مردمان خوب این دیار 10
مردمان خوب این دیار 10
یا لطیف
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
جناب آقای دکتر شیری
با سلام و احترام
*گاهی ضامن تو شیر مادرت میشود.
چند وقت پیش یکی از اقوام میخواست ازدواج کنه و در به در دنبال ضامن رسمی مالدار با حقوق مکفی وگواهی کسر از حقوق و چک و سفته بود! حسابش دیگه از دستم در رفته بود که به چند نفر زنگ زدم و پیامک دادم و رو انداختم. تا اینکه بعد از دو ماه بالاخره دو نفر بانی پیدا شدند.(خدا جزای خیر به ایشان دهد.) چند روز پیش مشغول مطالعه بودیم که یکی پیامک داد برای ضامن! خلاصه دوباره یاد پوشیدن کفش آهنی که تازه درآورده بودم افتادم تو همین حین که داشتم برای مامان دردو دل میکردم که آره دفعه پیش چقدر سخت بود و اینها مامانم تعریف کرد(البته قبلاً هم بارها این رو تعریف کرده بود این دفعه نگاه من عوض شده.) وقتی ما جنگ زده شدیم و خلاصه همهچی سوت شد رفت هوا و همه رو از شهرهای جنگ زده خارج کردند مجبور شدیم دوباره زندگی رو از صفر شروع کنیم.(ما به خاطر ماموریت پدر دهه پنجاه در اهواز زندگی میکردیم.) تهیه یه سرپناه دغدغه اصلی بود. ماندن در منزل اقوام و فضای زندگی مستاجری مسائل خودش رو داشت. پدر که در مناطق جنگی بود و درگیر و خلاصه اینطوری میشه که دیگه والده ما بنده را که چند ماه بیش نداشتم بغل کرده و راه افتاده بود دنبال وام و به لطایفالحیلی موفق میشود خیّری را از طریق یکی از اقوام که دستی در پرداخت وامهای قرضالحسنه داشته بیابد. (برای خیّر مزبور از درگاه خداوند منّان طلب مغفرت و رحمت میطلبیم.) روز موعود وقتی مادر برای گرفتن وام مراجعه میکنند به ایشون میگه که شما چکی، سفتهای چیزی نمیخواهی این پول کمی نیست؟( حالا جالبه مادر که اصلاً چک و سفته نداشت.) خیّر مزبور خانواده مادر رو از دور میشناخت به ایشون میگه مادر و مادربزرگ شما رو میشناسم. شیر مادرتان ضامن شماست همین و بس و خلاصه ما با این وام و فروختن طلا و ماشین که تنها جاماندههای حاصل از ویرانی جنگ بود و جان سالم به در برده بود خانهدار میشویم والبته قسطهای وام رو هم پرداخت میکنیم. این حرفها امروز همین به درد نقل و قول و خاطره میخورد. چه کسی چنین ضمانتی رو از شما میپذیرد؟ ولی اون زمان واقعاً ضمانته لطیف و زیبایی بوده. یعنی یه مادر اینقدر قدرت و ابهت داره که حتی بعد از مرگش میتونه ضامن خیلی چیزها باشه ببین زنده بودنش چه میکنه!
یکی از انواع قرارهای تأمین جهت احضار متّهم التزام به حضور با قول شرف هست. این شرف خیلی کلمه زیبایی است. اینکه آدم یه جوری پرورش و تربیت شده باشه که حتی وقتی در جایگاه یه متهم قرار میگیره شرافتش قابل احراز باشه. یه چیزی شبیه به همون ضمانت با شیر مادر است. دست همه مادرهای شریف که فرزندانی شریف میپرورند را عاشقانه میبوسم. خدایا خیلی دلم میخواد شرافتمندانه زندگی کنم.
- ۹۵/۰۹/۰۱