44
جمعه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۰۳ ب.ظ
چهل و چهارمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری
سلام واقعا این وبلاگ آقای شیری هست؟
نه پ ؟
مطب دکتر شیری است
وبلاگ بابای دکتر شیریه
وبلاگ شیری خواننده است که هر از گاهی مشاوره هم میده و تو pmc هم کلیپ میفرسته
خارج از شوخی اینجا وبلاگ علیرضا شیری است و بیشتر مسائل ارتباط عاطفی را واکاوی میکنیم توش
لینک اصلی
سلام آقای دکتر میشه لطفی بکنید و چند تا دلیل هم واسه ازدواج کردن بنویسید. از مطالب خوبتون خیلی زیاد ممنون
لذت
امینت عاطفی و جنسی
پیشرفت اجتماعی و اقتصادی
رشد روانی و رویارویی با اخلاقیات واقعی خود و پس دادن امتحانات واقعی تر زندگی
لینک اصلی
سلام
دکتر شیری سوال دارم : شما همین پست یه جمله گذاشتید
" مرد ایده ال یه زن لزومامردی نیست که میتواند او را خوشبخت کند"
بازم توی همین قسمت آوردین "مردی که ممکنه هیجان انگیز نباشه......ولی در دوران مختلف کنار همسرش میماند"
به نظر شما اینکه همسرحالا چه زن وچه مرد کنار همسرشون بمونه این خوشبختی نیست؟ اونم توی این زمونه که خیلی در مورد خیانت هر دو طرف به همدیگر ممکنه شنیده باشیم.خوب اینکه همسری هم در همه شرایط وسختی ها کنار زنش بمونه اینم یه خوشبختی برای اون زن در پی داره ودر واقع داره اون زن را با حس وفاداریش خوشبخت میکنه ودر واقع این رفتار همسربرای اون خانم آرامش فکری در مورد همسرش ایجاد میکند اینم میتونه یکی از عوامل خوشبختی یه خانم باشه.
راستش من معنای جمله اول را متوجه نشدم پس مرد ایده ال برای یه زن غیر از خوشبخت کردنش چه مردی میتونه باشه ؟
خلاصه اش اینه که خوشبختی لزوما توسط افراد ایده آل ما برآورده نمیشود. تداوم+ تعهد+ فهمیده شدن+ لذتهای حتی کم موجب خوشبختی میشوند
مبسوط این بحث در کلاس مطرح میشود
لینک اصلی
سام آقای دکتر
یک سوال چند وقتیه ذهنم رو مشغول کرده. کاملا می دونم ربط چندانی به این پست نداره
این ماجرای اعتراض تو کشورهای عربی.. اینکه همه با هم شروع شده و ادامه داره..
این می تونه مربوط به بیدار شدن یک آرکی تایپ جمعی باشه؟
نه الزاما ! پیچیدگی بهار عربی اینست که اکنون فاکتورهای متعدد پنهان پیدایی توش داره پیدا میشه. بیشتر یک واکنش جمعی هست. البته میل به ازادی و تعیین سرنوشت عادلانه یک نیاز عمیق روانی جوامع و افراد است اما اینکه اتفاقات 8 ماهه اخیر را بشه به این موضوع منسب کرد نیاز به زمان بیشتری داره
لینک اصلی
با سلام
من مدتی با پسری که تقریبا به لحاظ تحصیلی، فرهنگی و ... شبیه بودیم آشنا شدم و قصد ازدواج داشتیم. اما بعد از یک سال فهمیدم که پای دختر دیگری در میان است. الان حدود 9 ماه از اوئن اتفاق می گذره، اون می گه که همه چی تموم شده و می خواد که باهم زندگی کنیم. از نظر منطقی این کار رو درست نمی دونم اما از نظر احساسی هنوز هم دوستش دارم و دوست دارم کنارم باشه چون وقتی بود همه چی عالی بود. لطفا راهنمایی بفرمایید. باید چه تصمیمی بگیرم؟ و اگه باید ازش جدا بشم چطور فراموشش کنم؟ خیلی برام سخته. (البته من خیلی خلاصه گفتم، خیلی ماجرا داشتیم)
اعتمادتان از دست رفته ولی خاطرات خوبتان مانده سر جاش
از یه طرف نمیتونید همه چیز را توهم بپندارید و بگید محبتها دروغی بوده از یه طرف دیگه شیرینی قدیم باور نکردنیه
خب! باید ببینید میتونید زماتن داشته باشید یا نه...اعتماد سازی خیلی زمان بره...گاهی اوقات می ارزه گاهی اوقات میبینی بقدری آسیب زیاده که بهتره بریم یه نو ش را بگیریم
راست میگید...حرف زیاده
لینک اصلی
من اگه یه خاطره خوب از مزدمان خوب این دیار داشته باشم چطوری میتونم بگم؟
لطف میکنید همینجا بنویسید یا برای بنده ای میل کنید dr@doctorshiri.com
لینک اصلی
سلام
وبلاگتون رو مدتهاست می خونم ولی خب زیاد اهل نظر دادن نیستم
دکتر حرفهاتون رو کاملا قبول دارم من یکی از اون کسانی هستم که هیچوقت نتونستم جواب خیلی از سوالاتمو در مورد دینم بگیرم و متاسفانه انقدررررر تو این زمینه ضعیف عمل شده که وقتی یه سرچ تو اینترنت میکنی و کلی مقاله ضد دین میبینی وجود پر از شک میشه
حقیقتا خودم موندم گاهی حس میکنم اگه همچنان مسلمان هستم بخاطر اینه که تو یه خانواده معتقد بودم وگرنه به شخصه خودم نتونستم از اعتقاداتم دفاع کنم
همه اینها رو گفتم تا به اینجا برسم
دکتر شیری عزیز ماه رمضان نزدیکه بیاین به جای اینکه به عادت همه ساله تند تند بدون درک مفاهیم قران رو روخوانی کنیم یه کار مثبت تر برا دینمون انجام بدین
شما که با علم و تحقیق معتقد شدین با دلیلهای محکم تر از دینمون دفاع کنین
یا اگه هر روز یه صفحه قران میخونین اون رو قابل فهم همه توضیح بدین
یا...
دکتر لطفا اگه اعتقاداتتون با تفکره به بقیه هم کمک کنین
می ترسم از فردایی که این رشته ضعیف ارتباطیم با خدا با خوندن چند تا مقاله پاره کنم و بگم خدایی وجود نداره
میدونید که من کارشناس دینی نیستم هر چند وقتی دغدغه و چرا به سراغ آدم میاد دیگه به هر جایی دست می اویزیم. الغرض ما امسال تو موسسه برنامه های افطار ساده داریم که احتمالا متصل است به قرائت قرآن با معنی ...چند روز دیگه اعلامش میکنیم
لینک اصلی
سلام آقای دکتر شیری
حلول این ماه عزیز بر شما مبارک
آقای دکتر خوشحال می شم اگه به وبلاگ من تشریف بیاورید و آخرین پست من رو بخونین که درباره چند تجربه واقعی زندگی دخترانمون هست
می خواستم اگر ممکنه و وقتتون اجازه میده این پست رو بخونین . چون نظر شما در مورد این پست برام مهمه ... هر چند کوتاه و مختصر باشه
با تشکر
پیشاپیش خوش اومدین
من مطلبتون را خوندم...ماجرای پروانه و ریحانه الگوی خوبی بود ولی راستش بقیه شون خیلی خوش بینانه بود و ساده انگارانه درباره پیچیدگیهای تصمیم گیری یک نوجوان نوشته شده بود...شبیه معلم تربیتی هایی نوشته بودید که دهه 60 و 70 تو مدارس دخترونه با وعده های شیرین دخترها را میخواستند از معصیت و الودگی و تلف شدن روح مصون بدارند
لینک اصلی
سلام آقای دکتر
از مطلب فوقالعاده تون ممنون.مثل همیشه.
جواب شما به خانم فرح باعث شد منم مطلبشون رو بخونم.من از دختران دهه شصتم
با اینکه هیچ معلم تربیتی با من کار نکرده بود ولی در موارد شبیه صبا و مهسا دقیقآ همونطور رفتار کردم.دقیقآ.الان زندگی خوبی دارم.ولی راستش به اون روزها که نگاه میکنم احساس میکنم رفتارم برای یه دختر جوون زیادی سنگین و رنگین بود من حتی تو دخترهای اون موقع هم رفتارم به چشم میومد.ولی به نظرم درست نیست.تعادل توهرچیزی به سلامت نزدیکتره.مثل اینکه آدم در نوجوونی مثل مادربزرگش لباس بپوشه.ممنون میشم نظر شماروهم بدونم.
بچه های دهه شصت رسما قربانی شدند ...نه به اندازه دهه 50 ای ها زیرا همه چیز روشون امتحان شد...دین داری های متاثر از شرایط بعد از جنگ و سازندگی و ...خدا را شکر که الان تعادل را داریم پیدا میکنیم
لینک اصلی
جناب آقای دکتر شیری بسیار سپاسگزارم که سر زدید
اگه اجازه بدین یه صحبتی هم با خانم دهه شصت داشته باشم:
ماجراهای آخرین پست من همشون واقعی بودن و خوشحالم که میبینم نمونه هایی از این دست در جامعه وجود داشتن و دارن.ماجرای صبا در چهار سال پیش اتفاق افتاد .اینکه صبا دختری چادری هست نباید موجب این بشه که فکر کنید اون مثلا مثل مامان بزرگها لباس میپوشه برعکس اون خیلی هم شیکپوشه..چون معتقده اسلام به پاکیزگی و زیبا بودن اهمیت میده.شاید در این دوره که نزدیک به دهه نود هست این جور عکس العمل از طرف دختران این تیپی کمی بعید به نظر برسه.ولی میخوام بگم که اگر دختران ما بلد بودند که اونقدر از خودشون شخصیت و پاکی نشون بدن پسرای ما الان اینقدر پر توقع نمیشدن که اگه طرف هر دختری برن دختر باید از خداش باشه ...در واقع حرف من اینه که الان برعکس شده شاید قبلا پسرها باید کلی طرف دختر می رفتن و کلی سختی میکشیدن... شاید دختر روی خوش نشون میداد اونم شاید...ولی الان حتی بر عکس شده مخصوصا تو دانشگاهها ... و من خیلی دلم میخواد روی این مساله کار کارشناسی صورت بگیره...که فکر میکنم این کار ؛ کارِ آقای دکتر هست.
بسیار ممنون
به نظرم موضوع سخت تره. دخترهای متولد 60 تا 65 بنا با هرم سنی - جنسی ایران تعدادشان بیشتر از پسرهای گروه سنی قبلشان هست. یعنی همان کسانی که باست به خواستگاری اینها بیایند. خودبخود تعدادی از این دخترها بعید است ازدواج راحتی داشته باشند وحتی مجرد خواهند ماند. این چیزی است که لازم نیست کسی آمار ها را بداند بلکه به راحتی در مخحافل متوجه میشود و خودبخود پسرها دست بالا میگیرند واسه خودشون.
لینک اصلی
سلام
میخام یه اعترافی بکنم
من تا حالا روزه نگرفتم، چون هیچوقت دلیلی واسه مقاومت در برابر گرسنگی و تشنگی و این جور چیزا پیدا نکردم.. اما الان ، به توصیه ی یه دوست، بنا به دلایلی میخام این حالو تجربه کنم، میترسم نتونم ، اما میدونم کار نشد نداره، سعی خودمو میکنم، واسم دعا کنین لطفا.
البته این پست هم بی تاثیر نبود تو این تصمیم من...
ایشالا فردا میام میگم روزه گرفتم و تونستم مقاومت کنم، چون الان دلیل دارم واسه این مقاومت، یه دلیل محکمه پسند!!
دکتر درسته که میگن روزه از لحاظ روانشناختی اثرات درمانی داره؟
آیینی رفتار کردن اثر درونی داره...یعنی خود را در یک طریق قرار دادن باعث تنظیمات درونی میشه
من درباره اثرات روانی روزه نمیتونم نظر بدهم...به خاطر فوائدش هم نیست که گرفته ام...خودم نزدیکهای افطار بی حوصله میشم...حتی تحریک پذیرتر میشم به لحاظ عصبیت اما یاد گرفته ام متانتم را دوباره بیابم...سر مریضم یا شاگردم خالی نکنم...روزه آخرش باید به تعادل برسه وگرنه گشنگی ابلهانه ایست با هدفی موهوم
لینک اصلی
سلام ممنون آقای دکتر از جوابتون ... من امروز رو تونستم روزه بگیرم، و مقاومت کردم، راستش یه obssessoid trait دارم که مقاومت نمیتونم بکنم در مقابل افکارم!! واسه اینه که دارم سعی میکنم این طور قدرت مقاومت خودمو بالا ببرم... دکتر گفتین روزه آخرش باید به تعادل برسه وگرنه گشنگی ابلهانه ایست با هدفی موهوم ، درسته ها، اما حالا سوال دارم چه طوری به تعادل میرسه؟
و یه سوال دیگه اینکه شما برا چیروزه میگیرین پس؟ جواب این سوال با اینکه واسم مهمه، اما اگه هم نگید، اشکالی نداره....
ما ادای روزه داری در میاریم...سحری میخوریم و تا افطار فکر نخوردنیم و بعد زیر کولریم و...اونیکه تو زاهدان و اهواز و اندیمشک و ...روزه داره ، سالاره...مال من که توهمی از ایمانه بانو
لینک اصلی
انگار همه ی کلمه به کلمه ی این پست ، حرف دل ما هم بود ...
خدا رو شکر که هنوز شما ها رو تو ایران داریم ... شما ، دکتر الهی قمشه ای ، حسن زاده ی آملی ... نفستون همیشه گرم ، دل همتون پر آرامش و اطمینان ...
خدا را شکر که دکتر قمشه ای هنوز میخندد و درس میدهند ...خدا را شکر که جناب آملی هنوز اهل تحقیقند و دل مرده نشده اند
اسم علیرضا شیری را قبل و بعد این بزرگواران که بیارید ، هوای فرعون توی ما را هم داشته باشید که یهویی جوگیر میشه و خدا را شاهد میگیرم که تظاهر به تواضع نیست، عین اعتقاد تک تک سلولهامه
لینک اصلی
جدی جدی خانومتون روزه میگیرن یا فیلمه
فیلمه...همه کارهای ما فیلمه...شما چقدر باهوشید که فهمیدید...قبول نیست
چطوره از من عبور کنی...فکرم را ارزش قائل بشید و اگر ارزشی نداشت دیگه سراغش نیایی
لینک اصلی
سلام واقعا این وبلاگ آقای شیری هست؟
=====================
دکتر شیری :نه پ ؟
مطب دکتر شیری است
وبلاگ بابای دکتر شیریه
وبلاگ شیری خواننده است که هر از گاهی مشاوره هم میده و تو pmc هم کلیپ میفرسته
خارج از شوخی اینجا وبلاگ علیرضا شیری است و بیشتر مسائل ارتباط عاطفی را واکاوی میکنیم توش
لینک اصلی
سلام آقای دکتر میشه لطفی بکنید و چند تا دلیل هم واسه ازدواج کردن بنویسید. از مطالب خوبتون خیلی زیاد ممنون
=====================
دکتر شیری :لذت
امینت عاطفی و جنسی
پیشرفت اجتماعی و اقتصادی
رشد روانی و رویارویی با اخلاقیات واقعی خود و پس دادن امتحانات واقعی تر زندگی
لینک اصلی
سلام
دکتر شیری سوال دارم : شما همین پست یه جمله گذاشتید
" مرد ایده ال یه زن لزومامردی نیست که میتواند او را خوشبخت کند"
بازم توی همین قسمت آوردین "مردی که ممکنه هیجان انگیز نباشه......ولی در دوران مختلف کنار همسرش میماند"
به نظر شما اینکه همسرحالا چه زن وچه مرد کنار همسرشون بمونه این خوشبختی نیست؟ اونم توی این زمونه که خیلی در مورد خیانت هر دو طرف به همدیگر ممکنه شنیده باشیم.خوب اینکه همسری هم در همه شرایط وسختی ها کنار زنش بمونه اینم یه خوشبختی برای اون زن در پی داره ودر واقع داره اون زن را با حس وفاداریش خوشبخت میکنه ودر واقع این رفتار همسربرای اون خانم آرامش فکری در مورد همسرش ایجاد میکند اینم میتونه یکی از عوامل خوشبختی یه خانم باشه.
راستش من معنای جمله اول را متوجه نشدم پس مرد ایده ال برای یه زن غیر از خوشبخت کردنش چه مردی میتونه باشه ؟
=====================
دکتر شیری :خلاصه اش اینه که خوشبختی لزوما توسط افراد ایده آل ما برآورده نمیشود. تداوم+ تعهد+ فهمیده شدن+ لذتهای حتی کم موجب خوشبختی میشوند
مبسوط این بحث در کلاس مطرح میشود
لینک اصلی
سام آقای دکتر
یک سوال چند وقتیه ذهنم رو مشغول کرده. کاملا می دونم ربط چندانی به این پست نداره
این ماجرای اعتراض تو کشورهای عربی.. اینکه همه با هم شروع شده و ادامه داره..
این می تونه مربوط به بیدار شدن یک آرکی تایپ جمعی باشه؟
=====================
دکتر شیری :نه الزاما ! پیچیدگی بهار عربی اینست که اکنون فاکتورهای متعدد پنهان پیدایی توش داره پیدا میشه. بیشتر یک واکنش جمعی هست. البته میل به ازادی و تعیین سرنوشت عادلانه یک نیاز عمیق روانی جوامع و افراد است اما اینکه اتفاقات 8 ماهه اخیر را بشه به این موضوع منسب کرد نیاز به زمان بیشتری داره
لینک اصلی
با سلام
من مدتی با پسری که تقریبا به لحاظ تحصیلی، فرهنگی و ... شبیه بودیم آشنا شدم و قصد ازدواج داشتیم. اما بعد از یک سال فهمیدم که پای دختر دیگری در میان است. الان حدود 9 ماه از اوئن اتفاق می گذره، اون می گه که همه چی تموم شده و می خواد که باهم زندگی کنیم. از نظر منطقی این کار رو درست نمی دونم اما از نظر احساسی هنوز هم دوستش دارم و دوست دارم کنارم باشه چون وقتی بود همه چی عالی بود. لطفا راهنمایی بفرمایید. باید چه تصمیمی بگیرم؟ و اگه باید ازش جدا بشم چطور فراموشش کنم؟ خیلی برام سخته. (البته من خیلی خلاصه گفتم، خیلی ماجرا داشتیم)
=====================
دکتر شیری :اعتمادتان از دست رفته ولی خاطرات خوبتان مانده سر جاش
از یه طرف نمیتونید همه چیز را توهم بپندارید و بگید محبتها دروغی بوده از یه طرف دیگه شیرینی قدیم باور نکردنیه
خب! باید ببینید میتونید زماتن داشته باشید یا نه...اعتماد سازی خیلی زمان بره...گاهی اوقات می ارزه گاهی اوقات میبینی بقدری آسیب زیاده که بهتره بریم یه نو ش را بگیریم
راست میگید...حرف زیاده
لینک اصلی
من اگه یه خاطره خوب از مزدمان خوب این دیار داشته باشم چطوری میتونم بگم؟
=====================
دکتر شیری :لطف میکنید همینجا بنویسید یا برای بنده ای میل کنید dr@doctorshiri.com
لینک اصلی
سلام
وبلاگتون رو مدتهاست می خونم ولی خب زیاد اهل نظر دادن نیستم
دکتر حرفهاتون رو کاملا قبول دارم من یکی از اون کسانی هستم که هیچوقت نتونستم جواب خیلی از سوالاتمو در مورد دینم بگیرم و متاسفانه انقدررررر تو این زمینه ضعیف عمل شده که وقتی یه سرچ تو اینترنت میکنی و کلی مقاله ضد دین میبینی وجود پر از شک میشه
حقیقتا خودم موندم گاهی حس میکنم اگه همچنان مسلمان هستم بخاطر اینه که تو یه خانواده معتقد بودم وگرنه به شخصه خودم نتونستم از اعتقاداتم دفاع کنم
همه اینها رو گفتم تا به اینجا برسم
دکتر شیری عزیز ماه رمضان نزدیکه بیاین به جای اینکه به عادت همه ساله تند تند بدون درک مفاهیم قران رو روخوانی کنیم یه کار مثبت تر برا دینمون انجام بدین
شما که با علم و تحقیق معتقد شدین با دلیلهای محکم تر از دینمون دفاع کنین
یا اگه هر روز یه صفحه قران میخونین اون رو قابل فهم همه توضیح بدین
یا...
دکتر لطفا اگه اعتقاداتتون با تفکره به بقیه هم کمک کنین
می ترسم از فردایی که این رشته ضعیف ارتباطیم با خدا با خوندن چند تا مقاله پاره کنم و بگم خدایی وجود نداره
=====================
دکتر شیری :میدونید که من کارشناس دینی نیستم هر چند وقتی دغدغه و چرا به سراغ آدم میاد دیگه به هر جایی دست می اویزیم. الغرض ما امسال تو موسسه برنامه های افطار ساده داریم که احتمالا متصل است به قرائت قرآن با معنی ...چند روز دیگه اعلامش میکنیم
لینک اصلی
سلام آقای دکتر شیری
حلول این ماه عزیز بر شما مبارک
آقای دکتر خوشحال می شم اگه به وبلاگ من تشریف بیاورید و آخرین پست من رو بخونین که درباره چند تجربه واقعی زندگی دخترانمون هست
می خواستم اگر ممکنه و وقتتون اجازه میده این پست رو بخونین . چون نظر شما در مورد این پست برام مهمه ... هر چند کوتاه و مختصر باشه
با تشکر
پیشاپیش خوش اومدین
=====================
دکتر شیری :من مطلبتون را خوندم...ماجرای پروانه و ریحانه الگوی خوبی بود ولی راستش بقیه شون خیلی خوش بینانه بود و ساده انگارانه درباره پیچیدگیهای تصمیم گیری یک نوجوان نوشته شده بود...شبیه معلم تربیتی هایی نوشته بودید که دهه 60 و 70 تو مدارس دخترونه با وعده های شیرین دخترها را میخواستند از معصیت و الودگی و تلف شدن روح مصون بدارند
لینک اصلی
سلام آقای دکتر
از مطلب فوقالعاده تون ممنون.مثل همیشه.
جواب شما به خانم فرح باعث شد منم مطلبشون رو بخونم.من از دختران دهه شصتم
با اینکه هیچ معلم تربیتی با من کار نکرده بود ولی در موارد شبیه صبا و مهسا دقیقآ همونطور رفتار کردم.دقیقآ.الان زندگی خوبی دارم.ولی راستش به اون روزها که نگاه میکنم احساس میکنم رفتارم برای یه دختر جوون زیادی سنگین و رنگین بود من حتی تو دخترهای اون موقع هم رفتارم به چشم میومد.ولی به نظرم درست نیست.تعادل توهرچیزی به سلامت نزدیکتره.مثل اینکه آدم در نوجوونی مثل مادربزرگش لباس بپوشه.ممنون میشم نظر شماروهم بدونم.
=====================
دکتر شیری :بچه های دهه شصت رسما قربانی شدند ...نه به اندازه دهه 50 ای ها زیرا همه چیز روشون امتحان شد...دین داری های متاثر از شرایط بعد از جنگ و سازندگی و ...خدا را شکر که الان تعادل را داریم پیدا میکنیم
لینک اصلی
جناب آقای دکتر شیری بسیار سپاسگزارم که سر زدید
اگه اجازه بدین یه صحبتی هم با خانم دهه شصت داشته باشم:
ماجراهای آخرین پست من همشون واقعی بودن و خوشحالم که میبینم نمونه هایی از این دست در جامعه وجود داشتن و دارن.ماجرای صبا در چهار سال پیش اتفاق افتاد .اینکه صبا دختری چادری هست نباید موجب این بشه که فکر کنید اون مثلا مثل مامان بزرگها لباس میپوشه برعکس اون خیلی هم شیکپوشه..چون معتقده اسلام به پاکیزگی و زیبا بودن اهمیت میده.شاید در این دوره که نزدیک به دهه نود هست این جور عکس العمل از طرف دختران این تیپی کمی بعید به نظر برسه.ولی میخوام بگم که اگر دختران ما بلد بودند که اونقدر از خودشون شخصیت و پاکی نشون بدن پسرای ما الان اینقدر پر توقع نمیشدن که اگه طرف هر دختری برن دختر باید از خداش باشه ...در واقع حرف من اینه که الان برعکس شده شاید قبلا پسرها باید کلی طرف دختر می رفتن و کلی سختی میکشیدن... شاید دختر روی خوش نشون میداد اونم شاید...ولی الان حتی بر عکس شده مخصوصا تو دانشگاهها ... و من خیلی دلم میخواد روی این مساله کار کارشناسی صورت بگیره...که فکر میکنم این کار ؛ کارِ آقای دکتر هست.
بسیار ممنون
=====================
دکتر شیری :به نظرم موضوع سخت تره. دخترهای متولد 60 تا 65 بنا با هرم سنی - جنسی ایران تعدادشان بیشتر از پسرهای گروه سنی قبلشان هست. یعنی همان کسانی که باست به خواستگاری اینها بیایند. خودبخود تعدادی از این دخترها بعید است ازدواج راحتی داشته باشند وحتی مجرد خواهند ماند. این چیزی است که لازم نیست کسی آمار ها را بداند بلکه به راحتی در مخحافل متوجه میشود و خودبخود پسرها دست بالا میگیرند واسه خودشون.
لینک اصلی
سلام
میخام یه اعترافی بکنم
من تا حالا روزه نگرفتم، چون هیچوقت دلیلی واسه مقاومت در برابر گرسنگی و تشنگی و این جور چیزا پیدا نکردم.. اما الان ، به توصیه ی یه دوست، بنا به دلایلی میخام این حالو تجربه کنم، میترسم نتونم ، اما میدونم کار نشد نداره، سعی خودمو میکنم، واسم دعا کنین لطفا.
البته این پست هم بی تاثیر نبود تو این تصمیم من...
ایشالا فردا میام میگم روزه گرفتم و تونستم مقاومت کنم، چون الان دلیل دارم واسه این مقاومت، یه دلیل محکمه پسند!!
دکتر درسته که میگن روزه از لحاظ روانشناختی اثرات درمانی داره؟
=====================
دکتر شیری :آیینی رفتار کردن اثر درونی داره...یعنی خود را در یک طریق قرار دادن باعث تنظیمات درونی میشه
من درباره اثرات روانی روزه نمیتونم نظر بدهم...به خاطر فوائدش هم نیست که گرفته ام...خودم نزدیکهای افطار بی حوصله میشم...حتی تحریک پذیرتر میشم به لحاظ عصبیت اما یاد گرفته ام متانتم را دوباره بیابم...سر مریضم یا شاگردم خالی نکنم...روزه آخرش باید به تعادل برسه وگرنه گشنگی ابلهانه ایست با هدفی موهوم
لینک اصلی
سلام ممنون آقای دکتر از جوابتون ... من امروز رو تونستم روزه بگیرم، و مقاومت کردم، راستش یه obssessoid trait دارم که مقاومت نمیتونم بکنم در مقابل افکارم!! واسه اینه که دارم سعی میکنم این طور قدرت مقاومت خودمو بالا ببرم... دکتر گفتین روزه آخرش باید به تعادل برسه وگرنه گشنگی ابلهانه ایست با هدفی موهوم ، درسته ها، اما حالا سوال دارم چه طوری به تعادل میرسه؟
و یه سوال دیگه اینکه شما برا چیروزه میگیرین پس؟ جواب این سوال با اینکه واسم مهمه، اما اگه هم نگید، اشکالی نداره....
=====================
دکتر شیری :ما ادای روزه داری در میاریم...سحری میخوریم و تا افطار فکر نخوردنیم و بعد زیر کولریم و...اونیکه تو زاهدان و اهواز و اندیمشک و ...روزه داره ، سالاره...مال من که توهمی از ایمانه بانو
لینک اصلی
انگار همه ی کلمه به کلمه ی این پست ، حرف دل ما هم بود ...
خدا رو شکر که هنوز شما ها رو تو ایران داریم ... شما ، دکتر الهی قمشه ای ، حسن زاده ی آملی ... نفستون همیشه گرم ، دل همتون پر آرامش و اطمینان ...
=====================
دکتر شیری :خدا را شکر که دکتر قمشه ای هنوز میخندد و درس میدهند ...خدا را شکر که جناب آملی هنوز اهل تحقیقند و دل مرده نشده اند
اسم علیرضا شیری را قبل و بعد این بزرگواران که بیارید ، هوای فرعون توی ما را هم داشته باشید که یهویی جوگیر میشه و خدا را شاهد میگیرم که تظاهر به تواضع نیست، عین اعتقاد تک تک سلولهامه
لینک اصلی
جدی جدی خانومتون روزه میگیرن یا فیلمه
=====================
دکتر شیری :فیلمه...همه کارهای ما فیلمه...شما چقدر باهوشید که فهمیدید...قبول نیست
چطوره از من عبور کنی...فکرم را ارزش قائل بشید و اگر ارزشی نداشت دیگه سراغش نیایی
لینک اصلی
- ۹۳/۰۵/۳۱