161
چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۲۱ ب.ظ
صد و شصت و یکمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری
سلام دکتر.منم سؤال منم در راستای سؤال صنم خانوم هستش.
لابته من زیاد از این شاخه به اون شاخه نمی پرم (فقط در حد تغییر گرایش دانشگاهی یا تغییر موضوع پایان نامه بوده) ولی تا وقتی سرگرم رسیدن به یه هدف کوتاه مدتم، حالم خوبه و شاد و سرحال و فعالم و اصلا فکر نمی کنم "که چی!" اما امان از وقتی که به اون هدف می رسم . اونوقت بجا اینکه از این رسیدن خوشحال شم، یاد این می افتم که آخرش قراره به کجا برسم و آخرش که چی و یه مدت در خمودگی می مونم و انرژی برای فعالیتو از دست میدم تا مورد جدیدی به عنوان هدف کوتاه مدت بعدی پیش بیاد که مجبور شم باز برای رسیدن بهش تلاش کنم.
کلا تو زندگی هیچ چیزی برام اونقدر اهمیت نداره که بتونم بگم هدف نهاییم این باشه. برای همین هم هدفهای کوتاه و میان مدتم در راستای یه هدف اصلی نیست که با به دست آوردنشون احساس پیشرفت و نزدیک شدن به مقصد هم دست بده و در کل احساس می کنم زندگیم پوچه! این باعث شده گاهی اوقات به خودکشی فکر کنم و حتی راههای مختلفشو رو بررسی کنم. اما چون به آخرت اعتقاد دارم، میبینم بمیرم هم فایده نداره و تو اون دنیا هم همینه، تازه اون تا ابده و بدتره و فقط اینه که فکر خودکشی رو ازم دور می کنه.
دکتر، مشکل من چیه و چه طوری می شه حالم تو اون بازه ها هم خوب بمونه؟
لابته من زیاد از این شاخه به اون شاخه نمی پرم (فقط در حد تغییر گرایش دانشگاهی یا تغییر موضوع پایان نامه بوده) ولی تا وقتی سرگرم رسیدن به یه هدف کوتاه مدتم، حالم خوبه و شاد و سرحال و فعالم و اصلا فکر نمی کنم "که چی!" اما امان از وقتی که به اون هدف می رسم . اونوقت بجا اینکه از این رسیدن خوشحال شم، یاد این می افتم که آخرش قراره به کجا برسم و آخرش که چی و یه مدت در خمودگی می مونم و انرژی برای فعالیتو از دست میدم تا مورد جدیدی به عنوان هدف کوتاه مدت بعدی پیش بیاد که مجبور شم باز برای رسیدن بهش تلاش کنم.
کلا تو زندگی هیچ چیزی برام اونقدر اهمیت نداره که بتونم بگم هدف نهاییم این باشه. برای همین هم هدفهای کوتاه و میان مدتم در راستای یه هدف اصلی نیست که با به دست آوردنشون احساس پیشرفت و نزدیک شدن به مقصد هم دست بده و در کل احساس می کنم زندگیم پوچه! این باعث شده گاهی اوقات به خودکشی فکر کنم و حتی راههای مختلفشو رو بررسی کنم. اما چون به آخرت اعتقاد دارم، میبینم بمیرم هم فایده نداره و تو اون دنیا هم همینه، تازه اون تا ابده و بدتره و فقط اینه که فکر خودکشی رو ازم دور می کنه.
دکتر، مشکل من چیه و چه طوری می شه حالم تو اون بازه ها هم خوب بمونه؟
=====================
دکتر شیری :اینجا باید کامنت بذارید نه سوال
درونتون پیام والدی دارید که دائم در حال انجام کاری باشید که بهتون اجازه نمیده ریلکس لذت بردی از پایان یه کاری
درونتون پیام والدی دارید که دائم در حال انجام کاری باشید که بهتون اجازه نمیده ریلکس لذت بردی از پایان یه کاری
سلام آقای دکتر، یه سوال از خدمتتون دارم که به این پستتون مربوط نیست، به بزرگی خودتون ببخشید چون دانستن جواب شما برام مهم و کمی فوریه اینجوری مزاحم وقتتون میشم.
من خواستگاری دارم که برای ازدواج باهم به نتیجه مثبت رسیدیم و ایشون معیارهای مدنظر من را دارند فقط نکته مدنظر من اینه که ایشون صحبت گناه کردن که شده بود گفتند که من فقط یه گناه هست که انجام میدم و اونموقع چون هنوز صمیمی نشده بودیم گفتند بعدا میگم و بعدها در یه صحبت تلفنی گفتند که تقریبا دو سال هست که عادت دارند به سایت های غیراخلاقی میرن و گفتند که این کارشون به دلیل نیازشون در سن 29 سالگی هست و این که نتونستن زودتر امکان ازدواج کردن را فراهم کنند و ... منم اونموقع چیزی نگفتم نه تایید نه تکذیب چون راستش خجالت میکشیدم بیشتر راجع بهش حرف بزنم. ولی از اونموقع ذهنم درگیره که چکار کنم و نکنه من سطحی با این مساله برخورد کرده باشم. من فقط یکبار به ایشون گفتم که احساس خوبی از این عادتشون ندارم و خواهش کردم که این کار را دیگه تکرار نکنن و ایشون هم گفتند باشه ولی گفتند که یکدفعه به کل نمی تونند ولی باشه. به حرفاشون و قولاشون اعتماد دارم و میدونم حرف بیخود و بی عمل نمیزنند ولی باز نگرانم که برخورد درست چیه در این زمینه؟ آیا من این عادت منفی را کم اهمیت تلقی نکردم؟ نباید در جواب مثبت به ایشون تغییر نظر میدادم؟ جواب من به خاطر ویژگیهای ایمانی اخلاقی شخصیتی ایشون بوده که منطبق با خواسته های من بوده ولی این کارشون را نمیپسندم، چکار باید بکنم؟
از اینکه راهنمایی ام میکنید بی نهایت ممنونم
من خواستگاری دارم که برای ازدواج باهم به نتیجه مثبت رسیدیم و ایشون معیارهای مدنظر من را دارند فقط نکته مدنظر من اینه که ایشون صحبت گناه کردن که شده بود گفتند که من فقط یه گناه هست که انجام میدم و اونموقع چون هنوز صمیمی نشده بودیم گفتند بعدا میگم و بعدها در یه صحبت تلفنی گفتند که تقریبا دو سال هست که عادت دارند به سایت های غیراخلاقی میرن و گفتند که این کارشون به دلیل نیازشون در سن 29 سالگی هست و این که نتونستن زودتر امکان ازدواج کردن را فراهم کنند و ... منم اونموقع چیزی نگفتم نه تایید نه تکذیب چون راستش خجالت میکشیدم بیشتر راجع بهش حرف بزنم. ولی از اونموقع ذهنم درگیره که چکار کنم و نکنه من سطحی با این مساله برخورد کرده باشم. من فقط یکبار به ایشون گفتم که احساس خوبی از این عادتشون ندارم و خواهش کردم که این کار را دیگه تکرار نکنن و ایشون هم گفتند باشه ولی گفتند که یکدفعه به کل نمی تونند ولی باشه. به حرفاشون و قولاشون اعتماد دارم و میدونم حرف بیخود و بی عمل نمیزنند ولی باز نگرانم که برخورد درست چیه در این زمینه؟ آیا من این عادت منفی را کم اهمیت تلقی نکردم؟ نباید در جواب مثبت به ایشون تغییر نظر میدادم؟ جواب من به خاطر ویژگیهای ایمانی اخلاقی شخصیتی ایشون بوده که منطبق با خواسته های من بوده ولی این کارشون را نمیپسندم، چکار باید بکنم؟
از اینکه راهنمایی ام میکنید بی نهایت ممنونم
=====================
دکتر شیری :ببینید الناز گرامی
ایشون صداقت دارند و خوبه ولی این عادت بسیار خطرناکه و خیلی زندگیها را فرستاده رو هوا
اگر شیوه غالب تحریکی یه نفر این سایتها باشه که ختم به خودارضایی میشه ، تو ازدواجش میره رو هوا
ایشون صداقت دارند و خوبه ولی این عادت بسیار خطرناکه و خیلی زندگیها را فرستاده رو هوا
اگر شیوه غالب تحریکی یه نفر این سایتها باشه که ختم به خودارضایی میشه ، تو ازدواجش میره رو هوا
ممکنه راهنمایی کنید آقای دکتر که چجوری برخورد کنم؟ به کل جواب منفی بدم یا راه حل دیگه ای هست؟
=====================
دکتر شیری :واقعا کسی نمیدونه...کلیات را میدونید ، هزینه سنجی کنید و تصمیم بگیرید و اعلامش کنید
من هم با سارا هم عقیده هستم. آقای دکتر روابط تو سایتهای اجتماعی تا چه اندازه میتونه جدی باشه؟ من خواستگاری داشتم که همه چیزش خوب بود. سن و تحصیلات و موقعیت نسبتا خوب و از همه مهمتر جربزه داشت. تو آشنایی من پروفایلش رو تو یکی از سایتهای اجتماعی دیدم . با دختران زیادی رابطه داشت رابطه های صمیمی. که با عزیزم و جونم و .... بوسه و .... میدونم شاید همش اینترنتی بوده باشه ولی برام این سوال شده که چرا اینقدر رابطه های متعدد داشت؟ راستش اعتمادم بهش کم شد. تمام مدت نگران بودم. حتی با خانمهایی که ازدواج کردن لحن صحبتش بسیار صمیمی بود. برام سوال های زیادی ایجاد شد ...............خود این پسر از یک خانواده مذهبی بود و حتی زمانی که من با استادم برای کاری در تماس بودم بهم گفت که از این رابطه ها که باعث صمیمیت بیشتر بشه خوشم نمیاد . کم کن مگر خیلی مجبور باشی اونم تو دانشگاه
این حساسیت من چه مقدارش بیجا و چه مقدارش درست بوده؟ خیلی دوست دارم بدونم که چقدر از افکار من تو این زمینه اشتباهه ! شاید من زیادی حساسم
این حساسیت من چه مقدارش بیجا و چه مقدارش درست بوده؟ خیلی دوست دارم بدونم که چقدر از افکار من تو این زمینه اشتباهه ! شاید من زیادی حساسم
=====================
دکتر شیری :نگرانی تون درسته و باید به همین شکل از خودشون بپرسید تا مختصات اون آدم دستتون بیاد
دکتر پیامکی هم می شود یک رابطه آغاز شود شکل بگیرد و ختم به خیر شود یا جواب ندهیم بهتر است؟
=====================
دکتر شیری :شیوه مناسبی نیست پیامک برای نه آغاز نه امتداد نه اتمام یک رابطه
دکتر جان باور کنید سیستم قضایی کشور ما افتضاحه. نمیشه جامعه مدرن رو با قوانین 1400 سال پیش اداره کرد. شما که قبول دارید علم قضا هم مثل تمام علوم پیشرفت میکنه . دین برای تعالی بشر اومده نه وضع کردن قانون . تازه هر جامعه ایی عرف و فرهنگ ملی خودش رو داره. نمیدونم شاید هم من اشتباه فکر میکنم
=====================
دکتر شیری :مدافعین حقوق اسلامی معتقدند فقها مطابق زمان هم اجتهاد میکنند. این ظرفیت قانون اسلامی را در تئوری زیاد میکنه
در عمل احتمالا اینگونه نیست !
در عمل احتمالا اینگونه نیست !
دکتر این مبحث شیییرییین مهریه هم برای 1400 سال پیش نیست؟
چجوریه که خانومها در مورد این یک مورد هییییچ اعتراضی ندارن؟
چجوریه که خانومها در مورد این یک مورد هییییچ اعتراضی ندارن؟
=====================
دکتر شیری :خیر ! مهریه فرهنگ مشترک اقوام جهانی است الزاما ربطی به قدمت دینی اش ندارد
دکت از شما بعیده!
توی انگلیسی که شما درس خوندین مهریه میدادن یا میگرفتن؟
توی انگلیسی که شما درس خوندین مهریه میدادن یا میگرفتن؟
=====================
دکتر شیری :همه زندگی شما HALF &HALF میشه ! دلتون میخواد انگلیسی باشید؟
سلام جناب دکتر سوالی داشتم خدمتتان :
اگر مردی در سن حدودا بیست و پنج سالگی ازدواج کرده باشد و از همان ابتدا علاقه ای به همسرش نداشته باشد(به دلیل بد اخلاقی همسرو...) و دایم در خیالات جنسی
با شخص دیگری به سر ببرد و حدود دوازده سال از ازدواجش بگذرد در مورد زندگی خود چه باید بکند؟ طلاق بگیرد به زندگی ادامه بدهدویا......
اگر صلاح دانستید به سوال من پاسخ بدهید با تشکر
اگر مردی در سن حدودا بیست و پنج سالگی ازدواج کرده باشد و از همان ابتدا علاقه ای به همسرش نداشته باشد(به دلیل بد اخلاقی همسرو...) و دایم در خیالات جنسی
با شخص دیگری به سر ببرد و حدود دوازده سال از ازدواجش بگذرد در مورد زندگی خود چه باید بکند؟ طلاق بگیرد به زندگی ادامه بدهدویا......
اگر صلاح دانستید به سوال من پاسخ بدهید با تشکر
=====================
دکتر شیری :سوال مهمتر از اینی است که بشه در پاسخ یک کامنت بهش پرداخت. از همینجا هم معلومه این آقا چیزهای ساده ای را بلد نیست . سوال مهم را میروند نزد یه نفر حضورا مطرح میکنند نه در بخش نظرات یک وبلاگ
ما به هر جهت نظر کلی بنده اینست که اگر مرد دچار هرج و مرج عاطفی و رابطه موازی و ...شده باشد که دیگه درست کردن این بل بوش مدتهای زیادی وقت خواهد برد
در غیر این صورت میره سراغ رابطه و تصحیحش و اگر نتیجه نگرفتند دو تایی ، شاید لازم باشد به جدایی نیز فکر کنند
ما به هر جهت نظر کلی بنده اینست که اگر مرد دچار هرج و مرج عاطفی و رابطه موازی و ...شده باشد که دیگه درست کردن این بل بوش مدتهای زیادی وقت خواهد برد
در غیر این صورت میره سراغ رابطه و تصحیحش و اگر نتیجه نگرفتند دو تایی ، شاید لازم باشد به جدایی نیز فکر کنند
سلام
آقای دکتر میشه بگید یک کسی با ارکی تایپ غالب آرتمیس چه طوری می تونه سکان را بده دست همسرش؟! تا احساس مرد بودن بکنه بدون این که خودش از درون بشکنه؟!
آقای دکتر میشه بگید یک کسی با ارکی تایپ غالب آرتمیس چه طوری می تونه سکان را بده دست همسرش؟! تا احساس مرد بودن بکنه بدون این که خودش از درون بشکنه؟!
=====================
دکتر شیری :سپردن مسوولیتهای مردانه به یک مرد بدون اینکه مسوولیتهای خود را ملغی کنیم
- ۹۵/۰۶/۰۳