سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

تقدیـــــــم به دکتر شیری عزیز

طبقه بندی موضوعی
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
نویسندگان
پیوندهای روزانه

75

چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۰۷ ب.ظ
هفتاد و پنجمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری




عیدتون مبارک و خوش بگذره

عقد خواهری هم داریم بین خانمها یا اونا بی نصیبن؟

=====================

دکتر شیری :
والله نمیدونم...حتما یه چیزی هست
لینک اصلی






جناب شیری ما نفهمیدیم شهرت خوبه یا بد دکتر هلاکویی خیلی مخالف میگه از پا درتون میاره دکتر اینجوری که ادم باید پاش رو ترمز باشه زیاد هم پیشرفت نکنه همه بفهمن به شهرت برسه دقیقا منظورم اینه که شما تو شاخه ی هنر خیلی پیشرفت کنی همه بشناسنت یا مثلا تو کامپیوتر بشی بیل گیتس والا ما گیر کردیم شما نظرتون چیه؟

=====================

دکتر شیری :
دانیال گرامی
شهرت وقتی بده که فرد بیش از اندازه ظرفیت خودش ارتفاع بگیره . امریست کاملا شخصی . بنده نیز وقتی حس میکنم بیش از حد دارم دیده میشوم به خلوتی از جنس خودم احتیاج پیدا میکنم
لینک اصلی






سلام اقای دکتر شیری دختر 28سالم همسرم 29 ساله فوق لیسانس برق کاملا مورد تایید من جز یه مورد که اونم بردمش روانپزشک گفت دست خودش نیست اقای دکتر مشکل همسر من اینکه اگه کسی از نزدیک من رد بشه همش به خودش میگه نکنه بخوره به من هی چک میکنه خورد نخورد عمد غیر عمد اصلا به من گیر نمیده ها همش خودش را اذیت میکنه روانپزشک کلی باهاش حرف زد گفت اقای عزیز اگه مهرض اومد تو صورت همسرت یا این که جلوی چشمات با کیفی چیزی زد به خانومت اونوقت برو جلو نه این که خودت را اذیت کنی خلاصه براش فلوکسیتین نوشته بعدم به من گفت 1 ژنتیکه 2 این که این استعدادش زیاد بود میومده اظهار نظر کنه زدن تو سرش خجالتی هم هست گفت همش با هم شده اینا اخه من چیکار کنم این که مشکلی نداره تو زندگیش اشکم دراومد به خدا بعضی وقتا خیلی میره تو فکر و مدام اینقدر که دکتر از زور گردن درد فکرها را ول میکنه راستی این افکار نسبت به ادمایی که اذیتش کردن بدتر یه چند بار پسر خاله ام اذیتش کرده خدایی هم بیدلیل اخلاق پسرخاله ام پا به جانیست اینم حالا هر وقت این از کنار من رد میشه بدتر میشه افکارش دکتر این همسرم اوایل هیچی نمیگفت همه را میریخت تو خودش به زور روانپزشک داره فکرهاش میگه خواهشا راهنمایی کنید من سوالم اینه چه ملاکی به همسرم بدم تو این موقعیت ها که نه خودش را اذیت نه بیخیال بشه که به مردونگیش برنخوره؟

=====================

دکتر شیری :
این اشتغال ذهنی که شما نوشته اید یک فکر وسواسی مزاحم است وباید هم دارو بگید هم روان درمانی بشود وگرنه تشدید یافته میشود و بیمار مستاصل میشود
لینک اصلی





سلام دکتر عیدتون مبارک" البته با یه روز تاخیر "
1. توموضوعاتتون هرچی گشتم درباره ی عشق های یه طرفه صحبت نکردید علاقه هایی که من وخیلی های دیگه باید ترکشون کنیم "اما چطور"؟؟ اصلا به این جور علاقه ها میشه گفت "عشق" .؟؟؟؟
2.دکتربه نظرتون اگه یه دختر مستقیم به یه پسر بگه که بهش علاقه داره غرورش.آبروش و...رفته ؟؟؟؟. (البته اون پسر ارزشش وداشته باشه)
3.چرا دخترا وقتی یه پسر باهاشون خوش رفتاری میکنه فکرمیکنن خیلی دوسشون داره وقتی تو باتلاق عشق غرق میشن میفهن که همش توهمی بیش نبوده؟؟
4.دکتر به نظرشما کلاس شخصیت شناسی خوبه یانه؟
ممنون میشم اگه جوابم وبدید

=====================

دکتر شیری :
درباره عشق یکطرفه چیزی ننوشته ایم تا حالا
دختر اگر به کسی که لایقه نشون بده براش متفاوته خوبه ولی ابراز مستقیم عشق شاید معقول نباشه
در جواب سوال 3 باید گفت اولش توهم نبوده بلکه حقیقت بوده اما حقیقت دیگر اینست که هیجانها بناست فرو بنشیند
درباره کلاس شخصیت شناسی هم باید بگم بستگی داره کی دنبال چی باشه. اگر دنبال شاخت خود برای توسعه مهارتهای عاطفی و کاری باشید عالیه اگر دنبال برطرف کردن افسردگی و اضطراب و...باشید ، فایده ای نداره این کلاس. مثل آمپی سیلین که بدرد عفونتهای گوش و حلق و بینی میخوره ولی بدرد عفونت چرکی زخم بدن نمیخوره احتمالا
لینک اصلی






سلام دکتر شیری گرامی
خوب هستین؟
یه سوال مهم دارم ومثه همیشه دردسر!!
خیلی محبت می کنین راهنماییم کنید، هیچ راه دیگه ای به ذهنم نرسید،
برادر دوستم، 23 سالشه، به طور کاملا ناگهانی، از 2 روز پیش، دچار علایم مخلوطی از بای پولار و اسکیزو شده، یهو blunt میشه، پرخاشگر شده، دچار دلوژن مذهبی شدید شده، hallucination شنوایی داره و بینایی، و self talking و self laughing شده،
البته یه مدته که تحت استرس شدید از لحاظ درسی،
به پیشنهاد دکتری که اینجا دیده ایشونو، brain MRI واسه ش انجام دادن. هنوز که جوابش آماده نیس...
شما همچین case ای رو ویزیت می کنین؟
اگه نه، یه روان پزشک خوب معرفی میکنید لطفا؟

=====================

دکتر شیری :
میدونید که acute psychosis معمولا دلایل medical داره نه دلایل روانی. خب بهم ریختگی بیوکمیستری خون و اختلالات مغزی و...اول باید rule out بشن . بعد از متخصص مغز و اعصاب میشه روانپزشک مشاوره بده
لینک اصلی

+

ممنونم دکتر، فعلا که جواب MRI نرمال بوده

اگه مسایل بیوکمیستری هم rule out شد، ECT بذاره بهتره یا درمان دارویی و مشاوره؟

بسیار ممنونم از راهنمایی تون

=====================

دکتر شیری :
باید مریض را روانپزشک ببینه و ببینه با کدام پروتکل جواب میده
لینک اصلی


+

خیلی ممنون دکتر
خیلی محبت فرمودین
فقط یه سوال دیگه،
یه روانپزشکی که مورد تایید تون باشه، توی تهران میشناسین؟
لطف می کنین معرفی کنین بهم

خدا بهتون خیر بده ایشالا

=====================

دکتر شیری :
دکتر قلعه بندی 88951632
لینک اصلی

+

دعایم گرچه گیرا نیست
دعایت می کنم هر شب
نمیدانم چه می خواهی!
از او خواهم برای تو:
هر آنچه در دلت خواهی....

تشکر فراوون

=====================

دکتر شیری :
خانم شایسته گرامی :نظر همکار روانپزشکم را بخوانید :
سلام
من داشتم کامنتهای وبلاگتون رو می خوندم که سوال خانم شایسته رو دیدم و اینطور که فهمیدم ایشون دانشجوی پزشکی هستند.
من می خوام با اجازه شما جوابی به نوشته ایشون بدم (اگر تایید می کنید ایشون هم ببینن):
به نظر من این اصلا در شان یک دانشجوی پزشکی نیست که یک شرح حال 4 خطی از یک بیمار اینجا مطرح بکنه و بعد بپرسه کدوم روش درمانی بهتره. شاید اگر یک فرد غیر متخصص این کار رو می کرد اینقدر زشت نبود که شما این کار رو می کنید. آیا واقعا منظورتون اینه که الان آقای دکتر بر اساس این شرح حال به شما برنامه درمانی بدن؟
جایی که سوالتون رو مطرح کردید گفتید "هیچ راه دیگه ای به ذهنم نرسید". یعنی شما که یک دانشجوی پزشکی هستید واقعا نمی دونید که بهترین راه مراجعه به یک پزشک متخصص هست؟؟!!
به نظر نمیاد اونطور که گفتید سوالتون خیلی هم براتون "مهم" بوده باشه. در این صورت اون رو جایی بهتر از بخش کامنتهای یک وبلاگ مطرح می کردید.
ممکنه اینطور باشه که دنبال موضوع مشترکی می گردید که صحبتی رو باز کنید، و قاعدتا سوال پزشکی -روانپزشکی- موضوع خوبی می تونه باشه؟
ضمنا یادتون باشه که ما از نظر اخلاق حرفه ای اجازه نداریم در باره بیمارمون در یک جمع بدون رضایت خودش یا سرپرست قانونیش صحبتی بکنیم. حتی با حذف مشخصات.
لینک اصلی

+

ممنونم از نظر همکار گرامی
من چند تا دلیل دارم که این سوال رو خلاصه و همین جا مطرح کردم،
من اخلاق ژزشکی خوندم...
اول اینکه خواهر اون شخص از من خواست اینکارو بکنم، در مورد بیماری که اورینت نیس و سایکوتیکه، میشه به نظر خونواده رجوع کرد

من نیازی ندارم سر صحبت رو اینجوری باز کنم!!خیلی راه های منطقی تر وجود داره...و خیلی موضوعات جالب تر

اگه دقت فرموده باشین، شرایط اورژانسی بود و من نمیتونستم یه ایمیل بفرستم تا 20 روز دیگه صبر کنم، که...

هیچ راهی به ذهنم نرسید، چون بهترین استادمون، ایشونو ویزیت کردن و گفتن که باید شوک بگیره...
خوب این اصلا خوشایند نیس ، نه واسه خونواده و نه واسه خود اون فرد...

تنها مسئله این بود که باید نظر یه متخصص دیگه رو هم جویا می شدیم، که من طبعا چون دکترای تهران رو نمی شناختم، مجبور شدم، از دکتر شیری راهنمایی بخوام

خیلی از کامنت های دیگه هم که هست واسه دکتر، افراد اومدن مشکل خودشونو گفتن و بعد دکتر یه پیشنهادی، یه ارجاعی ، یه کاری کردن خلاصه دیگه..

شما نه اسم واقعی منو دیدین، نه اسمی از جایی که زندگی می کنم و درس میخونم..و نه حتی هیچ اطلاعات اضافه ای از اون فرد بیمار
استاد پزشکی قانونی ما همیشه خیلیاز پرونده ها و بیماراشو سر کلاس مطرح میکرد...ولی هیچ وقت اسمی از کسی نمی برد....

اگه اینجوری باشه که شما میفرمایین،دیگه Case study هم حق نداریم بخونیم!!!
چون اطلاعات لو میره دیگه....

درضمن شرح حال کوچولو نوشتم که دکتربدونن چی میخام و منو راهنمایی کنن....

فقط می مونه یه سوال و یه علامت سوال آمیخته با تعجب که توی ذهن من نقش بسته!
اگه یکی از بستگان شما، خدای ناکرده دچار همچین موردی میشد، وشما دانشجو بودین)(شرایط مشابه من)( چی کار میکردین؟؟؟؟؟

=====================

دکتر شیری :
من هچنان فکر میکنم نظر همکار روانپزشک صحیح است یعنی در یک وبلاگ بحثی تا این حد تخصصی بقیه را میترساند که مثلا اطبا اینطوری درباره بیماری هم پیگیر هستند؟ استاده خودش کجاست؟
حتی میشد به طور خصوصی فرستاد اون نوشته را...
بعدشم ما نوشتیم 20 روز ولی خیلی از سوالات را یه ساعته هم جواب داده ایم
در ضمن تو این بلاگ نوشتیم که کیس سوال نکنید
خانم دکتر! اذیتمون نکنید...ما مخلص مریضها هستیم ...شما هم سوال بپرسید پاسخ میدیم ولی نظر مون را خدمتتون میگیم
لینک اصلی






سلام استاد عزیز.
من یه خواستگار دارم که تو یه شهر کوچیک زندگی میکنه که من اصلا دوس ندارم. تحصیلاتش دیپلمه که من دوس دارم تحصیلات داشته باشه حداقل فوق دیپلم البته بالاتر اما همینم خوبه.یه بار ازدواج کرده و جدا شده. شغلشم تجارت برنج که زیاد دوس ندارم. و خانوادم اصرار دارن که بیان و همو ببینیم و صحبت کنیم اما من میگم آخه وقتی هیچکدوم از معیارای منو نداره و هیچیش دلخواهه من نیس چرا این کارو بکنم؟از اونا اصرار که شاید دیدی خوشت اومد میگم من ندیده گفتم نه چطو میشه ببینم بخوامش؟ آخه من از زندگی کردن تو یک شهر کوچیک بیزاررررم و اونا نمیخوان خواسته های منو بفهمن. همش میگن اشتباه میکنم. توروخدا شما یه چیزی بگین. واقعا اشتباه میکنم؟

=====================

دکتر شیری :
جای دیگه دلتون گیر نیست؟
دیدنش که اشتباه نیست شاید ویژگی خوبی داشت که خوشتون اومد
لینک اصلی

+

نه جایی دلم گیر نیست اما اصلا زندگی تو شهر کوچیک رو دوس ندارم و فکر کردن بهش آزارم میده به خدا. گاهی اوقات به خودم میگم یعنی لیاقت چیزی رو که همیشه از خدا خواستم رو نداشتم؟(نه که خدای نکرده این آقا بی لیاقت باشه)
دوس داشتم یکی بهم بگه خواسته ها و معیار های خودتم مهمه. با توجه به جواب شما پس من اشتباه میکنم دیگه.یعنی معیارها و خواسته هام حتی واسه خدایی که میگه شما هرچی بخواید بهتون میدم هم ارزش و اهمیتی نداررررررررررررهههههههه
پس بحث دعا و گفتن خواسته ها چی میشه؟ یعنی همش سرکاریه؟ هرچی که خدا خودش بخواد همونه و به خواست بنده هاش اهمیتی نمیده و اینا همش واسه سرگرمیه خداس.

=====================

دکتر شیری :
خدا به بضاعت شما نگاه میکنه و عالم را طوری طراحی کرده است که هر کس به چیزی برسد که توانش را میگذارد نه اینکه فقط اعلامش کند
لینک اصلی

+


دکتر کامنته maryam رو کامل خوندید؟!!! با تحصیلات و شغل و محل زندگیه آقا مشکل داره حتی اگه اون بحث ازدواج اولو اصلا فراموش کنیم همینقدرشم منطقیه که نخوان ایشونو ببینند بعد شما میگید دلت جای دیگه نیست؟؟!!!! ... آخه دکتر کنترات ندادیم که قرار نیست که به ضرب و زور و به هر قیمتی همه دخترارو بفرستید به اصطلاح خونه بخت و از اون طرفم آمار بدیم که از هر سه ازدواج یکی به طلاق منجر میشه

=====================

دکتر شیری :
تعجب میکنم از نگاه شما به روان یک زن و توجه نکردن به پیچیدگیهای زنانه ! دقیقا دلبستگیهای دیگر آدم باعث میشه شغل و تحصیلات نفر جدید بی ارزش جلوه کنه . واقعا شما سوال حرفه ای بنده را با شرب و زور مردم عوام یکی میبینید؟
لینک اصلی

+

دکتراینکه شما پیچیدگی های زنانه رو خوب تشخیص میده درست
ولی اینکه اون آقا یه بار ازدواج کرده و هیچکدوم از شرایط مریم رونداره رونباید با اهمیت فرض کرد؟؟؟؟
بحث مهمی شد ومثه اینکه سوال پیش اومد واسه خیلیها.

=====================

دکتر شیری :
الناز گرامی
از نظر من که مهمه ولی ما خیلی از چیزها را اونجا نمیدونیم چه خبره...مجبوریم از دور ارزیابی کنیم وگرنه میگه میشه ازدواج قبلی مهم نباشه
شما از نوشتار پرسفونی غافل نشو بان
لینک اصلی

+

دکتر شری عزیز میخوام بدونم منظورتون از اینکه هرکس به چیزی برسه که توانش رو بذاره یعنی چی؟ آخه من فکر نمیکنم کم گذاشته باشم؟من خودم لیسانسم طراحی جواهرات میکنم و فنی حرفه ای هم تدریس دارم از نظر سطح مالی و فرهنگی هم متوسط رو به بالام که هیچی کم ندارم. نمیدونم اگه منظرتون اینا بوده که من احساس میکنم چیزی کم ندارم.بازم لطفا واسم توضیح بدین بیشتر تا بدونم.

=====================

دکتر شیری :
بالاخره همینکه این قدر زحمت کشیده اید یعنی زندگی موظفه بهتون بها بده. استاندارد خوبتون را در ازدواج بدون وسواس نگه دارید مریم خانم
لینک اصلی


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی