزند و نتواند اتفاقا در اون زندگی آرامش داشته باشد، از سویی طلاق هم نخواهد بگیرد، در این صورت مرده ماجرا چه باید بکند؟
میخوام بگم از این زاویه میتونید بعضی مردها را هم درک کنید که فقط از روی هوس نیست که میره سراغ زن دیگه. بلکه به خودش میگه من عمرم در جایی داره میره که تصمیم اشتباه 26 سالگیم را تا اخر عمر بخواهم تاوان بدهم !

لینک اصلی






سلام
فکر میکنم طلاق بهترین راه هستش .مطمئن باشید خود خانم راضی به طلاق میشه من فکر نمیکنم همانطور که خودتون دکتر فرمودید برای خانمهای ایرانی این مورد قابل پذیرش نیست .میتونن به گفته دکتر شکیبا چند جلسه برن برای مشاوره ولی خوب فکر کنم کار این اقاوهمسرشون از مشاوره هم گذشته چون با دختر خانم هم در مورد ازدواج صحبت کرده .
شاید درست باشه که این آقا در کنار همسرش خوشحال نیست ولی ممکنه اون خانم هم همین حالت را داشته باشه .
اگر واقعا این خانم میتونه به فرض محال تحمل کنه یکی بیاد همسر دوم شوهرش بشه خوب چه بهتر میتونن جا از هم زندگی کنن ولی طلاق نگیرند. در غیر این صورت طلاق مناسبترین راه هستش.اون دختر خانم را که قبول کرده همسر دوم بشه که واقعا نمیدونم چی باید بهش گفت!!!
من بیشتر از همه نگران اون بچه هستم که باید تاوان اشتباه این خانم واقا به اصطلاح عاقل وبالغ رابدهداون چه گناهی کرده که گیر این دوتا افتاده

دکتر اوایل میگفتم این مشکلات که برای دیگران پیش اومده رامیبینم وسعی میکنم توی زندگی آیندم حداقل من تکرار نکنم ولی الان دارم کم کم میترسم از ازدواج

=====================

دکتر شیری :

دختر خوب! شما که نباید از فرط احتیاط و نگاه کردن به آینه ، از جلو تصادف کنی
احتیاط در ازدواج معنیش این نیست که بریم تو انفعال و ترس بی مورد
شناخت خودت را بدون وسواس توسعه بده و بقیه اش را توکل به خدای متعال کن و زندگیت را آغاز کن

لینک اصلی






ببخشید اونوقت تصمیم اشتباه رو خانمش تنهایی باید تاوان بده؟
چه منطق با حالی؟

=====================

دکتر شیری :

اشکالی که تو سیستم فکری بعضی از خوانندگان سایت است اینه که هی میخوهند بین خوب و بد انتخاب خوب بکنند.در حالیکه بازی بین بد و بدتر است !
بدتر اینه که یه آدمی( زن یا مرد) تو یه زندگی بمونه و یه عمر فرصتهای عشق ورزیدن و مورد عشق و احترام قرار گرفتن را از دست بدهد ( حالا فرض ببگیرید که موجود باشه ) و بخواد به خاطر یه تصمیم اشتباه ( فرض بکیرید مشاوره و زوج درمانی و...جواب نداده ) بقیه عمرش را نیز از دست بدهد
بد اینه که تف و لعنت طلاق را بخره ولی بره زندگیش را از یه جای دیگه آغاز کنه و نق نزنه به هستی و ....
حالامنطقش مفهوم تر شد؟

لینک اصلی






سلام آقای دکتر
در مورد جوابی که به سویل دادید نظری دارم
بر فرض که تعدد ازواج هم در شرایطی لازم و ناگزیر باشه، اما آن کجا و این کجا! این مساله زمانی قابل قبوله که به صورت عرفی در جامعه درآمده باشه و به طور عام پذیرفته شده باشه. نه اینکه اول ازدواج صحبتها از یکی شدن دو نفر باشه و بعد از چند سال یکی که نشده اند هیچ، یکی از طرفین هم دو تا شده باشه! بوده اند آدمهایی که ازواج متعدد داشته اند مثلا پیامبر اسلام. ایشون حرف و عملشان یکی بود، عالم و آدم هم می دونستند. الان بعد از 1400 سال همه می دونند از تعدادشون گرفته تا نوع روابطشون و .... اینکه آدم قبل از وارد شدن به یک رابطه شرایط رو دقیق بدونه خیلی فرق میکنه با زمانی که بعدا با این پدیده مواجه بشه و اونوقت بخواد برا خودش توجیه کنه.
البته اینجا یه سوالی هم پیش میاد:
برای خانمی در شرایطی که ذکر کردید چه راه حلی وجود داره؟ مردش دائم نق بزنه، زن دوم هم داشته باشه و از نظر عاطفی تامین، از سویی طلاق هم نخواد بده، در این صورت زن ماجرا چه باید بکنه؟ چه جوری باید درک بشه؟ یعنی باید به خاطر یه تصمیم اشتباه تا آخر عمر تاوان بده؟

=====================

دکتر شیری :

اولا اشکالی که وارد کرده اید درست است یعنی زنی که در شرایط مشابه گیر کرده باشد چه بکند؟
اما من بحث تعدد ازواج نکرده ام...اتفاقا گفته ام امر سختی است

لینک اصلی






سلام آقای دکتر

میشه شماره تماسی از خانم دکتر شکیبا بدین اگر ایشون حضوری مشاوره میدن؟ من واقعا به کمک نیاز دارم

=====================

دکتر شیری :

ای میل خانم دکتر را داشته باشید و بفرمایید از طریق وبلاگ من مرتبط شده اید با اسم ایشون alia_shakiba@yahoo.com

لینک اصلی





دکتر شیری عزیز من همیشه از حرفاتون تو کلاسها و سخنرانیا این برداشتو می کردم که کاملا با رابطه ی موازی مخالفین. اما جوابتون به کامنت سویل اونجا که گفتین "خب حالا صحبت اینست که اگر زن خود فرد به دلایلی که احتمالا همشون غیر منطقی نیستند ، نتونه مردش را درک کند یا دائم بهش نق بزند و نتواند اتفاقا در اون زندگی آرامش داشته باشد، از سویی طلاق هم نخواهد بگیرد، در این صورت مرده ماجرا چه باید بکند؟
میخوام بگم از این زاویه میتونید بعضی مردها را هم درک کنید که فقط از روی هوس نیست که میره سراغ زن دیگه. بلکه به خودش میگه من عمرم در جایی داره میره که تصمیم اشتباه 26 سالگیم را تا اخر عمر بخواهم تاوان بدهم ! "
داره رابطه ی موازی رو موجه نشون میده. اینطوری باشه بالاخره هرکی یه دلیلی برا شروع رابطه موازی داره دیگه.

=====================

دکتر شیری :

خب مریم گرامی! چی فکر کردید؟ یعنی خیانت کردنها فکر کردید در شرایط ساده رخ میدهد؟ همه آدمها هم یوسف نبی هستند؟
لازم نیست وقتی یک نفر را درک میکنیم ، عملش را هم مجاز بدانیم...فقط کافیست درک کنیم تا نریم تو قضاوتهای ابکی
من هنوز با رابطه موازی موافق نیستم

لینک اصلی





جناب دکتر
بنظر شما دختر خانم دوم واقعا نرماله
دختری که عاشق مرد بی پول میشیی وزن دار نرماله ??ومشکلی نداره
عذر خواهی می کنم ولی من با توجه به چند سوالی ودرخواست مشاوره ای که از شما شده وپاسخ های شما
حس می کنم زیاد جواباتون کامل نیست مثلا اگه برادر شما هم همین مسیله رو داشت اینگونه راهنمایی می کردین 1.....2......جواب کاملتری نمی دادین?
........،،،.............خانم طناز
من هم از دواج نکردم حالا باید چی کنم برم پبرم تو بقل مرد زن دار .چرا چون از موقعیتهام به موقع استفاده .نکردم.از کی تابحال برای پر کردن یه چاله باید یه چاه عمیق بکنیم وقراره که تا کجا ادامه بدیم.وتازه با استدلا ل شما که نوبتی باشه نوبته ماست.یک روزی ماهم خسته کننده میشم برای مردی که از دیگران دزدیدیمش.وباید نوبت خودمون رو بدیم به دیگری که از ما جوانتر وزیباتر است.لطفا خودخواهی هامون رو بزاریم کنار .وبلا هایی سردیگران نیاریم وارزوش هم نکنیم که اگر سر خودمون میومد داغونمون می کرد.
لطفا ارومتروابروی دختران مجرد رونبرین.اگه یه دختری اینقدر دلربا داشت که تابحال ازدواج کرده بود نه اینکه چشمش دنبال مردان متاهل می بود.لطفا عقدهای خودمون رو با کلماتی مثل عشق وعاشقی پنهان نکنیم .وافعا حرفاتون مایه تاسفه ومن هم که تابحال ازدواج نکردم از جمله وحرفاتون خجالت کشیدم.

=====================

دکتر شیری :

یعنی فکر میکنید چقدر باید جوابها کامل باشه تا شما راضی بشید؟
در یک سه گانه بیمار ، همه دخیل هستند در این بیماری

لینک اصلی





نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی