سوال های ما و جواب های دکتر شیری

صد و نهمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری

سلام دکتر تکلیف یک دختر با یک جوان هرمس نوجوان ابدی متا هل چیست؟ سنگین برخورد کردن هم جواب نمی دهد. کمک کنید دکتر

=====================

مراقب باشید از اینهایی نباشید که ناخودآگاه نخ میدهند و در بیرون فکر میکنند دارند طرف را پس میزنند

لینک اصلی

دکتر جون منی که بالای 5سال ازدواج کردم وتا حالا 3بار شوهرمو با خانومای مختلف دیدم و چند بار مچشو گرفتم باید باز هم به روی خودم نیارم خیلی روش زیاده

=====================

برای چی به روش نیارید؟ خب بگید بهش و قاطعانه بگید که اذیت میشید و تکرار نکنه
در ضمن ببینید آیا شما واقعا هوسرش هستید یا بازجوش شده اید

لینک اصلی

سلام آقای دکتر من این سوال رو جمعه فرستادم فکر کنم در راه رسیدن تلف شده دوباره با عرض پوزش ارسال کردم. من یه آدم برونگرا هستم که از حرف زدن با دیگران خیلی انژری میگیرم. خیلی دوست داشتم گوینده رادیو یا سخنران می شدم. مشکلی دارم حرف زدن های اضافه با آقایون محیط کار هست. نه فکر کنید حرف های...حرف های اجتماعی یا کاری...یا مثلا سوار تاکسی می شوم طرف شروع می کنه شما دانشجویی کارمندی بابا آخه به توچه مسافرتو برسون از چند تا خانم هم پرسیدم این مشکلات سوار شدن به تاکسی رو دارند.گاهی اینقدر سر خیابون وایمستم یه درست درمونش بیاد ولی باز می بینی پیرمرده از همه بدتره. پیش مشاور رفتم گفت تو مشکلت با پدرته میری بیرون با صحبت کردن با دیگران ارضا می شوی. من پدر عصبی و پرخاشگری دارم که البته الان چون سنش بالا رفته دیگه از کتک وغیره خبری نیست ولی حرف بی خودی زیاد وتحقیر کننده و فکر نشده زیاد می زنه. من کلاس سایه ها رو نیومدم ولی به نظرم این کینه و تنفر آینه منه که شکنجه ام می کنه. سر همین حرفهای بی خودی اعصاب من خیلی خور میشه بهش هم می گی بدش میاد. مثلا پریروز تلویزیون داشت در مورد ترافیک آزادگان صحبت می کرد برادرم منزلش اون طرفهاست برگشه می گه ما دیگه باید قید رفتن به اونجا رو بزنیم. می گم چند بار امسال رفتی می گه دوبار گفتم به خاطر ترافیک دوبار در سال خونه پسرت نمی خوای بری ؟ دیگه اخم کرد عیت خدا بیامرز پدرش. اونم خیلی عصبی و بداخلاق بود از اینایی که قابلمه غذا رو پرت می کنند تو کوچه درس عبرت بقیه بشه. همه بچه هاش هم همین طوری قاطی اند .انگار ژنی شده این مسایل. مامانم میگه تو رو که می بینم یا رفتار پدر با اون می افتم خیلی حس بدی بهم دست میده وقتی اینو می گه. ریشه های خشم وکینه چطور خشک میشه.

=====================

حالا تو کلاس سایه ها( 2 هفته دیگه ) اگر در خدمتتون بودیم که 3 جلسه درباره سایه ای والدی صحیت خواهیم کرد. در غیر اینصورت مطالعه بعضی کتب براتون جالب خواهد بود
اسرار خاطرات کودکی / نسل نو اندیش

لینک اصلی

سلام آقای دکتر شیری
یه سوال در بحث خواب دیدن داشتم. همکاری دارم که قبلا خواستگارم بوده الان با فرد دیگری ازدواج کرده ببینید واقعا من ته ته دلم بهش فکر نمیکنم خب یه خواستگاری بوده نشده حتی حسرت هم نمی خورم باور کنید البته دوست داشتم می تونستم کارم رو عوض کنم ولی نشده. سوالی که هست اینکه ایشون دو سه باراومده گفته که خواب دیده در خواب با بنده ارتباط....داشته و کلی قسم و آیه که به من فکر نمی کرده. خودم گیج شدم هی در احوال خودم نظر می کنم می بینم اگر نفرتی بوده بعد از چند سال تموم شده برای من چیزی نداره- اگز علاقمند به ارتباط بودم میشد راحت دنبال این کار رفت البته اون بنده خدا آدم پلیدی نیست بعدش کلی عذر خواهی کرد از حرفی که زده. گاهی در احوال خودم دقت می کنم می بینم شاید خوب مرزبندی نمی کنم روابطم رو شاید این آدم از نوع مردان هرمسی و نوجوان ابدیه یا از من نخی چیزی می گیره. من هرچی تو خودم کنکاش می کنم جواب نمی گیرم. برای من مثل مردهای دیگه محیط کاره ولی خودش یه رابطه صمیمی احساس می کنه شاید فکر میکنه من هنوز کاملا نکندم. خب کندن رو چطوری باید نشون بدم اختیار خوابش که دست من نیست. لطفا بنده رو راهنمایی فرمایید.متشکرم

=====================

سلام سارا
اینکه ایشون بعد از ازدواجش میتونه این نوع مسائل را با شما در میون بگذاره معنیش اینه شما مرزبندیهاتون را درست تبیین نکرده اید .
خواب رابطه نزدیک بیشتر تمایل درونی به صمیمت را نشان میدهد تا اشتغال ذهنی به آمیزش با فرد در خواب

لینک اصلی

وقتی فرومایگی دیگران را برملا می‌کنید، بسیار به خوکانی می‌مانید که در کثافات می‌جویند و می‌یابند!

=====================

تلخ نشید زیرا به اشتباه می افتید
ابراهیم طوری میزیست که دغلِ بت پرستان هویدا میشد
انبیا خوب میزیستند و همین تجلی باعث میشد خفاشان آزار ببینند
همیشه کاری لازم نیست بکنیم اختصاصی برای افشای فرومایگی. همینکه خودمان باشیم کافیست

لینک اصلی

سلام دکتر شیری گرامی . من به وجود روانشناسی مثل شما افتخار میکنم . به خدا وقتی بعضی جمله هاتون رو میخونم تو سررسیدم مینویسم و روزی ده بار تکرارشون میکنم مثلا همین جمله که نوشتید : حق داریم عاشق بشویم مورد عشق یه آدم حسابی قرار بگیریم . شراب را باید در جام زرین نوشید نه آفتابه . . .
دکتر اگه امکان هست میشه در حد دو سه جمله این جمله رو توضیح بدین خیلی منو به فکر فرو برده اولین باره به چنین جمله برخوردم که واقعا میخکوب شدم : هر کسی گم بشه عالم یه صاحابی داره که آدرسها رو بلده

=====================

من مخلص شمام
خداوند در عالم نشانه هایی گذاشته تا آدمی در کوره راهها ، راه اصلی را بیابد. در وحی شریف فرموده : لنهدینهم سبلنا : حتما حتما حتما او را به راههای خود ، هدایت خواهیم کرد . جمله عجیبیست
تجربه زوار مسیحی اسپانیا ، عرفای یهود ، زاهدان برهمایی و...همه نکاتی شبیه به این را بازگو میکند
در عالم خبرهایی دیگر هم هست
غیر از این هیاهوهای گوش خراش

لینک اصلی

دکتر شیری عزیز
چندروز پیش از زن داداشم شنیدم که برادرم قبلا با خانومی رابطه نامشروع داشته و می گن برادرم مجبورش کرد که از شوهرش طلاق بگیره و گرفت والان مطلقه هست ولی چندروز پیش فهمیدم که بخاطر توجیه و اینکه پدرم ادمی مذهبی هست صیغه اش کرده ومن این مساله رو نمی دونستم (همه شهر می دونستن بجز من دیگه من چه جوری تو شهر کوچیک خواستگار بیاد برام حتی شوهر سابقش یه بار رفته جلو مغازمون خواسته با تیر به برادرم شلیک کنه یعنی ابروریزی بزرگتر ازین هست)حالا می گن صیغه رو پس گرفتن ...پدرم هم دوران جوانی داشت همچین بلایی سر مادرم میاورد ولی اون طرف قبول نکرد زن دوم بشه والبته پدرم اهل رابطه نامشروع نبود و فقط اثر روانی اش رو ما موند و احساس می کنم برادرم از پدرم الگو برداری کرده.زن داداشم اومد پیشم خیلی گریه کرد و ازم کمک خواست وگفت تو یه کاری بکن و.اقعا من خیلی ناراحتم و بامشکلات زیادی که خودم دارم نمی دونم چه کمکی از دست من بر میاد در حالی که احساس می کنم برادرم از این رابطه دست نمی کشه چون یه زندگی اروم و نرمال نداریم واینجوری خودشو تخلیه می کنه و(البته زن داداش و برادرم هم بدون اجازه پدرم رفتن عقد کردن و ما تا چند سال عروسمون رو ندیده بودیم)
اقای دکتر ممنون میشم یه توضیحی بدید که من چه کمکی به این زندگی داغون میتونم بکنم الان تنها کارم اینه که با برادرم زیاد حرف نمی زنم البته ناخوداگاه هست ویه جورایی بدم اومده ازش

=====================

شما تو اون زندگی نیستید و نمیدونید چه اتفاقاتی منجر به این حرکتهای فضایی شده. به ظنرم رابطه تون را با برادرتون خوب نگه دارید. بهشون هم مساله تون را بگید و بپرسید آیا نیازی به کمکی داره

لینک اصلی

خیلی وقته از مافیا ! و مسائل عجیب غریب ( الان دیگه مانوس ) پشت سینما مون میشنوم.راجع به همین فیلم یک نمونش اینکه به یکی از عوامل فنی !ش در ازاء مبلغ هنگفت پیشنهاد چند دقیقه بازی داده شده و... فکر میکنم چیز عجیبی نیست عجیب اونیه که ما مخاطبین (با امید به قوه ء ایزدی واقعا ) این فیلما رو میریم ببینیم . میدونین مثل چی میمونه دکتر! دیدین وقتی زیلو ی پیک نیکو میتکانیم چقدر آت و اشغال ازش میریزه... پشت پرده ی قسمتی از هنر !! این سرزمین هم چنین اوضاعی رو داره تجربه میکنه متاسفانه.

=====================

شنیده ام از قدیم بوده...اما دیگه یه جاهایی اذیت میکنه بیننده را. من با خیلی از کرگردانان محترم و بازیگران عزیز ، مانوس بوده ام و محدودیتها و مسائلشون را با خبرم منتها آدم باید ببینه اون کدام نقطه است که تن میده به سقوط ؟ این نقطه را باید رصد کرد دیگه...

لینک اصلی

دکتر جان یه سوال روانشناسی و فلسفه نقطه اشتراک دارند به عبارت بهتر روانشناسی و فلسفه ربطی به هم دارند؟ من میبینم بعضی ها که خوب فلسفه میدونن وارد رواشناسی میشن خیلی کارازموده تر عمل میکنند ممنون میشم نظرتون را بگید.

=====================

عرض کنم خدمتتون که اخیرا رشته ای در دنیا آمده به نام نروفیلوسوفی neuro philosophy که بین رشته ای علوم عصبی و فلسفه است . یه گشتی بزنید د رنت شاید جواب سوالتون را گرفتید
اما اینکه ذهن فلسفی با چیدمانهای منطقی خود ش، ورود به بحثهای زیست شناختی بکنه چی میشه به نظر قابل پیش بینیه، او میتواند منطق را در سازه ای مولکولی و زیر مولکولی رصد کند

لینک اصلی

سلام
آقای دکتر مدتیه مطالب وبلاگتون رو میخونم
به خاطر مطالب مفیدتون ممنونم
هرچند احساس میکنم مطالبتون یک مقدار یکطرفه است و بصورت پیش فرض آقایون مقصرند مگر اینکه خلافش ثابت بشه

براتون آرزوی سربلندی دارم

=====================

جالبه خانومها هم فکر میکنند ما طرف اقایون را میگیریم. فکر میکنم به زاویه دید بستگی داره نه به جنسیت.

لینک اصلی