مردمان خوب این دیار 16
مردمان خوب این دیار 16
بخشی از مصاحبه حبیب لاجوردی با دکتر مجتهدی ( ریاست وقت دانشگاه پلی تکنیک / مدرسه البرز )
ح ل- علت این که این سوال را من کردم این بود که شما فرمودید: آن دکتر انگلیسی در دانشگاه شیراز وقتی که زنهای چادری میرفتند پهلوش میگفت چادرتان را بردارید. ممکن است بعضی از ایرانیان – به اصطلاح متجدد- بگویند که دکتر انگلیسی حرف خوبی زده، در صورتی که این رفتار دکتر انگلیسی به شما برخورد. چرا؟
م م- چرا به من برخورد؟… به من این برخورد که یک نفر انگلیسی به یک زن ایرانی توهین کند. یک نفر انگلیسی میرود تو عشایر دوای بیمارستان سعدی شیراز را – که مال دانشگاه است – میدهد قالی میخرد و اسمش را استاد میگذارد… یک انگلیسی چادر یک زن ایرانی را بکشد پایین یا ببرد بگذارد بالا، به من برمی خورد. از لحاظ سیاسی به من برخورد. خارجی نباید فضولی کند.»
شیرازی
با دو تا ابجی رفته بودیم خرید. کلی پول و وقت گذاشتیم تا تونستیم اون هدیه ای که باید بخریم و با خودمون برای روز مادر ببریم. کلی ذوق کردیم که بالاخره هدیه مناسبی پیدا کردیم.
سوار تاکسی شدیم تا بریم خونه مادر و هدیه رو بهش بدیم. وقتی رسیدیم خونه من فکر می کردم خرید مون پیش آبجی بزرگس. او فکر می کرد پیش ابجی وسطیه . ابجی وسطی فکر می کرد پیش منه. . .
هدیه رو توی تاکسی جا گذاشته بودیم. . . . حالا زنگ در رو هم زدیم و نمی دونیم چیکار کنیم…..
رفتیم پیش مامان نشستیم و روز مادر رو تبریک گفتیم. آخر شب بدون اینکه کسی حرفی در مورد هدیه بزنه هر کسی داشت می رفت خونه خودش که زنگ در خونه مادر رو زدن. خیلی دیر وقت بود و ما منتظر کسی نبودیم.
راننده تاکسی از اون لحظه ای که متوجه شده بود که هدیه ما تو ماشینش جا مونده اومده توی خیابونی که ما پیاده شدیم و در تک تک خوونه ها رو زده بود تا بالاخره ما رو پیدا کرده بود….
ما هیچ وقت فکرش رو هم نمی کردیم دیگه اون هدیه رو ببینیم. . . .
هدیه روز مادر ما به موقع رسید. . .
- ۹۶/۰۱/۱۲