105
صد و پنجمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری
دکتر چه مدل دوران کودکی موجب به این میشه که نظر دیگران برات از همه چی
مهم تر باشه و خوشبختی به نظرت تایید و تحسین دیگران باشه و بدون تایید
دیگران بری تو لاک خودت منزوی بشی و به خاطر نظر دیگران هی ترمز بزنی تو
زندگیت وته ته ترسهات عوض شدن نظر دیگران راجع به خودت باشه لطف میکنید
پاسخ بفرمایید.
=====================
دکتر شیری :وقتی مقایسه زیاد باشد، تحقیر بدنی یا لفظی صورت گرفته باشه بچه میره تو من خوب نیستم شدید .الان میشه با شناخت رفتار درمانی خیلی این حال را بهبود بخشید. مطالعه کتاب وین دایر با عنوان " چگونه شخصیت سالمتر بیابیم" به من کمک خوبی کرد
شدیدا موافقم با سپیده ...
"به کسی خیلی نزدیک میشم ازش زده میشم"!!!خیلی خوبه عجب دلایلی میارن برای جدایی!!!
چرا اینقدر پسرها دلایل عجیب و غریب میارن ؟؟بابا مثل یه مرد بگین این رابطه را ادامه نمی خوام بدم ...
خب استاد اسم دوستی تازگی به نامزدی تغییر کرده راستش برای منم 5 سال نامزدی عجیب بود! استاد من همیشه جمله شما توی ذهنم هست ...
"""پسری که دختری را بخواد معطل نمیکنه """"این همیشه توی ذهن من حک شده
میدونید چقدر این جمله توی زندگی من موثر بود؟؟؟خیلی زیاد موثر بود
فقط
یه سوال برای یکی از دوستام میخوام : فکر کنم توی نوشته های قبلی شما
خوندم شما گفته بودید وقتی در ارتباط با کسی هستید به موقع باید عقب نشینی
کنید وبگید میخوام رابطمون جدی تر بشه فکر میکنید بعد چند ماه آشنایی خوبه
این مسئله مطرح بشه ؟؟؟؟؟
=====================
دکتر شیری :بستگی داره به سن دختر و پسر
وقتی
سن پسر از 27-28 بالاتر باشه و دختر نیز تو بازه ازدواج باشه(23-24 به
بالا) به نظرم بعد 3-4 ماه خوبه مطرح بشه که بشینیم از نظر ازدواجی همدیگر
را بررسی کنیم، معنیش این نیست بیاییم ازدواج کنیم زیرا ممکنه دو نفر
دوستای خوبی باشند اما پای بحث ازدواج بدرد هم نخوردند
سلام آقای دکتر وضعیت من بحرانیه خواهش می کنم به من پاسخ بدید.
من در آستانه جداییم ولی هنوز دودلم اگه شرایطمو بگم مطمئنا از دودلی من تعجب می کنید.
8ساله
ازدواج کردم و یک روز خوش ندیدم یک پسر 7ساله دارم.شوهرم در خونواده ای
بزرگ شده که پدرش مدام مادرشو می زده و همیشه فحشهای رکیک می داده و برعکس
من در خانواده آرام که پدر و مادرم همیشه به هم احترام می ذاشتن و واقعا هر
3 ما تحصیلات خوبی داریم.وضع مالی پدر من خوبه و بعد از طلاق حمایت مالی و
عاطفی خوبی دارم.
شوهر من فحاش و پرخاشگره و حتی بدترین توهینارو به
پدر مادر من می کنه چه پشت سر چه رودر رو. قانون پسرمو میده به پدرش و من
دو دلیل برای موندنم دارم یکی اینکه نمی تونم بدون پسرم زندگی کنم و مطمئنم
که اگه من نباشم اونجور که می خوام تربیت نمی شه ولی می دونم این محیطم
براش سمه و دوم اینکه واقعا از طلاق می ترسم.
شوهر من خصلتهای خوبیم
داره از جمله اینکه مرد سالم و پاکیه و اهل زندگیه البته اهل زندگی به
معنیه اینکه فکر و ذکرش زندگیشه نه چیز دیگه.
آدمیه که کار مردمو راه می ندازه شغل ثابتی داره و سخاوتمنده.همین.
نمی دونم چکار باید انجام بدم .خواهش می کنم منو راهنمایی کنید.
=====================
دکتر شیری :ببینید مینا
شما
میتونید برای تصمیم گیری بهتر دو تایی برید پیش یه زوج درمان تا شیوه
تعامل بهتر با هم را تمرین کنید. حداقلش اینه در گام اول به هم آسیب نزنید.
خدتون نیز خوب گفتید که پسرتون در محیط مسموم اسیب بیشتری میخورد تا در
محیط والد تک نفره. تقلاهاتون را بکنید که اگر خدای ناکرده بنا شد جدا بشید
، کمترین افسوس را با خودتون حمل کنید. آدم باید برای نماندن خودش دلایل
خوبی داشته باشه مینای گرامی
سلام بر دکتر علیرضا شیری، دکتری که با کلامش راهگشای راههای بسته می شود .
اسم
این بازی عاطفی چیه : ابراز علاقه از سمت پسر ... تردید دختر برای شروع
رابطه ... اصرار پسر و حرفهایی که هم بوی دوستی می دهد هم ازدواج ... جواب +
دختر به شروع رابطه ... وابستگی ... عقب کشیدن پسر از حوزه ازدواج و
اصرار بر ماندن رابطه به شکل دوستی ... قطع رابطه از سوی دختر ... مدتی بعد
ابراز علاقه مجدد پسر . اصرار و اصرار ... علاقه مندی مجدد دختر ... ابراز
علاقه از جانب دختر ... دوباره عقب نشینی پسر مبنی بر ادامه رابطه فقط به
شکل دوستی ... پذیرفتن رابطه به شکل دوستی از جانب دو طرف .... و باز
تاکیدهای مکررر پسر بر دوستی صرف و آخرش قطع ارتباط دختر از این همه تردید و
سردرگمی و وابستگی البته به شکل منطقی و با کلامی صادقانه از خستگی از این
ارتباط 10 ماهه و باز هم شعر دوست داشتن سرودن از جانب پسر با وجود
پذیرفتن قطع این دوستی ... ( پسر شرایط ازدواج را دارد و دختر نیز در سن
ازدواج است )
هنوز هم نمی فهمم پسرها چگونه می گویند به آدمی که تو
ویژگی های همسر مورد علاقه ام را داری اما رابطه مان به شکل دوستی بماند
حتی بعد از متاهلیمان ... چه قدر درد داره این ابراز علاقه های نا بخردانه
، بدجور دلم خراشیده شده بد جور
=====================
دکتر شیری :مینا جان! بحث پسرها نیست بحث شما و ایشونه
یه بار که شما تکلیفت را با خودت معلوم کنی، نکلیف بقیه هم معلوم میشه
شما
درو دلی خودت را داری منسوب میکنی به ایشون. یعنی نمیای یه بار قاطعانه
بگی قربون شکلت برم، دوستت دارم اما نمیخوام زنگ تفریح عاطفی شما باشم.
خلاص. پسر از شما قاطعیت نمیبینه و شما ازش قاطعیت میخوای...نمیشه خب
ببخشید من یه سوال داشتم که به موضوع مربوط نیست ,می خواستم بپرسم اگر کسی
بعد از یک زندگی مشترک 10 ساله علیرغم همه ی تلاش های معقول, به نتیجه ی
جدایی برسه برای رسیدن به تعادل روانیه بعد از طلاق از دید شما باید چه
کارهایی انجام بده و اگر ممکنه یه مشاور خوب که در این زمینه تخصص داره به
من معرفی کنید لطفا ! از توجهتون سپاسگزارم.
=====================
دکتر شیری :اولا
باید دلایلی داشته باشه که رفتن بر نرفتن بپربه. باید بتونه بدون نفرت تا
جاییکه ممکنه اون زندگی را ترک کنه...مرحله بعد قطع ارتباط با بستگان و
دوستان طرف است. لازم نیست برای جدا شدن از کسی او یا اطرافیانش را له کنیم
بسته به علائم بعد از جدای، افراد مختلف لازم میشوند احیانا و اینطوری نمیشه گفت واقعا چه مهارتی بدرد میخوره
دکتر من 2 تا خواستگار دارم از لحاظ تحصیلی و شغلی و مالی تقریبا یکسانند
اما یکیشون نماز نمیخونه و خودمونی بگم ادم مذهبی نیست اما بسیار با اخلاق
یعنی دکتر تو رفتارش کاملا مشهود که هر چیزی را از لحاظ اخلاقی بررسی میکنه
و بهش عمل میکنه اون یکی دکتر مذهبی ادم خوبی هم هست اما به دلم مثل اولی
نمیشینه
اولی دکتر اصلا نقش بازی نمیکنه اما دومی را من بعضی جاها احساس میکنم نقش
بازی میکنه در ضمن اولی ابدا به عقاید شخصی کسی کار نداره من نظرم خودم رو
اولی مشاورم میگفت اولی نظر شما چیه دکتر؟
=====================
دکتر شیری :بستگی
به نوع دینداری شما و خانواده تون هم داره. خب طرف دوم آدم اخلاقیه و این
خیلی خوبه ولی خیلی اوقات اگر شما مذهبی باشید مایلید بعضی مناسک دینی را
با همسرتان تجربه کنید یا حداقل اینه که احترام بگیرید از ایشون و نقد نشید
دائم
اگر این تحمل در هر کسی باشه ، خیلی مفیده برای ازدواج
جناب دکتر ممنونم از وبلاگتون
من میخوام برای ادامه تحصیل از ایران برم
و دوست دخترم حداقل 1 سال از تحصیلش مونده. بعد 1 سال تصمیم دارم که
بیارمش پیش خودم. شما چه پیشنهادی دارین تا من بتونم او را وابسته به خودم
نگاه دارم؟
=====================
دکتر شیری :رابطه از راه دور بعد از 6 ماه واقعا معضلی میشه به خاطر اختلاف فرهنگ و تفریح و ساعت و دغدغه و...
هرچقدر اینجا که هستید ، جنتلمن و مطلوبش باشید ، نیمه عمر رابطه تون بیشتر میشه واقعا
دکتر اگر دختری بعد از قطع ارتباط با پسری ، غیر ارادی چند روز و چند شب
گریه کند ... تمام دست و پاهایش یخ کند ... حالت تهوع ... بی اشتهایی ...
این علائم نشانه چیست ؟ ( این سوگواری اصلا صحیح است ؟ ) خودش هم این
ارتباط را قطع کرده چون به ازدواج ختم نمی شده ...
=====================
دکتر شیری :والله اینها که نوشته اید علائم قطع ارتباطه نه سوگواری. سوگواری اینقدر پر سر و صدا نیست و اینها واکنش هیستریکه به یک شوک و باید دارو بگیره دختر تو اون مدت
سلام
با عرض پوزش آقای دکتر سوالی بی ربط با موضوع میخوام ازتون بپرسم خواهش میکنم راهنماییم کنید
نزدیک
به 9 ماه هست که در یه اداره دولتی مشغول به کارم تقریبا 6الی 7 ماهش
رابطم با همکارام(بخصوص خانمها) خیلی خوب بود 2 ماهی هست که یکی از خانم ها
اومده تو اتاق ما. ایشون 10سالی سابقه کار دارن رفتارش بامن خیلی تغییر
کرده تو موارد مختلف باهام مخالفت میکنه خیلی بیدلیل یه جورایی میخواد بگه
من بهتر میدونم هرطور شده وغیر منطقی همه موارد هم مساییل غیر کاریه!حرفاش
سنگینه جو رو خیلی برام سنگین کرده.. وقتی هم کار ضروری پیش میاد که باید
از اون مطلبی یا سندی بگیرم که خیلی هم فوری باشه بهانه میاره که الان
نمیتونمو کاردارم با تاخیر بهم میده ... با توجه به اینکه مجردم نمیخوام
وجه ام تو اداره بد بشه چون ایشون خیلی بین همکارا نفوذ داره
=====================
دکتر شیری :منفعل برخورد نکنید...نقطه ضعفش را لازم شد بهش نشون بدید تا بدنه با دسته کورها طرف نیست...جلوش تعریفش را هم بکنید تا نتونه شما را پیش بینی کنه
سلام آقای دکتر
خانواده پدری بنده خیلی مادی گرا هستند یعنی رمز ارتباط
شون مادیات هست. در عین حال به تاسی از پدر بزرگ مرحوم خیلی عصبی و
پرخاشگر و از نظر عاطفی ضعیف یعنی خیلی ارتباط قلبی و عاطفی فی مابین نیست.
حالا به خاطر شیوه تربیت عقده هایی که ازش عبور نشده و...یه عمه دارم یه
عمو که هر دو چند سالی است مونس خود رو از دست دادند عموجان تجدید فراش
کرده ولی عمه تنهاست. با اینکه اخلاق شون اینطوریه دلم براشون می سوزه.
البته اونها شهر دیگری زندگی می کنند و مثلا اگر ما بمیریم هم فکر نکنم
تلفنی بزنند مخصوصاَ عمو حالا که زندگی جدید هم داره. من هر چه می خوام
رابطه عاطفی بین خانواده ها باشه اصلا زورم نمی رسه. بابام میره سر خاک
پدرش می گم خب بریم به خواهرت یه سر بزن از مرده که واجبه می گه نه اونا
فلان کارو کردند سر ارث و از این مسابل تازه کلی هم اخم میکنه و پرخاشگری
مامانم دعوام می کنه چرا می گی . من یه مقدار پول به عمه ام قرض دادم با
وجودی که خودم خیلی احتیاج دارم اگه بابام بفهمه سرمو لب باغچه فکر کنم
ببره. دفعه پیش که فهمیده بود تا چند روز ناراحت بود و سرکوفت میزد الانم
یادش نرفته. بچه های اونا هم فکر کنم اصلا مارو فراموش کردند. من در دور و
برم خودم یه تحقیقاتی کردم دیدم شبیه این مورد در خیلی خانواده ها هست.
این قطع رحم ها برای من آزاد دهنده است آخه این چه جور انسانیت هست که من
به هم خون خودم رحم نکنم مگه اسوه زندگی مانمی گه ارحم ترحم . الان داریم
دیگه به پایان سال نزدیک میشیم من از الان غصه دارم چون ما یه منزل یلاقی
در شهری نزدیک اونها داریم و موندم این فاصله نیم ساعته این همه تنفر و
کینه .خدایا بین فلبهای ما الفت بنداز و کینه رو دور کن به حق این شبهای
عزیز دهه آخر صفر و به حق رسولی که رسالتش محبت و عشقه یه کاری کن دل ماآدم
ها یه کمی نسبت به هم نرم بشه. یه کمی همدیگه رو دوست داشته باشیم.
=====================
دکتر شیری :مهری خانوم
شما رابطه خودت را مستقل حفظ کن. بالاخره اینقدری بلوغ داری که در این زمینه ها عمل کنی دیگه..
- ۹۴/۰۲/۰۵
توی این برگه این مدل نوشته
cyst:........................................................................E.coli
لطفا کمکم کنید 18 سالمه