سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

تقدیـــــــم به دکتر شیری عزیز

طبقه بندی موضوعی
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
نویسندگان
پیوندهای روزانه

47

يكشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۱۶ ب.ظ

چهل و هفتمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری



حس می کنم اگر درونم رو بکاوم یک هیولا سر بر می آورد!!!

=====================

دکتر شیری :

نه بانو! این هیولا همونیه که میتونه به سحر خودسازی شما تبدیل به یک فرشته زیبا بشه ..ما همیشه واجد هر دوی اینها هستیم

لینک اصلی




سلام دکتر
برای ماهایی که نمیتونیم توی کلاس شرکت کنیم کتاب یا منبعی برای مطالعه هست که بهمون معرفی کنید
(کلاس پیش نویس عاطفی)

=====================

دکتر شیری :
خواهش میکنم نگاهی به کتب زیر بیندازید
قصه عشق رابرت استرنبرگ/ نشر رشد
عقده مادر و روابط زن و مرد / نشر لیوسا
وابستگی روانی/ نشر دنیای نو
لینک اصلی




سلام
وقت بخیر
یه سوال ازتون داشتم.
خواستگاری دارم که به توافق رسیدیم.جلسه آخر صحبت حرفایی زد که بماند من سرخ و سفید شدم و تا بناگوش سرخ شدم اما از یه طرف نگران هم شدم.
ایشون از لحاظ جنسی مسائلی مطرح کردن که خیلی زود تحریک میشن.خودشون نگران بودن و پیش پزشک رفتن.پزشک گفته طبیعیه و بخاطر رابطه نداشتن تا این سن (32 سالشونه) و فکر کردن به ازدواجه.یه جورایی میخواست بدونم که به گفته خودش بعدا سرکوفت نشنوه، و مطمئن باشه همراهیش میکنم.من یه کم هنگ کردم و ترسیدم که نکنه مشکلی باشه.تا حد اطلاعات من این مسئله طبیعیه اما می خواستم نظر شما هم بدونم.ممنون از لطفتون

=====================

دکتر شیری :

ینکه ایشون مسائل جنسیشنر ا مطرح کرده اند تو خواستگاری درست بوده البته
منتها نورمال بودنش بسته به گفته های ایشون داره

لینک اصلی




سلام.صبحتون بخیر
استاد دوتا سوال :
این موردی که گفتید "گاهی اوقات نشان دهنده حضور بخش زندگی نشده او در ادامه ازدواج میتواند بشود"موردی بود که توی کلاس سایه امسال یه خانمی مشابه را مثال زدید که اگر خاطرتون باشه شوهر داشت وارتباط با آقای دیگه ..ازتون دلیل پرسیدم گفتید آقا ممکنه همون سایه راسرکوب کرده باشه که طرف مقابل این شده..

حالا سوالم من اینه: اگر دو نفری که با هم آشنا ودوست میشن اولین ارتباط دوستی باشه که باکسی دارن وتوی همین اولین ارتباط به ازدواج منجر بشه چی ؟بازم احتمال این سایه توی زندگی هردو ممکنه وجود داشته باشه ؟

وسوال دوم:اگر کسی مورد دوستی داشته بوده ولی در حدی نبوده که وجدانش ناراحت باشه ویا از خودش بدش بیاد یعنی (حدو مرزوحریم دوستی راکاملا رعایت کرده باشه چه شرعی وچه عرفی ..)اون موقع احتیاج به گفتن به همسر هستش ؟ میخوام بدونم زلال بودن تا چه اندازه برای ازدواج باید باشه ؟

=====================

دکتر شیری :

قسمت دوم سوالتون را خوندم. منظورم از شفاف بودن همین گفتگوی شما با خودتون است و باید ببینید بعدش با نگفتنه چقدر حالتان بهم میریزد؟
جزئیات بدرد نخور را لازم نیست بگید اما اونهایی که عین حساسیت طرف هست را بهتره بگید
سوال اولتون را نفهمیدم...تو ملاس بگید

لینک اصلی




سلام
یعنی چی بخش زندگی نشده؟ یعنی پسرایی که دوست دختر دارن بهتر از اونایی هستن که دوست دختر ندارن؟

=====================

دکتر شیری :

داشتن رابطه پیش از ازدواج لزوما تاثیری در بهتر بودن رابطه ازدواج نداره گو اینکه خیلی ها همینطوری بدبخت هم شده اند . کیستی فرد دارای ارتباط مهمه

لینک اصلی




سلام. میخواستم بدانم آیا شما جعفر پناهی و کارهای او رامیشناسید یا خیر؟ اگر میشناسید آیا با نشان دادن فیلم چهارشنبه شب خواستید به طور غیر مستقیم افکار او را ترویج کنید؟ آیا شما نمیتوانستید برای نشان دادن معنای زندگی بخشی از فیلم طلا و مس را نشان دهید؟
متشکرم

=====================

دکتر شیری :

بنده ایشان را اینطوری که ظاهرا شما میشناسید نمیشناسم و فیلم طلا و مس پیشنهاد خوبی بود. شما ظاهرا تنها چیزی که ندیدید آکاردئون بوده و بنده فکر میکنم جمله زیر بدردتان میخورد ان الحق و الباطل لا یعرفان باقدار الرجال. اعرف الحث تعرف اهله اعرف الباطل تعرف اهله

لینک اصلی




با عرض سلام و تشکر بابت مطالب مفید و مشاوره های راهگشایتان
یک سوال داشتم. میشه روی اظهار علاقه دختر 18 ساله ای که در بسیاری از موارد از خودمون بهتره حساب باز کنیم؟ (27 سالمه) یعنی منظورم اینه که اگه وارد رابطه و احیانا ازدواج بشیم، بعدا پشیمون نمیشه؟؟

=====================

دکتر شیری :

راستش سنش برای ازدواج خیلی بچه است حتی انتخاب وگرنه اختلاف سنش اینقدرها نگران کننده نیست

لینک اصلی


+


با عرض سلام و تبریک عید سعید فطر
آقای دکتر فرمودید که 18 ساله برای ازدواج و انتخاب بچه است. یعنی این هم جزو اون نامزدی هایی هست که می فرمایید قطع ارتباط کنیم بهتره؟ یعنی ضربه ای که الان طرف می خوره بهتر از اینه که تو آینده بفهمه تصمیمش اشتباه بوده و غصه بخوره؟ (27 ساله)

=====================

دکتر شیری :

محمدرضا جان من عرضم اینه که سن 18 برای مسوولیت پذیری ازدواج کمه( حتی اگر بنا باشد خود ازدواجه 5 سال بعد باشه ، این سن برای انتخاب هم کمه)

لینک اصلی






سلام آقای دکتر

دکتر قلبم از ظلم یه عده از مردم زخمیه و احساساتم جریحه داره. دو سال گذشته و من نمیتونم ببخشم. در طول 24 ساعت حتی ثانیه ای ظلمی که به من رفته ذهنم رو راحت نمیزاره. هر شب کابوس. شبای قدر رفتم مراسمی تو امازاده ای. دیگه حال سالهای گذشته رو نداشتم. فقط دعا میکردم خدا ازشون تقاص بگیره تا دلم آروم شه. ولی میدونم که همه آدمها تقاص کاراشونو تو این دنیا نمیدن. پس من چطوری آروم بشم. قدرت تلافی ندارم. قدرت بخشش هم ندارم. دکتر تو رو به خدا بگید چطور میشه بخشید کسانی که زندگیتو کلا بهم ریختن؟ خواهش میکنم بگید.........

=====================

دکتر شیری :

از نامه تون معلومه زخم بزرگی به شما زده اند که دارید از تو اب میشوید
خشم در درجه اول مکانیسم بهتری است برای فرو نریختن...خشم را میشود تبدیل به رشد کرد به تدریج. دشمن را میتوان نواخت ولی وقتی ابها از آسیاب افتد...
بر آزردگی خود کمانچه بگذران
درمانگران نیز میتوانند به شما کمک کنند که تنظیمات بدنتون به حالت عادی برگردد ( خواب و اشتها و ...)
گاهی اوقات کمک کردن به زخم خورده هایی مثل خودتون نیز به ترمیم زخمهای درونی تون کمک خوبی میکنه
خیلی مهمه دائم حسهای بد، تصاویر رنج کشیدگی و چیزهایی از این دست را مرور نکنید

لینک اصلی




ببخشید اقای دکتر که اینجا مطرح می کنم:
خواهر من کمی تند مزاج هستن . من در قبلا خیلی از حرفهاشون سکوت اختیار کردم 3 روز پیش سر 1 چیز ساده صداشون بلندکردن و من نمیدانم از سر عقده هایی که جمع شده بود ناخوداگاه خشم عجیبی گرفتم و 1 هو نفهمیدم .دیدیم ای وای متاسفانه کنترل نشده به صورتشون سیلی زدم! و گفتم ا دیگه حق نداری صداتو برای من بلند کنی! از اتاق اومدم بیرون! اما.. کار بالاکشید و من خشمم با ژرتاب اشیا منجر شد! اصلا برای اولین بار کنترلمو از دست دادم. راستش از رابطه مون دل خوشی ندارمو نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم! خیلی زشته اگر بگم از کارم پشیمون نیستم؟ چرا من این فکرو می کنم؟ چرا دستمو بلند کردم؟
ایشون خیلی گستاخن. حتی مادرم هم باهاش مشکل داره1 یکدنده و لج بازن. نکنه سایه اش روی من هست؟ چرا من نمیتونم جوابشو بدم و ا ز حقم دفاع کنم! من چیکار کنم! دنبال راه حل هستم استاد..

=====================

دکتر شیری :

من نمیدونم چی شده سیلی زده اید...شاید خیلی گستاخی کرده....شاید هر کسی دیگه بود کنترلش را از دست میداد اما من توصیه ام اینه که عصبانیتهای خود را فرو نخورید به نحویکه بعدا بالا بیارید !
تا جاییکه ممکنه مجاورت بیهوده با این خواهرتون نداشته باشید

لینک اصلی


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی