سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

تقدیـــــــم به دکتر شیری عزیز

طبقه بندی موضوعی
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
نویسندگان
پیوندهای روزانه

23

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۰۳ ق.ظ

بیست و سومین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری




سفر قهرمانی به صورت تک سمینار برگزار نمیشه؟

=====================

دکتر شیری :

میتونید تشریف بیاورید. تماس بگیرید راهنماییتون میکنند
88847593

لینک اصلی






اگر دختر ها به این نکته توجه کنند که در دوستیهاشون مسائل اعتقادی و فرهنگی جامعه ما رو رعایت کنند و به راحتی خودشون رو در دسترس بعضی افراد قرار ندهند هم این جو فرار از ازدواج پسر ها کمتر میشه و هم اینکه آقایون حساب کار میاد دستشون و این قدر با عواطف خانومها بازی نمی کنند تازه آخر کار هم یادشون بیاد دنبال قدیسه بوده اند ولی پیدا نکردن.
در ضمن دنیا دکاً دکاست. اون آقائی که قبل از ازدواج هزار تا دوست دختر داشته فکر نکنه می تونی دختری رو برای همسری انتخاب کنه که پاک پاک باشه. این یه خیال باطله.
اگه دنبال پاکی هستی باید پاک بمونی

=====================

دکتر شیری :

اینکه آدم باید پاک باشه درست ولی اینکه پاک باشم تا پاک نصیبم بشه جای حرف داره:
1- هزاران نفر هستند که پاک بوده اند و ناپاک نصیبشون شده مثل امام حسن مجتبی که اساسا بدست زنشون کشته شدند
2- بسیاری آدمهای ناپاک بوده اند که همسرانی پاک خدا بهشون داده مثل فرعون که زنش آسیه بود
3- به نظر میرسه قوانین هستی اینقدر ساده نباشند که همه چیز به یک سیستم خطی قابل تحلیل باشد.برای داشتن همسر خوب بهتر است غیر از اینکه خود فرد آدم خوبی باشد، مشاهده دقیق، مشورت گرفتن به موقع، مطالعه . بررسی صورت بگیرد.این الگوی ناآشنایی برای اکثر مردم نیست. این الگو را یک آدم روستایی ساده دل نیز برای خریدن یخچال خونه اش یا کمباین مزره اش اعمال میکند ولی انگاری وقتی کار به تصمیمات مهم میرسد مثل ازدواج و ادامه تحصیل و مهاجرت و فرزند داد شدن و...یهویی قوانین خودساخته شروع میشود تا تقصیرات به شکل غیر مستقیم به دامان خدا و نبی بیفتد

لینک اصلی





سلام
خیلی مطلب جالبی بود ولی کاستی هایی هم داشت ... من میخوام دید دیگه ای رو براتون مطرح کنم تا راجع به اون هم نظرتون رو بدونم
من یه دخترم که از نظر سطح مالی و فرهنگی در درجه بالایی قرار دارم . از وقتی که وارد دانشگاه شدم با هیچ پسری رابطه ای نداشتم ... با هیچ کس حاضر به دوستی نبودم ... به خاطر ظاهر مناسبی که داشتم و اینکه درسم خوب بود از همون ابتدا پیشنهادات زیادی داشتم و خیلی از هم جنس های شما برای اینکه من بهشون جواب مصبت بدم حاضر بودن هر کاری بکنن ... اصلا هم به نظرشون نمیومد که شرایط ازدواج با من و کلا شرایط ازدواج رو ندارن ... این قضیه تا اونجا پیش رفت که به خاطر پیشنهادات زیادشون مجبور شدم به دروغ بگم که ازدواج کردم تا از همه این پیشنهادات راحت شم ... بعد از یک سال پسری که یکی از آشناهای خانوادگیمون بود و چندین سال بود میشناختمش بهم ابراز علاقه کرد و گفت من و برای ازدواج میخواد نه دوستی ... حتی با خانواده ها هم مطرح شد ولی همین اقا بعد از مدتی گذاشت و رفت و زد زیر همه حرفاش ...
من ... کسی که همه آرزوشون بود باهام باشن احساس طرد شدگی کردم
الان توی این مرحله از زندگیم به جایی رسیدم که هر پسری بیاد سمتم میگم فقط دوست باشیم چون میدونم پسرا اصلا بیشتر از این واسشون بی معنیه و اگه حرف ازداوج میزنن فقط واسه اینه که به خواسته هاشون برسن ...
ولی این موضوع هم چنان من و آزار میده که پسرایی که اصلا شرایط ازدواج ندارن چون میدونن من حاضر به دوستی نیستم با پیش زمینه ازدواج میان جلو ... و من میدونم که دخترای زیادی هستن که به سادگی گول این حرف هارو میخورن
پس اصل مشکل از اینجا نشات میگیره که پسرها برای به دست اوردن یه دختر هر دروغی حاضرن بگن ...

=====================

دکتر شیری :

ببینید نازی گرامی. وقتی بالغانه به پیشنهادها نگاه میکنیم میتوانیم تعادلی ایجاد کنیم بین نیاز به تنها نماندن و نیاز به عزت نفس. قطعا کار اسانی نیست ولی پیشگیری میکند از درماندگی. خیلی از پیشنهادها از همان ابتدا معلوم است که حتی اگر خود طرف هم قبلو نداشته باشد، تجانسی با ازدواج ندارد. مثل یه پسر 25 ساله که تازه میخواد هویت اجتماعی بدست بیاورد.مثل کسیکه هنوز دو به شکه درس بخونه یا ازدواج کنه یا بره خودش را کسف کنه...

لینک اصلی






امروز با یکی از دوستانم بحث مفصل داشتیم که "آیا قبلا ازدواج برای جوونا آسونتر بوده یا امروز خود ما سختش کردیم یا دخترا مقصرن یا پسرا یا اصلا چون در دوره گذار فرهنگی هستیم باید عده ای قربانی احساسی بشن و عده ای به لطف خدا ازدواج آرامش بخشی داشته باشن و ....؟؟"
راستش خود من به لحاظ شرایط خانوادگی، اصالت، تحصیلات، ظاهر و حتا اخلاقیات در حدی هستم که خودم رو برای انتخاب شدن کاملا مناسب می دونم و در عمل هم از طرف پسرای زیادی در محیط کار و فامیل و ... برای ازدواج خواسته شدم. اما فقط به دلیل شرایط مالی و کاری پسر و به نوعی ترس اون طرف از تشکیل خانواده مجبور به اتمام آشنایی شدیم. ولی به شخصه تصور می کنم زندگی رو میشه با کمک هم ساخت، اگر دو طرف اول به خودشناسی رسیده باشن، واقعا صادق باشن و یه جورایی پشتیبان هم باشن و از نظر اجتماعی، فکری، جسمی و احساسی به بلوغ رسیده باشن می تونن با توکل به خدا مسیر زندگی مشترک رو در پیش بگیرن و مادیات برای شخص من در اولویت اول نیست... ولی متأسفانه دو رابطه خیلی خوب و آینده داری که به قصد ازدواج آشنا می شدیم فقط به دلیل ترس طرفم از موقتی بودن کار و یا از دست دادنش به انتها رسید!!
سوال من از آقای دکتر اینه که مگه برای یه رابطه پایدار هر کدوم از دو طرف چه ویژگی باید داشته باشن که دخترا و پسرای مناسب به چنین دلایل مادی روی عشق و احساس و آینده روشنشون پا میذارن؟ آیا همه دخترا رو باید به یه چوب زد؟ آیا همه شون پر توقع هستن؟ آیا باید همه پسرا رو به یه چوب زد؟ آیا همه شون ترسو و بی مسئولیت شدن و به راحتی جا می زنن؟!

=====================

دکتر شیری :

ازدواج تصمیم سختی است برای آدم چون متعهد میشی به خیلی چیزها که نمیدونی بتونی متعهد بمونی مسوولیتش، همسرت...خانواده اش...قید زندگی مجردی را زدن...همه اینها سخته
در ضمن آموزش درست و حسابی هم دیده ای برای وادیی که میخوای توش بری و باز سخت تر میکنه مثل اینکه بدون آخموزش انگلیسی بخوای بری آمریکا زندگی کنی
داستان عشقی شما سمانه گرامی از نظر استرنبرگ داستان باغبانی است یعنی دو نفر با مراقبت بتوند زندگی را پیش ببرند و باید کسی را پیدا کنید که هم داستان شما باشد تا حس خوشبختی دو نفره را بچشید

لینک اصلی






سلام دکتر....

میخواستم مشاوره حضوری با شما داشته باشم....ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایید

=====================

دکتر شیری :

فعلا تدریس باعث میشه فرصتی برای ویزیت فراهم نباشه بانو

لینک اصلی






سلام آقای دکتر شیری
به راهنمایی تون خیلی احتیاج دارم.
حدود 2 سال و نیم پیش به خاطر یک مسئله ی کاری با یکی از هم رشته ای هام از طریق ایمیل آشنا شدم.
بعد از مدتی دیدم با فاصله های زمانی بلند چند ماهه اس ام اس های عاشقانه برام میفرسته.جوابی به اس ام اس هاش نمی دادم تا اینکه ازم خواست که من رو ببینه.یک همایشی بود من هم گفتم اونجا می تونیم همدیگر رو ببینیم.بعد از اون با هم در ازتباط بودیم و مدام پیگیر وضعیت درسی من بود و هم چنان فاصله زیادی بین اس ام اس هاش بود.
تا چند وقت پیش که ازم خواست دوباره همدیگر رو ببینیم.من انتظار داشتم که درباره ی هدفش از این آشنایی توضیحی بده اما چیزی نگفت.تا چند روز بعد که من ازش پرسیدم هدفش از این تقاضای آشنایی چی بوده و به چه نتیجه ای رسیده؟
بهشون گفتم که نمی خوام وارد یک رابطه ی بی هدف بشم و در نهایت دچار آسیب روحی بشم.
ایشون گفتند من از دوست های خوبشون هستم وبه من علاقه دارند می خوان که ازدواج کنیم اما توانایی تشکیل خانواده رو در حال حاضر ندارند.
بعد هم قرار شد رابطمون به حداقل برسه تا ایشون تصمیم نهایی اش را بگیره.
من اشتباه کردم که رابطه رو به طور کامل قطع نکردم؟
به نظر شما ایشون هدفشون ازدواجه؟
متشکرم
باآرزویم موفقیت

=====================

دکتر شیری :

حقیقتش علت سردرگمی شما این بوده که ایشون خیلی دست دست میکنه دیگه یعنی اینطوری که نمیشه رفت دل یه زن را تصاحب کرد
به نظرم خوب عمل کرده اید....حداقلش اینه که نرفتید تو بحث دوست دختر و زنگ تفریح شدن و...

لینک اصلی







یعنی امام حسن که اون زن گیرشون اومد "مشاهده دقیق، مشورت گرفتن به موقع، مطالعه . " رو انجام ندادن؟

دکتر میشناسید کسانی رو که خودشون آدم حسابی بودن .. همه ی این کارای بالا رو هم کردند ... بازم آدم ناحسابی به تورشون خورده؟ این و چجوری توجیه کنیم؟

=====================

دکتر شیری :

معنی اون واقعه اینست که شما حتی همه کارها را نیز انجام بدهی دلیل نمیشود همسر خوبی داشته باشی. زیرا انسانها ازادند چه رفتاری با ما بکنند . در ضمن معنی دیگرش اینست که میشود شما آدم خوبی باشی و همسر بدی داشته باشی و اینها چیزی از خوبی شما نخواهد کاست.

لینک اصلی






اره دکنر جان زن گرفتن هم مثل لوپ لوپه!!!! تا نگیری معلوم نیست چی در میاد
بعدشم النکاه السنتی==> اینم نشون می ده که انسان جایزالخطاست!! با آزمون و خطا بالاخره ممکنه یه زن خوب گیر بیاد. اگه بد بود هی میگیریم تا یدونه خوب گیر بیاد!! اگر هم خوب بود پس معلومه خوب وجود داره پس چرا یکی دیگه نگیریم؟!!!!

=====================

دکتر شیری :

حسین جان نچایی یه وقت ! آخه این پست با این همه داد و بیداد ملت جای شوخی داشت؟؟؟؟

لینک اصلی






دکتر جان یه سوال دارم با یک جوک
چرا و واقعا چرا ما تو ایران که جک بسیار زیاد داریم یه بخش زیادش یا .... هست (شما بخون بی تربیتی) یه بخش زیادترشم قومی قبیله ای
ما جکی که درش بیتربتی چیز دار و شوخی قومی قبیله ای نداشته باشه خیلی کم داریم
یعنی اگه آدم همیشه پرستیژه با ادبی بگیره و توی یک مجلس هم ازش بخان جک بگه چی کار باید بکنه
یا فکر میکنن طرف خیلی سرده و جک حالیش نیست یا فکر میکنن طرف بی تربیته و عوضی

=====================

دکتر شیری :

همه اقوام لطیفه هایی دارد که درباره اقوام همسایه شان است. در انگلستان تا دلتون بخواد جک درباره اسکاتلندی ها و ولزی ها و ایرلندی ها هست با لهجه خودشون. تو بلفاست هم که میری کلی برای لندنی ها جک ساخته اند. تو همین ایران خودمون میری اهواز برای عربها جکهایی را میگن که لندنی ها برای اسکاتلندی ها میگن. بالا خره یه شغلی... یه زن و مردی... یه قومیتی ...درگیره تو ساختار جک دیگه ! ولی همه میدانند که این قومیته یک پوشش ساده است برای یک طنز نه اینکه مثلا خواسته باشند نژاد کسی را مسخره کنند...حداقل تو اکثر آدمهایی که ما دیده ایم که اینطوری بوده است . والله سنگین ترین جوکهای قزوینی ها را خود خانواده ما اول به خودمون میگیم و تا حالا هم نشده توهم برمون داره !

لینک اصلی






منم با ساجده تا حدی موافقم

اما شاید برای پیشگیری از این اتفاق بد نباشه که قبل از اینکه پسر به جلسه خواستگاری بره، یه عکس از دخترو ببینه(تا حداقل دیدی نسبت به کلیات چهره دختر داشته باشه!) یا به نحوی(بدون اطلاع دختر) توی دانشگاه دختر یا محل رفت و آمدش دورادور ببینتش! شاید اینطوری این درگیری فکری از بین بره ! البته نمی دونم تا چه حد قابل اجراست این پیشنهاد،

آقای دکتر میشه بگین طبق آمارایی که دارین(البته اگر چنین آماری وجود داره)، کدوم یکی از روش هایی که برای آشنایی و ازدواج توی جامعمون داره اجرا میشه موفق تر بوده؟(مثلا خواستگاری سنتی،خواستگاری رایج و ...)؟؟؟؟

=====================

دکتر شیری :

خیلی خوبه دختر و ژسر قبل از خواستگاری جدی یکدیگر را به نحوی دیده باشند( حتی عکس هم کمک کننده است ) و این حق دو نفره است
خواتسگاری سنتی از این جهت موفق تر است که کسی که اومده دیگه چه کنم چه کنم سربازی و سرمایه و ادامه تحصیل و...نداره و اومده واسه تشکیل زندگی
بدیش شناختهایی کم و سطحی بعضیهاشه
فرم دوستی و ....معایبی داره و محاسنی منتها به راحتی به ازدواج تبدیل نمیشه ! آمار طلاق مقایسه ای من نخوانده ام اما یحتمل پیدا بشه کرد

لینک اصلی





ولی من مخالف حرف این اقا هستم چرا دختر ها باید همیشه ضعیف قرار گیرندو نتوانند از حق خودشان دفاع کنند اگر مردندو بیایند و مردانه دلیل را بیان کنند من مطمینماون پسر دلایل دیگری برای رد کردن دارد
در ضمن دکتر تنها نظر های خصوصی نیست که جواب داده نمیشه بلکه ایمیل ها هم جواب داده نمیشه یا اگر نظری هم داده شود که خصوصی نباشد بعضا نشان داده نمیشه

=====================

دکتر شیری :

حتما نخوانده اید که ای میلها بعید است زیر 10 روز پاسخ داده شود ( به علت کثرت نامه های وارده )
خیلی به ندرت ممکن است نظری نمایش داده نشود که دلایلش همان دلایلی است که ممکن است یک سایتی فیلتر شود!

لینک اصلی






با سلام خدمت دکتر شیری
خسته نباشید این پست را خوندم و چون مشکل من بود خواستم نظرم را بگویم این اقا پسر که اعلام کرده شاید پسر از قیافه دختر خوشش نیامده نمیتونه دلیل باشه چون البته این که میگم مربوط به موضوع خواستگار من است پسر با اطمینان اعلام کرد که من پسنده وگفت دو سه روز دیگه جواب قطعی را میگوید ولی الان 15 روز گذشته و خبری نیست ایا تکلیف من این نیست که دلیل بدانم که چرا با این که جواب مثبت بود چرا مهر رد خورد میخوام دلایل بدانم و اما اقای دکتر این سوال از شما دارم ایا میتونم با نوشتن نامه ازش بپرسم که دلیل این کارش چی بود چون من پسر یکبار دیدم و خواستگاری سنتی بود و دیگر این که میخواستم به این اقا پسر بگم پس چطور وقتی پسزی از طرف دختری رد میشود فورا دنبال دلیلو برهان میگردند که چراو به چه دلیل دختر خانم نه گفته ولی ما دختر ها نباید از حق خود دفاع کنیمو بدانیم به چه دلیل با احساسات ما دختر ها بازی میشود این کجای دین اسلام است و کجا چنین قانونی امده کهدختر خق نداره علت را بداند
متشکرم

=====================

دکتر شیری :

شما و هر دختر یا پسر دیگری نیز باید علت را بداند. با نامه نوشتن موافق نیستم اما مناسب است خانواده شما از طریق معرف) اگر اهل لاپوشانی نیست ( یا مستقیم موضوع را بپرسند

لینک اصلی


نظرات (۲)

سلام دکتر
من 36 سالمه هنوز ازدواج نکردم. با اینکه خودمو از همه لحاظ آماده ازدواج میبینم. البته دلیل ازدواج نکردنم نداشتن خواستگار مناسب هست. توی کل عمرم سه خواستگار داشتم که هر سه پدرم ردشون کردن که اونها هم مال حدود سن 20 تا 24 سالگی بوده. بعد از آن هیچ خواستگاری نداشتم.
حالا من میخوام ازتون خواهش کنم بگین چطور با مجرد بودنم کنار بیام.
البته سعی کردم بیشتر تو اجتماع باشم و خودمو سرگرم کنم اما باز یه وقتهایی حس اینکه کاش ازدواج می کردم و الان مجردم ناراحتم میکنه.
پاسخ:
با سلام

متاسفانه باید خدمتتون عرض کنم که این وبلاگ هیچ گونه ارتباط مستقیمی با دکتر شیری نداره


برای پرسیدن سوال خود به صورت مستقیم از دکتر شیری میتونید از سامانه پرسش و پاسخ سایت خود دکتر استفاده کنید 


              
                       با تشکر
                  علی صفائی قشقایی
سلام اقای شیری،من یه دختر١٩ساله هستم و یه برادر٧ساله دارم،همیشه تنهابودم نه دوست صمیمی داشتم ونه توفامیل واشناکسی همسن من بوده،من سال٩٢بایکی دوست شدم وماکوچکترین مشکلی باهم نداشتیم خیلی خوب واروم میرفتیم میومدیم مادرامونم درجریان بودن امامادر اون ازاولشم راضی نبود،ماخیلی همدیگرودوس داشتیم،اون فقط دستش خالی بود وقراربود دوسال باهم بمونیم تا خودشوجمعوجورکنه اما اون روزای خوش مازیادطولانی نشد ومایکسالونیم که گذشت یکی ازفامیلاشون تویه شهردیگه فوت کرد ومادراون بهش گفت پدرت کارداره وتوتنهاپسرخانواده ای بروتومراسم تدفین شرکت کن امادرحالیکه اون فوت شده ازفامیلای خیییییییییلی دورشون بود اون بحرف مامانش گوش کردرفت سفرو گفت اونجادهاته وأنتن نیست بیام تهران زنگ میزنم وقبل ازاینکه من جواب پیامشوبدم گوشیشوخاموش کرد ووقتی برگشت مادرش برای برادرزادش نشون برده بودوخودشم گفتمادرمن کل فامیلوبهم میزنه اگه نامزدیوخراب کنم.منم خیلی دلم شکست.وهمه چیزتمام شد.من دوماه بعدبایه اقایی دوست شدم ازهرررررلحاظ بهترازاون.(ظاهر-اخلاق-مال-خانواده-تحصیلاتو...)وبعد١٢روزاومدن خواستگاریم وروز١٤ هم نشونم کردن ودقیقا٢٠ابان ٩٤ماهمودیدیم٢٠دی ٩٤عقدرسمیمون انجام شد.خیلی ازازدواجم راضیم خودش وخانوادش محشرن.بسیاربافرهنگو منطقی.انقدخوبه که من خیلی وقتا بادیدنش أشک شوق میریزم.اماگاهی دلم میگیره برای ظلمی که درحقم شده وخیلی گریه میکنم.شوهرم اینارونمیدونه واگه یه لحظه ببینه صورتم برگشته یاناراحتم خودشوبهردری میزنه تاخوشحالم کنه.اصلابرام کم نمیزاره.امامن خیلی دلم شکسته وهمش ته دلم ناراحتم که چقدبی انصافی شده درحقم.چه کنم؟حس بدیه
پاسخ:
با سلام

متاسفانه باید خدمتتون عرض کنم که این وبلاگ هیچ گونه ارتباط مستقیمی با دکتر شیری نداره

برای پرسیدن سوال خود به صورت مستقیم از دکتر شیری میتونید از سامانه پرسش و پاسخ سایت خود دکتر استفاده کنید 

                    
   با تشکر
                  علی صفائی قشقایی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی