41
جمعه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۱۰ ق.ظ
چهل و یکمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری
=====================
دکتر شیری :ازش میپرسیدی…از نظر من طبیعی نیست ولی باید بتونه بهانه ای داشته باشه مثل وجود تو تا تغییری ایجاد بکنه
هرچند برای سی سالگی یه هوا دیره
لینک اصلی
با سلام و عرض ادب خدمت دکتر شیری بزرگوار.آقای دکتر من ۳ ماه پیش به رابطه ۴ ساله ای که با یک مرد همسر طلاق داده داشتم خاتمه دادم چون پس از ۲ سال اظهار عشق به من،نهایتا زنان دیگری را وارد زندگیش کرد و من تنها دوستی ساده و گاگول باقی ماندم.خیلی سعی کردم این کثافت کاریهاشو به روش نیارم اما نشد.آخر سر هم بهش اس ام اس دادم و گفتم تو لیاقت منو نداشتی به فلان دلیل.صد تا اس ام اس داد و هرچی دلش خواست بهم گفت.اما به خاطر حفظ احترامی که شما همیشه به مخاطبانتان توصیه میکنیدهیچ جوابی بهش ندادم.آخر سر هم که دید جواب نمیدم گفت از خدا طلب بخشش کن چون بهم تهمت زدی.از وقتی این جمله رو گفت حالم خیلی بد شدو عذاب وجدان گرفتم اما تا همین الان اما با خودم جنگیدم که دیگه بی خیال خودش و پیچوندنهاش بشم.به نظر شما کارم درست بوده؟
=====================
دکتر شیری :شادی عزیز
وقتی دلایل و شواهدت خودت را به عنوان یک زن ( و نه یک کارآگاه) متقاعد کرد که لغزشهایی تو رابطه هست
نباید پیامک میزدی و باید حضورا حرفت را میزدی و توضیح میخواستی
لینک اصلی
سلام آقای دکتر
من ۲۸ ساله فارغ التحصیل ارشد و حدودا ۳ سال شاغل هستم. از نظر شرایط مالی متوسط و از خانواده تحصیل کرده و از نظر ظاهری به نظر اطرافیان ظاهر مظلوبی دارم.
سالیان است که خواستگاران زیادی داشته ام و اکثریت را بدلیل شرایطشان جواب منفی داده ام
در حال حاضر خواستگاری دارم که از نظر شرایط تحصیل، شغل و خانواده مطلوب است و از نظر ویژگی شخصیتی خصوصیات مثبتی مثل سلامت اخلاق اجتماعی، علاقه به پیشرفت و اهل کار را دارد ولی از نظر ظاهری هیچ جذابیتی در ایشان نمی بینم و به خاطر این مردد بودن من، نمی توانم رابطه مناسبی با ایشان برقرا کنم در این ۵ ۶ دفعه ای هم که ایشان را دیدم بحث هایی برایمان پیش آمد که این بین احساس کردم فردی است که خودش را نسبت به سایرین خیلی بالاتر و بهتر می داند. من منکر امتیازات و روش درستی که برای زندگی اش در پیش گرفته نمی شوم ولی بحث هایمان باعث شد که تردیدم شدت باید. حتی علاقه زیادی به دیدنش ندارم و برای هر بار قرار بها نه ای جور میکنم. از طرفی شرایط ایشان و خانواده اش و از طرف دیگر بالا رفتن سن من به من شهامت جواب منفی دادن نمی دهد. نمی دانم بایستی چگونه تصمیم بگیرم؟ من دوره های شناخت قبل از ازدواج را در موسسه ای معتبر گذرانده ام و مطالب زیادی را مظالعه کرده ام و از آنها استفاده می کنم ولی واقعا با این همه تردید چه کنم؟
از لطفتان و انرژی که برای پاسخ به سوالات میگیذارید کمال سپاس را دارم.
=====================
دکتر شیری :سلام ثمینه
جذابیت فیزیکی مهمه ولی ممکنه ترست از ازدواج باشه داره زیر این بحث قایم میشه
لینک اصلی
خدای من عقده ای نیست ولی نمیدونم چرا من هیچ چی نمی بینم !
نه هدیه ای ! نه خوبی ای نه بدی ای ! کلا انگار ۵ ساله منو به حال خودم رها کرده ! فکر کنم ازم نا امید شده رفت سراغ بقیه بنده ها ! روزهای تکراری و یکنواخت بدون هیچ اتفاق خوب یا بدی… یعنی کور شدم ؟
=====================
دکتر شیری :عوض کنید شیوه تون را…شیشه های مقابلتان را دستی بکشید ، عالمی دیگر خواهید دید
لینک اصلی
سلام آقای دکتر شیری
من متولد بهمن ۱۳۶۱ هستم و خواستگاری دارم که متولد فرودین ۱۳۶۲ است من دانشجوی سال اخر دکتری هستم و او دکتری اش را تمام کرده و تازه به ایران بازگشته و از خانواده ای محترم است تردید دارم که به انها اجازه بدهم به منزلمان بیایند می ترسم از این که این اختلاف سنی یکی دو ماهه منجر به مشکل شود از طرفی از اینکه دیگر خواستگار مناسبی هم نداشته باشم هراس دارم و به شدت نگرانم لطفا مرا راهنمایی کنید چگونه بفهم که او گزینه مناسبی برای من است ؟ البته ما در فایملمان تجربه ازدواج با سن چند سال بزرگتر را داریم و خوشبختانه آنها واقعا زندگی های بسیار خوبی دارند اما باز هم من می ترسم و شرایط وقتی سخت تر هست که همه به من می گویند از نظر تجربه و پختگی بیشتر از سنم هستم اگرچه خوشبختانه از نظر ظاهر در نظر دیگران همیشه دو سه سال کمتر از سنم نشان می دهم
بی صبرانه منتظر دریافت پاسخ شما هستم و از لطف و وقت شما واقعا سپاسگزارم
=====================
دکتر شیری :فرشته عزیز
وسواس شما درباره سن اشتباه است زیرا دختر یکی دو سال بزرگتر از پسری با این سن باشد به ثبات رابطه کمک میکند ( بر اساس مطالعات سال ۹۰ در ایران )
لینک اصلی
با سلام و تشکر فراوان از شما دکتر شیری محترم
جناب دکتر می خواستم بدونم این دی وی دی برای دخترای مجرد که در شرف ازدواجن هم هست یا نه؟؟؟
ممنون
=====================
دکتر شیری :بدرد کسی که آگاهی ج . ن . س .ی براشون مهمه دی وی دی خوبیه...خیلی خوبه راستش
لینک اصلی
اقای دکتر شما گاهی اوقات تیکه های زشتی راجع به کشورمون میگید همش میخواید این دولتو تو وبلاگتون بکوبونید من نمی گم خوبه و تعریف کنیم وهیچ نقدی نباشه من میگم یه ذره منصفانه راجع همه چی حرف بزنیم بهتره واقعا مردم ما از این نق زدن و این کنایه ها چی حاصلشون میشه من کاملا با جمع اوری ماهواره موافقم و این رو که فرمودید کدوم کشور ماهواره ممنوعه یادم میاد یکی دوستام که از چین اومده بود میگفت ماهواره تو چین ممنوعه وحبس داره من از از شاگردای شما در قزوین بودم وتنها علت حضور من در کلاس شما این شمارو فردی دین دار دیدم همین وبس برام جای سواله با این حال شما چرا اینقدر زست روشنفکری به خودتون میگیرید واقعا سبک های دینداری تو کشور ما چقدر زیاده
=====================
دکتر شیری :ببینید حنانه گرامی .
بنده نوشتم که اون آدم اساسا فکر نمیکرده در جایی از دنیا ماهواره ممنوع باشه تا خواننده بتونه تعجب او را از حضور پلیس روی پشت بوم مردم برای تخریب دیش ها درک کنه !
اگر شاگرد من بوده اید هم میدانید که نقد باید آدرس دار باشه.شما میفرمایید " شما گاهی اوقات تیکه های زشتی راجع به کشورمون میگید همش میخواید این دولتو تو وبلاگتون بکوبونید" . بنده در طنزی که نوشته ام اصلا کاری به هیچ دولتی ندارم...من کار دارم به حقوق شهروندی خودمون و اینکه دغدغه پلیس به جای جلوگیری از جنایات خمینی شهر و کاشمر و قتل دانشجوی دختر در پل مدیریت تهران و... به سمت و سویی داره میره که میلیاردها ریال بیت المال صرف جمع آوری ماهواره و ...بشه.
شاید براتون جالب باشه من مدتهاست نه تلویزیون دارم و نه ماهواره .
اما اینکه شما هر نقدی را نق زدن میبینید و نگاه نمیکنید که به چه کسی این حرف را منتسب میکنید ، صحیح نیست . ما به جای وعده های متعدد توخالی به مردم ، با افتخار موندیم تو این مملکت و مثل خیلی هایی که ادعاهای گزاف درباره خدمت به دین و مردم دارند عمل نکردیم . موندیم و به بهداشت روانی مردم اندیشیدیم و کارهایی هم کردیم و میکنیم در حالیکه به راحتی میتونستیم بریم خارج ایران با پاسپورتهای سورمه ای زندگیمون را با رفاهی مناسب بگذرانیم .
درباره دین داری بنده خیلی کلی اعتراض کرده اید. امیدوارم خدا همه ما را اهل هدایت قرار دهد.و ژستهای روشنفکری ما را به روشنی دل مبدل سازد
و هب لی کمال الانقطاع الیک
لینک اصلی
سلان ممنون از مطالب خوبتون. دختر بزرگتر از پسر باشه رو تایید نمی کنید؟ تو سنین بالای 27 سال چطور؟
=====================
دکتر شیری :من با بحث سن اتفاقا به بحث بلوغها معتقدم. کافیست دختر اگر 2-3 سال هم بزرگتر باشد هم پسر ظرفیتش را داشته باشد که امور را واگذار نکند به دختر هم دختر پذیرشهای لازم را برای دادن سکان به مرد داشته باشد
لینک اصلی
دکتر جان خوشم میاد کاملا در لفافه فهموندی که: دوستان کلا ازدواج نکنید :دی :دی
=====================
دکتر شیری :اتفاقا نه! درست ازدواج کردن مد نظر منه
لینک اصلی
آقای دکتر کاش میشد مورد یک رو یکم بیشتر توضیح میدادید. آخه هر دختر و پسری که میخوان با هم ازدواج کنن به هم اشتیاق خیلی زیادی دارن.اشتیاق بیش از حد یعنی چی؟
=====================
دکتر شیری :منظور من اشتیاقهایی است که طرفین نمیتونند بدون تپش قلب همدیگر را بررسی کنند
لینک اصلی
دکتر
من دانشجوی ترم 3معماری هستم یکی ازهمکلاسیهام بهم ابراز علاقه کرده از بیشتر جهات شبیه هم هستیم اما پسره 1سال و 5ماه ازم کوچیکتره منم خیلی سعی می کنم که بهش توجه نکنم اما نمی شه می ترسم این علاقه کاری دستم بده.اخه همه در مورد اختلاف سنی ایراد میگیرند
خواهش میکنم یه جواب قانع کننده بهم بدین تا من از این سر در گمی بیام بیرون ممنون
=====================
دکتر شیری :مهیای عزیز
شما اگر زیر 20 سال هستی و ایشون نیز بچه سال تر از شما ، ازدواج معنایی ندارد بینتون...ارتباط با خودت فقط از درس و رشدهای دیگرت باز نمونی...الان وقت مقاله و تحقیق و معدل و تافل و...اینهاست
لینک اصلی
استاد جون ولی منم مث بچه ها همین سوالم تو ذهنمه.از خیلیا که تجربه داشتن شنیدم که تو یه سنین خاصی شور و احساسات داری واسه ازدواج ازش که گذشت دیگه هیچ علاقه ای به ازدواج نداری یا برات فرقی نمیکنه.پس ازدواج باید تو همون سنین شور و احساسات باشه.یعنی اینطور نیست؟
تازه با پریسا هم موافقم یه جوریه.هم برای پسر هم دختر .وقتی معرفی میشن بعد مرن خواستگاری ....بدون اینکه از قبل هیچ احساسی به هم داشته باشن.میشه مگه؟
الان دوره ی عشقای افسانه ای که گذشته اینارم که دوست نداریم نتیجه میگیریم من همیشه مجرد میمونم.
=====================
دکتر شیری :ما این قابلیت را داریم که در اکثر سنین عاشق بشویم با هیجانات خودش. در خاستگاری های زیادی بوده که دو نفر عاشق شده اند به تدریج
لینک اصلی
سلام
من هرچقدر فکر میکنم؛میبینم؛
همه دلایلی که مد نظر شماست و برای تصمیم گیری به ازدواج میتونه درست باشه
همه اون دلایل ناخود آگاه این هاروهم تو دل خودش جامیده؟؟!
شایدم من اشتباه میکنم ؟
پس می شه خواهش کنم اینم بگیدکه درست ترین دلایل برای ازدواج چیه؟
=====================
دکتر شیری :ازدواج نوعی رشد روانی است + لذت + امنیت اجتماعی بهتر + پاداش اجتماعی وسیع
لینک اصلی
با سلام و تشکر فراوان
دکتر جان یک سوالی منظورتون از امنیت اجتماعی بهتر + پاداش اجتماعی وسیع اینه که من بیام واسه اینکه آدم حسابم کنن تو جامعه ازدواج کنم؟ واسه اینکه راه و بیراه بیرون با پیشنهادای ناجور مواجه نشم؟ این خودش یه جور استیصال اجتماعی (مث استیصال ج.ن.س.ی) نیس؟
=====================
دکتر شیری :ببینید مریم عزیز! ازدواج این پاداش ا را دارد . حالا کسی نگفته به این خاطر آدم بره ازدواج کنه که...بلکه خودبخود در پکیج ازدواج این فوائد هست
لینک اصلی
اقای دکتر رو راست باشید و بگید که رستگاری به معنای واقعی تو زندگی و جود نداره .........
همه چیز نسبیه .........
عشق هم اگه مطلق باشه نسبی میشه .......
=====================
دکتر شیری :من نسبتش را با نوشته ام نفهمیم...بعدشم چرا فکر کردید ما روکج بودیم تا حالا که لازم باشه روراست بشیم پای این حرف؟
پر واضح است که رستگاری مفهومی مطلق نیست اما منظورتون را از اون نسبیته میشه به خیلی چیزها زد محمد عزیز
لینک اصلی
میشه توضیح بدید که آیا درخواست تعیین تکلیف در یک رابطه و اقدام جدی از طرف مقابل و خستگی از این انتظار خسته شدن از روابط موقتی (مورد 7) محسوب میشه یا نه؟
با تشکر فراوان
=====================
دکتر شیری :اینکه حق طبیعی شماست...نباید احساستون استثمار بشه
لینک اصلی
ببخشید دوباره میبرسم:
تو این حالت اگه با اصرار از جانب من برای تعیین تکلیف طرف مقابلم اقدام جدی بکنه(و بعد اگه به نتایج مثبت برسیم) یه ازدواج اشتباه محسوب میشه (چون من از موقتی بودن رابطه خسته شده بودم) ؟
=====================
دکتر شیری :من چند بار جواب شما را داده ام اما انگاری باید براتون قسم خورد یا اصلا توجه ندارید ! اگر کسی حس میکنه رابطه بقدری طول کشیده که داره درجا میزنه و بخواد تعیین تکلیف کنه یا بشه واسش، اشکالی نداره...درست هم هست. فقط نباید با انفعال یا تهاجم این خواسته را اعلام بکنه بلکه باید با سبک پر جزات این خواسته را اعلام کنه
لینک اصلی
- ۹۳/۰۵/۳۱