سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

تقدیـــــــم به دکتر شیری عزیز

طبقه بندی موضوعی
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
نویسندگان
پیوندهای روزانه

155

يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۰۰ ق.ظ

صد و پنجاه و پنجمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری



دکتر عزیز یک مشکل دارم در تمام عمرم گریبانگیرم خواهش می کنم کمکم کنید
من یک فردی هستم که همه کارهایم را باید کامل انجام بدهم و همیشه تمام کارهایم نصفه باقی می مونه 
مثلا همین امسال کلی برنامه ریزی کردم برا ارشد بخونم و یک دانشگاه معتبر قبول بشوم از فروردین سال قبل تمام منابع پیدا کردم پیش چند تا مشاور رفتم کلاس کنکور رفتم داشتم می خوندم ابان ماه بود که یک مشکلی برام پیش اومد و یکی از درسهایی که در برنامه بود نتونستم بخونم و کلا ناامید شدم از اون وقت به بعد بود که دیگه نمی تونستم مثل قبل باشم احساس می کردم دیگه قبول نمی شم در صورتی که تا اون زمان خیلی زحمت کشیده بودم از ده تا کتاب پنچ تاشونو خیلی کامل خونده بودم و یک ماه اخری از بس ناامید بودم همونها هم مرور نکرده ام و وقتی رفتم سر جلسه رفتم تمام فرمولا از یادم رفته بود مثل کسی بودم که اصلا درس نخونده بود و اومده بود سرجلسه، استعدادخیلی خوبی دارم ولی با این اوضاع همه فکر می کنن من از نظر هوشی و استعدا مشکل دارم ولی اگه کامل بخونم حتما جز نفرات اولم ولی خیلی کم پیش می اید که بطور کامل بخونم 
در تمام کارهام همین جوریم اگه بخواهم لباسی بخرم باید تمام لباس فروشی های شهر رو برم تا یکی رو پسند کنم اخر بار هم خوب از کار در نمی اید 
اگه بخواهم حتی خونه جارو بزنم باید بطور کامل این کار رو انجام بدم تقریبا مثل خونه تکونی برا عید،همین بیشتر اوقات کارام نصفه نیمه می مونه
اقای دکتر کارهام اول همیشه خیلی خوب پیش میره و بعد ناامید میشم و نصفه و نیمه باقی می مونه 
و بعد هم افسوس گذشته رو می خورم که ای کاش اینکار رو کرده بودم خیلی خیلی زیاد افسوس گذشته رو می خورم
این احساس رو دارم یا کارمو باید کامل انجام بدهم یا هیچی
خواهش می کنم کمکم کنید

=====================

دکتر شیری :
کمال گرایی منفی ، موفق نشو در پیام والدی های شما نهادینه شده و این باعث رکود شده...بیشتر آغاز کننده هستید تا تمام کننده
کلاس سایه ای شخصیت ما بدردتون خواهد خورد
بحثهای کودک بالغ والد نیز بدردتون خواهد خورد


دکتر خواستگاری دارم که از همه لحاظ تحصیلاتی مالی فرهنگی هم کفویم!
اما ایشون قدش از من کوتاهتره و این قضیه خیلی اذیتم میکنه..
قیافه اش هم معمولیه اما زشت نیست..
چیکار کنم؟

=====================

دکتر شیری :
مهمتر از قد اینه که براتون جذابیت داشته باشه. نبای بزور یکی را چذاب کرد واسه خود...این خیانت به ایشونه که شما را جذاب میدونه و فکر میکنه باری شما جذاب است


من از لحاظ ذهنی آماده ازدواج هستم ولی طرف اسمی داره که زیونم نمیچرخه صداش کنم اسم 1پسر جوون نیست میگم اسمش صفر هست

=====================

دکتر شیری :
به نظرم کسی آماده ازدواج است که هویت دیگری را بتواند بفهمد. شما در اسم گیر کرده اید ساناز در حالیکه زنی که در آستانه این تصمیم است باید درگیر مسمی شود و شما خیلی بااین موضوع فاصله دارید
حتی اگرایشون بگذارد صداش کنید خشایار باز هم باعث خوشبختی شما نمیشود


آقای دکتر شما در جواب خانم مریم و م.ن و دلشکسته میگید دختر باید بره جلو و حرف دلش را بزنه. اما نمیشه آقای دکتر. باور کنید توی فرهنگ ما نمیشه. نمیدونم شاید شما خیلی متفاوت فکر میکنین اما اکثر جامعه و پسرهای ما همچین چیزی خیلی براشون قابل پذیرش نیست. وقتی اون پسری که ما خیال میکنیم دوستمون داره پا جلو نمیذاره (با اینکه عرف جامعه ما اینو میپذیره) فکر میکنید چطور ما که دختریم (و عرف جامعه اینو نمیپذیره) میتونیم خیلی راحت بریم به پسره بگیم ما از تو خوشمون میاد؟! بوار کنید اگر میتونستیم و بلد بودیم این کار را میکردیم. کاش راههای غیرمستقیم تری را یاد میدادید. طوری که علاقمون را به شکلی به اون پسر بفهمونیم تا اگر میخواد اون پا جلو بذاره و در ضمن شخصیت ما هم به عنوان یک همکار یا همکلاس و ... از بین نره و یک سوال مهمتر اینکه اصولا چرا پسرایی که من یا خانم دلشکسته یا مریم یا م.ن حس میکنیم بهمون علاقه دارن و ما هم دوستشون داریم هیچوقت قدم جلو نمیذارن؟؟! میشه بگید علت اینکه اونها دلو به دریا نمیزنن و نمیان علاقشونو مطرج کنن چیه؟

=====================

دکتر شیری :
ببینید سحر
من نمیگم زن بره جلو...من میگم هر کسی ، آدمی را دوست دارد باید به دلیری روی آورد. با خوشی نمیتوان عاشقی کرد
من در انتخاب بین پیش رفتن و احتمال رسوایی و عقب نشینی و عافیت نشینی ، قطعا اولی را زندگی میکنم
ببینید این یک انتاب است با هزینه هاش. اگر کسی هزینه عافیت نشینی را آگاهانه میدهد ، دستش را میبوسم
مهم آگاهی است قبل از قدم
ما من حرکه الا و انت تحتاج فیها الی معرفه/ قدمی در زندگیت نیست که پیش از آن باید بدان آگاهی داشته باشی/ امیر المومنین

+

ممنون آقای دکتر از جوابتون
میدونید واقعیت اینه که مطرح کردن این موضوع خیلی سخته. بخصوص که من مطمئن نیستم طرف مقابلم من را بخواهد و پیش خودم فکر میکنم خوب اگر این پسر منو میخواست پس چرا هیچ حرفی نمیزنه یا اقدامی نمیکنه برای یک پسر که بیان کردن این موضوع رسوایی و ... نداره؟ و چون میبینم اون اقدامی نکرده پیش خودم میگم لابد منو نمیخواد. اکثر افراد هم میگن اگه پسری دختری را بخواد در چند ماه حداکثر اقدام میکنه. واسه همین من نتیجه میگیرم که لابد منو دوست نداره واسه همینه که ریسک اون رسوایی خیلی برام میره بالا و دست و پام بسته میشه. از طرف دیگه خودم بهش علاقه دارم و گاهی رفتارهای اون باعث میشه که حس کنم اون هم بهم توجه داره. همینه که میمونم توی یک برزخی که نمیدونم چه کاری درسته. آقای دکتر واقعا اگر پسری دختری را بخواد چرا علاقشو نمیاد مطرح کنه؟ آیا نتیجه گیری من درسته که وقتی چیزی مطرح نکرده لابد منو دوست نداره؟ در این حالت آیا دختر میتونه پسر را علاقمند کنه؟

=====================

دکتر شیری :
احتمالا از شما خوشش میاد..همین
میشه خیلی غیر مستقیم سر صحبت باز کرد...تا جرات کنه و شفاف بشه با خودش
هزینه ای هم برای شما نداره

+

متاسفانه من تهران زندگی نمیکنم آقای دکتر وگرنه خیلی دلم میخواست که از نزدیک با شما صحبت کنم یا کارگاههاتونو بیام. فکر میکنم خیلی از کارگاههاتون میتونه برای من مفید باشه اما مشکل اینه که تهران نیستم. خیلی وقتها دلم خواسته کارگاهتونو بیام اما چون در تهران برگزار میشه نمیتونم
امکانش هست براتون که اینجا یکی دو جمله مثال بزنید ، که هم غیرمستقیم باشه هم جرات کنه که حرفشو بزنه؟
ممنون از لطف شما

=====================

دکتر شیری :
چی بگم آخه...من اتمسفر شما ها را نمیدونم چیه کثلا اگر همکار ارشد من بود بهش میگفتم تا شما هستید من خیالم راحته یکی هست راهنماییم کنه
اگر همکلاسیم بود میگفتم خوبه شما جزوه داری من یه همکلاسی دارم بچه نباشه به من نیز گاهی کمک کنه
واقعا متناسب با فضای کاری میشه نظر داد. اینقده که پیگیر این وبلاگی باید پیگیر آرزوت باشی و اینقدر محافظه کار و ترسو نباشی


سلام 
ممنون استاد از جوابتون.
استاد شما قضاوت کنید چه طور این آقا میتونه با دخترهای هم رشته ای دیگه در مورد درس صحبت کنه ولی به من که میرسه فقط بسنده میشه به سکوت ونگاه! 
شما جای من بودی چی فکر میکردیداز این رفتار؟ 
این مورد منو میترسونه وباعث میشه نتونم برم به سمتش ....
چون همش احتمال میدم نکنه اشتباه کردم ولی بازم استاد میفهمم توجه بهم داره ...

=====================

دکتر شیری :
خب اگه سکوت میکنه و لال میشه بی خیالش شو و این فایل را ببند
خود این میشه یه کار درست


دکتر ممنون از جوابتون
من خیلی خیلی دوست دارم در گارگاههای شما(کلاس سایه ای شخصیت، بحثهای کودک بالغ والد) شرکت کنم ولی متاسفانه شهرستانی هستم و نمی تونم بیام تهران 
لطفا یه توضیح کوچک در این زمینه میدهید و یا کتابی معرفی کنید مربوط به کمال گرایی منفی
بازم ممنونم ازتون بهترین مشاور دنیایی

=====================

دکتر شیری :
کمالگرایی مثبت منفی یک کتاب است جدا
الان دسترسی به کتابخونه خودم ندارم که ناشرش را بیابم


سلام
با توجه به بعضی کامنتهای بالا یعنی آقای دکتر اسم 1 شخص جزو جذابیت ظاهری نیست
منم 1خورده رو این موضوع حساسم
بعضیارم دیدم یعد ازدواج شوهر یا خانمشونو 1 اسم دیگه صدا میزنن
انصافا بعضی اسامی مسمی نداره مثل همین مورد دوستی که مشکل داره و از این دستا مثل رجب و شعبان و رمضان و ..............

=====================

دکتر شیری :
واقعا فکر میکنید اینطوری میشه ازدواج کرد؟
قضاوت روی شخصیت یه نفر از روی اسمش؟


سلام
آقای دکتر در مورد مطرح کردن مادیات و انتظاراتمون چطور برخورد کنیم که طرف نترسه
من 1 دختره 30 ساله هستم شاغل و لیسانس ظاهر و خانواده موجه ی دارم انتظارات مالی عجیبی هم ندارم ولی وقتی مردی 39 ساله بیاد خواستگاریم میخوام بدونم بهترین سالهای عمرشو از لحاظ مالی (بقیه جوانب رو هم میسنجم)چیکار کرده
که 39 سالشه 1 ماشین داره و کمی پول نقد و هیچ برنامه یی برا خونه نداره حالا حالاهاو اینو بپرسم سوال بدی کردم؟؟؟البته نه اینجوری مستقیم.طرف به من میگه مادیات گیر نده فانی هستن بیخیال سخت گیری و نگفته بودی مادی گرا هستی
و میگه با مطرح کردن مادیات غرورم شکست.میخوام بدونم من اشتباه کردم؟؟؟؟؟

=====================

دکتر شیری :
بالاخره مرد 39 ساله که نباید اینقدردل نازک باشه! 
خونه هم لازمه برای تشکیل زندگی ( نه الزاما مالکیت بلکه توان رهن و اجاره حداقل)
تنبلی خیلها را موحد کرده خانوم....از بس میگویند ان شاء الله...ان شاء الله



  • ۹۵/۰۵/۰۳
  • علی صفایی قشقایی A.GH

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی