سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

آرشیو سوالات پرسیده شده در کامنت های سایت و وبلاگ دکتر شیری

سوال های ما و جواب های دکتر شیری

تقدیـــــــم به دکتر شیری عزیز

طبقه بندی موضوعی
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
نویسندگان
پیوندهای روزانه

83

يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ق.ظ

هشتاد و سومین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری



سلام

مرسی از همه کسایی که نظر دادن.. و مخلص مانی عزیز.. دوستای عزیز (مریم مرسی از دعای زیباتون، م.ن، ساقی گرامی؛ باران، ساسا، مینا، دینا، فرتاش و... ) از لابه لای حرفای هر کدومتون و در راس همه دکتر شیری عزیز یه چیزی گرفتم. نازبانوی عزیز من اون دختر رو رو هوا معلق نگه نداشتم وقتی با هم آشنا شدیم و کاملا ازش شناخت پیدا کردم خبر داشت که بعد تموم شدن درسمون میرم خواستگاریش. من وحشتناک دوسش داشتم و واسش کم نذاشتم اون طی هفته غیز دانشکده سر کلاس زبان و آموزش گیتار میرفت و هزینه این کلاسارو من با دل و جون تقبل کرده بودم و البته منتی توش نیس و اصلا پشیمون نیستم..به بهانه تولد سالگرد آشنای و...گرونترین کادوارو واسش میگرفتم اما اون اصلا به این چیزا اهمیت نمیداد واسه من که اینجور بود و گله ای نداشتم هرچند واسم سوال بود که بابا یه کتاب ...یه گلم هدیه س اما اون اهل این حرفا نبود من به روش نمیآوردم به دوست عزیز م.ن باید بگم هر چی فک میکنم توی این 2 سال کاری نکردم که قابلیت فراموشی نداشته باشه و اونو ناراحت کرده باشه.. همیشه ناراحت شدم ولی نذاشتم اون یه آخم بگه همه جا دسشو به موقع گرفتم حتی بخاطرش زیر قرض رفتم و اون اینو هیچوقت نفهمید. من حکم یه چترو واسش داشتم خودم خیس میشدم تا اون در امان باشه از ریزش بارون اما اینکه چرا سر خورد تو شوکم خودمم.. و 100 البته که رابطه ما یهو از هم نپاشید. من حس می کردم اون رفتاراش عوض شده ولی همونطور که قبلا گفته بودم همیشه یه سری مسایل رو بهونه می کرد که واسه من قابل هضم نبود... اگه میگم چرا من باید تنها تاوان بدم؟ واسه اینکه وجدانم راحته و کاری نکردم اما این انصاف نیس من بشینم غصه بخورم اون اصلا عین خیالش نباشه که چی آورده به سرم...

بعضی از غم ها حل شدنی نیستند ، ته نشین می شوند ته ته قلبت..

=====================

دکتر شیری :

من احساس میکنم این رابطه یه جاهایی بی تعادل بوده...اینقدر بچه مثبت بودن تو رابطه ، چیزی شبیه یه دوست خیلی خوب یا یه داداش باحاله ...پس سهم عصبی شدنها و قاطی کردنهای تو کجاست؟ این رفتار همیشه در دسترس دختره بودن باعث شده دختره از تو بپکه ...نه؟

لینک اصلی





سلام آقای دکتر
کتابهای زیادی در مورد تفاوت های زن و مرد از نظر روانشناسی تو بازار هست. لطف می کنید کتابی که از نظر شما بهتره معرفی کنید. مرسی.

=====================

دکتر شیری :

کتابی از الن پیز است به اسم آیا زنان و مردان با هم فرق دارند در قطع جیبی که به من خیلی چسبید

لینک اصلی





سلام. چرا خیانت؟ قبول کنید که تا وقتی به کسی تعهد رسمی ندادید میتونید هر وقت دلتون خواست رابطه رو تموم کنید ، خودتونو بذارید جای اون دختر، وقتی کسی رو پیدا کنید که حس کنید بیشتر دوستش دارید ، معلومه تعهدی ندارین که زندگیتونو تباه کنید . من تو شرایطی که کسی هم وارد زندگیم نشده بود، و تو اوج یه رابطه عاشقانه احساس کردم که دیگه دوست ندارم ادامه بدم ، به همین سادگی... من نامردی نکردم ، اگه میموندم میشد نامردی ، یه عمر دروغ یعنی نامردی....

=====================

دکتر شیری :

و اگر در جایی از زندگی تون در جای اون پسری باشید که رهاش کردید ، جای اعتراض و حتی دردمندی در سینه نیست براتون

لینک اصلی






اقای دکتر من 5 سال درمانگرم دیدم شما کلاسی دارید به نام سفر قهرمانی یه مطلب را میخواستم با شما درمیون بذارم من تو کار های بالینی با تجربه هایی مثل تجاوز سوگ اعتیاد و خودکشی روبه رو بودم از یک نکته متحیرم وقتی خیلی از مراجعه اینم را انالیز میکنم میبینم بعضی از موارد حاد فقط با گذشتن چند جلسه حالشون بهتر میشه اما بعضی ها برای مسائل پیش افتاده تر تا 2 سال هم میان و انگار نه انگار چرا یکی با 4 جلسه ولی یکی تا 60 جلسه هم میاد هیچ تغییری نمیکنه

=====================

دکتر شیری :

کیوان گرامی
میدانید حتما که بعضی اذهان ANALYTIC MINDEDنیستند یعنی فضای تحلیلی برایشون کار نمیکنه.
بعضی موارد هست که دفاعهای پیچیده روانی پشتشه و مریض هم resistance داره و درمانگر دچار counter transference حل نشده میشه و بقیه اش را خودتون میدونید
اما از نگاه معرفتی
مراجع همیشه درمانش را درون خودش دارد و درمانگر اینه ایست مقابل او که بازتاب میدهد درمان نهفته در خودش را
به میزانی که درمانگر صیقلی میشود ، درمانگری اش برای آنهایی که شفای خود را نیز در سینه دارند بیشتر میشود

لینک اصلی





سلام-اقای دکتر خواهشاجواب منوبدین.
7ماه پیش محل کارم باپسری متولداسفند65مهندس برق و IT و مسلط به زبان خارجی شدم.ایشون به من خیلی ابراز علاقه کردن تا جایی که خانواده من در جریان قرار گرفتن.من متولدبهمن62مهندس کامپیوتر.اقای دکتر بخاطر استیل بدنی و صورت کمترازسنم نشون میدم وخواستگاران کوچکترازخودم داشتم ولی ایشون واقعا کسی بود که پسندیدم وهمدیگروخیلی دوست داریم.خانواده من مخالف بودن بخاطر شرایط ایشون واینکه چرا من خواستگاران خوبم رورد کردم حالا به این پسردل بستم.تااینکه خانواده من توجیح شدن و مخالفتی ندارن ولی ایشون الان سربازهستن و دارای پدری مقتدر که قطعا با این شرایط ما مخالفت میکنن.پدرشون از املاک داران شهرماهستن.ازنظر خانوادگی ما درسطح خوب هستیم.ایشون نمیدونه باتوجه به منطق پدرشون که اگه الان مطرح کنند پدرشون میگه با این دختررفیق بودی به دردزندگی نمیخوره،وحرفهای بی ربط که درشان من نیست چون ایشون به زمان خودشون فکرو منطق دارن.اقای دکتر چیجوری باید ابتدااین مسله رو برای پدرشون بازگوکنن؟مادرشون مشکلی ندارنودرضمن پدر و مادر ایشون فرهنگی هستن.طور خدا جواب منو بدین و کمکم کنید.ای کاش میشد ازنزدیک شمارو دید.جواب منو بدین خواهشا

=====================

دکتر شیری :

من تو بلاگم ، سوالاتی تا این حد را نمیتونم پاسخ بدهم. محض احترام عرض میکنم که سن ایشون برای ازدواج مناسب نیست+ اختلاف سنتون هم از نظر من اشکالی نداره وقتی رابطه تون خوبه ولی یحتمل باباش ورم میکنه. کار خوب اینه شما مداخله ای نکنید و خودش کارش را انجام بده. تا زمانی که تو وسط زندگی عاطفیش هستی ، نمیره کار اصلی را انجام بده، متوجه شدی؟ 28 سالته و وقت نمیتونی تلف کنی و بهتره پسره خود شبره سنگاش را باز کنه زمانیکه تو عقب نشینی را کرده ای و پسره فهمیده نبودن تو میتونه سخت تر باشه از تصورش

لینک اصلی





سلام دکتر امیدوارم حالتون خوب خوب باشه
یه سوال داشتم که امیدوارم جوابم وبگیرم
من تو یه خانوارده ای به دنیا اومدم که پدرم تعصبی بودن الان تقریبا 2ساله که پدرم فوت شده با اینکه الان دانشجو هستم ولی گیر دادن بی مورد مادرم کلافم میکنه.
فکر میکنن الان که من میرم دانشگاه خراب میشم و همین طور نصیحت های بی مورد میکنن.وقتی هم ازشون می پرسم که بهم اعتماد ندارید که این حرفارو میزنید میگن نه اعتماد داریم
دکتر چی کار کنم؟

=====================

دکتر شیری :

اگر رفتاری ندارید که ناخدآگاه بقیه را بهاشتباه بیندازد، خودتان را مشغول برطرف کردن وسواسهای مادر نکنید و بیش از احترام بنا نیست کاری بکنید

لینک اصلی





سلام
در مورد یک مطلب احتیاج به راهنمایی دارم
دانشجو هستم و برای یکی از درسهایم که نیاز به تحقیق دارد می خواهم در مورد رابطه ناآگاهی جوانان از ازدواج با طلاق تحقیق کنم آیا به نظرتون موضوع خوبیه و نیاز به معرفی منابع دارم البته رشته م مدیریت هست و در انتخاب موضوع آزاد هستیم و بنا به علاقه ام می خوام در این مورد تحقیق کنم
ممنون

=====================

دکتر شیری :

شیما خانوم سلام
بنده فکر میکنم بحث کم گذاری نبوده موضوع انتخابی تون
حوزه مشترک مدیریت با بحثهای روانشناسی هم میتونید سرکی بکشید. مثل اینکه رابطه درونگرایی و برونگرایی در رضایت شغلی مدیران

لینک اصلی





اقای دکتر شما تحلیل فیلم جالب مینویسید کتاب خوبی تو زمینه ی فیلم نامه نویسی میشناسید به من معرفی کنید

=====================

دکتر شیری :

قهرمان هزار چهره ژوزف کمپبل

لینک اصلی





اقای دکتر ما رسما قاطی کرده ایم همش تقصیر روانشناهاست ما رفتیم خوب بشیم تازه قرووقاطی شدیم اخه دکتر مگه درونگرا ها خجالتی نیستند تخیلشون بالا نیست تو خودشون نمیرن و ارزوهای فانتزی ما رفتیم پیش روانشناس میگه شما برون گرایی شرم هم داری تخیل زیاد مال ابنه که نیمکره راستت فعال اما این به این معنی نیست تو درونگرایی تو خیلی توضیح میدی تو ارتباطات تو برونگرایی فقط باید اعتماد به نفست و تفکر غلطت درست بشه دکتر شما که اوساید در این درونگرایی برونگرایی دست ما را بگیر بالاخره این روانشناس درست میگه یا من؟

=====================

دکتر شیری :

بالاخره حرف ایشون که درسته منتها اینکه درباره شما مصداق داره بستگی به شناختی داره که درمانگر از شما یافته. ایشن شما را ویزیت کرده و برای چی بخواد بزور بقبولونه که شما برونگرایید؟

لینک اصلی





سلام دکتر ، به نظر شما احمقانه است که یه دختر با داشتن مدرک لیسانس در 24 سالگی بخواد بره دنبال پزشکی ؟!؟

=====================

دکتر شیری :

خیر مسخره نیست، سخت است

لینک اصلی





سلام

من توی یه مسئله ای گیر کردم
چند وقت پیش ازتون پرسیدم که همسر آدم میتونه یار فلسفی باشه یا نه و شما فرمودید اگه باشه چه بهتر منتها نباید برای رسیدن به همچین کسی خیلی انتظار کشید
سر جلسه مثلث استرنبرگ فرمودید که سعی کنید مثلثتون محکم باشه که اگه با یکی دیگه تونستید یه مثلث دیگه بسازید اذیت نشید و نرید رو هوا

خب الان مرز اینکه من هم خیلی کمال گرایی نکنم و هم خیلی مثلثم آبکی نباشه کجاس؟ کجا بفهمم وسواسی دارم فکر و عمل میکنم و کجا دارم اغماض میکنم؟

=====================

دکتر شیری :

باید شریک زندگیتون حداقلهایی را داشته باشند که به استحکام مثلث استرنبرگ بینجامد . وسواس جاییه که نمیتونی خودت را بکشی بیرون و دائم در نوسانی

لینک اصلی





دکتر شیری گرامی،

ابتدای بحث خیانت (سمینار گذشته ) به موضوع تعهد و تعاریفش اشاره فرمودید. یکی از شاخصه های تعهد ، تعهد مالی بود. ممکنه اشاره بفرمایید تعهد مالی باید چطور تقسیم بشه؟ چطور طول مدت اشنایی بهش اشاره کنیم و یا همونطور که فرمودین ازدواج یک نوعی از قرارداد! هستش چطور باید قید بشه!؟ اصلا جوامع دیگه مردم چطوری رفتار میکنن؟ اینجا چیزی که در ذهن مردم عزیزمون جا افتاده اینه که مرد بخش اعظم تعهد مالیو قبول میکنه در عوض زن باید تمکین!! کنه!! دتز ایت ! ممکنه یک اشاره اینجا یا سمینار اتی به نقش هر دو طرف و جلب اعتماد هر دو طرف تو این قضیه داشته باشید؟

=====================

دکتر شیری :

در ابتدا باید معلوم شد استاندارد رندگی مورد نظرشون چیه؟ چقدر هزینه میبره؟
بعدش باید ببینند چقدر فاصله دارند با اون نقطه؟
اگر لازمه زن هم کمک کنه ، معلوم بشه چقدر و تا کی؟
من فکر میکنم در این روزهای ازدواج هر دو نفر باید پول بریزند تو زندگی مشترکشون

لینک اصلی





سلام ، جناب دکتر شیری در یکی از پست های قبلی گفته بودید رستم برای شما اسطوره است اما حضرت علی (ع) ... چون فکر می کنم حروف پس و پیش شده بودند نفهمیدم حضرت علی برای شما چه معنایی دارند .

=====================

دکتر شیری :

حضرت امیر اسوه هستند. فرق اسطوره با اسوه فرق بین ستودن و تبعیت است

لینک اصلی





نظر شما درباره صحبتهای دکتر شریعتی درباره فروید و روانکاوی چیه؟

=====================

دکتر شیری :

کدام مطلبشون و کدام کتاب که بخونم؟
مطلبشون درباره یونگ که خیلی جنسش روانکاوانه نیست بیشتر حدیث نفسه

لینک اصلی





اقای دکترشما میگید ما باید عصبی هم بشیم چه موقع هایی باید عصبی بودن خود را نشون بدیم؟

=====================

دکتر شیری :

من عرض کرده ام کمی باید جدی بود در زندگی و عصبانیت یه ذره ای هم وجهی از همین بحث است.

لینک اصلی


  • ۹۳/۱۲/۱۰
  • علی صفایی قشقایی A.GH

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی