سوال های ما و جواب های دکتر شیری

هشتاد و پنجمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری

دکتر شیری عزیز امروز تو کلاس سفر قهرمانی گفتید بی نیازی طغیان میاره . این جمله مثبت بود یا منفی ؟

=====================

جمله قرانه ان الانسان لیطغی ان راه استغنی

لینک اصلی

+

جناب آقای دکتر شیری ، منظورم روح جمله بود که من نگرفتم یعنی چی " بی نیازی طغیان میاره " ؟

=====================

احساس بی نیازی باعث میشود فرد در حوزه بندگی نباشد بلکه در حوزه فرعونیت برود
روح مطلب همینه اقا

لینک اصلی

دکتر سلام
دکتر من یه مشکل دارم که برام 100مشکل دیگه درست کرده
اینکه تو جمع هیچکس منو نمی بینه همه کاری هم کردم اما دیده نمی شم
برای کارهای مختلف همه برای هم کار انجام میدهند اما نوبت من که میشه همه یادشون میره که بابا منم هستم
یاری کنید/ممنون

=====================

سه فصل اول کتاب وین دایر را بخونید : چگونه شخصیت سالمتر بیابم
در دوره مهارتهای ارتباطی شرکت کنید تا سبک ارتباطی پرجرات را یادبگیرید و تمرین کنید

لینک اصلی

آقای دکتر سلام

چند وقته که مرتب مطالب شما رو می خونم فک می کنم بین دانش پیشینم و مطالبی رو که شما می فرمایید یه حلقه مفقوده وجود داره
ممکنه یه سری کتاب معرفی کنید که بتونم مطالب شما رو درک کنم!
البته بیشتر در خصوص درک کهن الگوهای یونگ

=====================

درباره یونگ مطالعات راستش خیلی کمک نمیکنه چون ایشون ثقیل نوشته
درباره شاگردان یونگ کتب خوبی است
کتابهای خانم شینودا بولن خوبه/ انواع مرد بنیاد فرهنگ و زندگی خوبه/ مرد مرد رابرت بلای خوبه

لینک اصلی

سلام دکتر شیری عزیز خسته نباشید، اقای دکتر یه سوال داشتم این عجیب نیست که بعد یه ماه دوستی یه پسر که پنج سال از ادم کوچیکتره پیشنهاد ازدواج بده?
?بعد انتظار و صبر دوساله داشته باشه? این نوع دوست داشتن عجیب نیست به این سرعت ??به نظر شما ازدواج با شخصی که پنج سال کوچیکتره درسته ??

=====================

سلام
عجیبتر از پیشنهاد این آقا ، ارتباط اون خانوم با پسر 5 سال کوچکتر از خودش است که معلومه میخواسته طرف را زنگ تفریح کنه یا خودش را نه؟؟؟؟
پسر 32 ساله از دختر 37 ساله خواستگاری کند قابل باور است اما پسر 27 ساله از دختر 32 ساله به نظرم بیشتر جوزدگی یا تستسترون است

لینک اصلی

آقای شیری عزیز سلام... روزتون بخیر
راستش آقای دکتر مساله ای برای خواهرم پیش اومده که خیلی نگران و آشفته اش کرده... طبیعیه که منم خیلی نگرانشم... و از اونجایی که شما رو خیلی زیاد قبول دارم دوست داشتم مشورتی باهاتون بکنم. اگر چه می دونم شاید اینجور سوال پرسیدن خیلی درست نباشه ولی فعلا چاره ی دیگه ای ندارم!
خواهر من 25 ساله است و مهندس نرم افزاره. موضوع اینه که یکی از همکاراش ازش خواستگاری کردن که فوق لیسانس نرم افزار دارن و 28سالشونه. از نظر اخلاق و رفتار ایشون کاملا مورد تایید خواهرم و خانوادمون هستن و خب شغل خوبی هم دارن. حالا مشکل اینه که هنوز سربازی نرفتن و احتمالا از عید میرن. از طرفی خواهرم با چهره ایشون هم مشکل داره. اما مشکل اصلی وضع مالی فعلی ایشونه، خب با توجه به سنشون و تحصیلاتشون و البته وضع مالی خانواده شون که خیلی معمولی بوده، پس انداز زیادی ندارن و خیلی در حال حاضر نمی شه روشون حساب باز کرد. در حال حاضرم افراد دیگه ای تو زندگیش هستن که قصد ازدواج دارن و وضع مالی خوبی دارن، ولی خب مشکلات دیگه ای دارن مثل سن که یکی شون حدود 10 سال از خواهرم بزرگتر هستن و چهره ی خیلی مناسبی ندارن. حالا سوال من اینه که به نظر شما با مسائلی که وجود داره این ازدواج اصلا به صلاح هست؟ می شه یه کم قضیه خواستگاری رو جدی کرد و مشاوره و صحبتای بیشتر و قول و قرار و ...؟! می شه روی علاقه ای که به خواهرم دارن حساب کرد؟

و یه سوال دیگه اینکه خودتون مشاوره فردی ازدواج دارین یا خیر؟
واقعا ازتون ممنونم... لطف می کنین اگه جواب بدین.
در پناه خدا

=====================

سلام به خانم فهیمه
اگر خواهرتان وسواسی نباشد در سلیقه فیزیکی ، خوب است به جذابیت بیشتر دقت کنند که ترکیبی است از زیبایی نسبی + رفتارهای مطلوب در مرد + تیپ
سربازی نرفته مهمه ، کار نداشته هم مهمه و فرد نمیدونه موقعیت کاری و مالی اش دو سال آینده چطوره که بتونه بالاخره این کشتی را در اقیانوس زندگی پیش ببره
درباره خواستگار 10 سال بزرگتر نمیتوانم نظری بدهم
خوبه برن خواهرتون مشاوره یا دوره های آمادگی ازدواج بگذرانند
ما اواخر زمستان دوباره داریم این دوره را

لینک اصلی

سلام آقای دکتر
من با پسری رابطه دارم که خیلی خوبه... یه چیزی هست که منو اذیت میکنه. او6 سال پیش نامزد داشته. به من گفت که چون اون خیانت کرده از هم جدا شدیم... هنوز گاهی به فکرشه دلش براش تنگ میشه من سعی میکنم از اون حال و هوا درش بیارم ولی خوب منم یک دخترم حساسم خودم اذیت میشم. ما الان 4 ساله باهمیم . نمیدونم باید چیکار کنم. نمیخوام درمورد اون باهاش حرف بزنم تا حساس بشه و بیشتر یادش بیفته ولی گاهی با بعضی موسیقیاو.... دنبال خاطرات اونه. چیکار کنم آقای دکتر؟

=====================

نقش شما خوب نیست تو این رابطه
شما خواهر ایشون نیستید خانوم که بخواهید بهشون دلداری بدید در جایی که خودش باید مساله اش را حل کنه
شما نقش خشنود کن را دارید به عهده میگیرید که خطرناکه
ایشون نیز بلوغ عاطفی خوبی نداره که بیش از خاطرات درگیری حسی داره با اون خانوم
بیشتر احتیاط کنید در تداوم رابطه تون با فردی که ثباتش را بدست نیاورده

لینک اصلی

سلام دکتر شیری عزیز
دکتر تو بحث انتخاب برا ازدوج سن مهمتره یا فرهنگ خانواده طرف؟
من 27سالمه منم بین 2تا خواستگار موندم که همه شرایطی که تو این پست گفتین برا انتخابو هر دوشون دارن بجز اینکه یکیشون 24 سالشه و3سال کوچکتر از منه و یکیشون فرهنگ خونوادش زیاد با ما نزدیک نیست ولی از بقیه نظرا خوبن
دکتر از بس فکر کردم دیگه مغزم کار نمیکنه خواهش میکنم کمکم کنید؟

=====================

دومی بهتره به نظر غزل عزیز زیرا سن کم پسر درد سرساز میشه

لینک اصلی

اقای دکتر یک اندیشمند چند بار باید به ایمان خودش شک کنه منظورم اینه که هر روز با هر تلنگر باید بازنگری کنه؟ دکتر من حدود 1 سال و نیم وقت گذاشتم تا از تردید اومدم به یقین اما راستش الان دوباره قلقلک میشم تحقیق کنم اینجوری دوباره از درس و کل زندگی میافتم تمنا دارم من را در حد یه خط هم که شده راهنمایی بفرمایید

=====================

کاری که شما میکنید بازنگری را رد کرده و تبدیل به وسواس شده و خطرناکه

لینک اصلی

آقای دکتر

من یه introver و آپولو هستم و شما هر موقع در مورد "معاشرت" و با بقیه قاطی شدنو و رفت و امدو .... می زنید من یه مقدار اذیت و ناراحت میشم چون با "مشرب" من خیلی سازگاری ندارد. (و بعضی موقع ها به خودم میگم شاید ازدواج برای من بیشتر دردساز زا باشد واز این بابت نگرانم!)

شما چون خودتون یه Extrovert و هرمس هستید Base مطالبتان همیشه بر این پایه استوار است که مرد سالم مردی است که کارکردهایش شبیه مال شما باشد.

ای کاش مطالب را طوری بنویسید که با بقیه "مشرب" ها هم سازگاری داشته باشد.
ممنون.

=====================

آخه این چه حرفیه ؟ شما انگار ندیده ای همه همت من مصروف این میشه که بگم درونگرا ها ، ISIJ ها و سایر مشارب حقشان ادا نشده؟
یه تک پا با ما تا کلاس سایه ها بیا تا ببینی با چی داری اتصالی میکنی
بعدشم اگر خیلی دلسوز کلاس هستی جای نقد آدرس دارش ای میله نه کامنت منتها جوابت را اینجا نوشتم تا حق معلمی را ادا کرده باشم

لینک اصلی

سلام
به نظر من اصلا درست نیست که خواستگاراشو رو هوا نگه داره.
دکتر به نظر شما باید چندتا خواستگارو همزمان بررسی و در واقع مقایسه کرد یا اینکه هرکدومو جدا بررسی کنیم و اگه جواب نه بود بریم سراغ یکی دیگه؟
سپاسگزارم

=====================

خواستگارها باید جدا جدا بررسی بشه

لینک اصلی

سلام استاد
من یه موردی پیش اومده که میخواستم نظر شما را بدونم

استاد یکی از همکلاسی های من به عناوین مختلف میخواد بیاد جلو با هام صحبت کنه اینو متوجه شدم.ولی چون زیاد باهم توی کلاس ارتباط نداشتیم وصحبت نمیکردیم
البته ما زیاد باهم کلاس نداشتیم ولی تا 10 قدمی من میادجلو ولی بر میگرده ..

این بار متوجه شدم وقتی داشت بر میگشت به دوستش گفت " نمیتونم بهش بگم" اون فکر کرده من متوجه عکس العملهاش نمیشم به عناوین مختلف نشون میده ولی

چیزی که برام عجیبه استاد ایشون اصلا اینطور که دورا دورا میشناسمش خجالتی نیست وکاملا برخورد اجتماعی داره چون خیلی دوستهای زیادی دور وبرش هست ولی نمیدونم چرا تا چندین قدمی میاد وبر میگرده...استاد به قول شما خیلی سیگنال میده منم کاملا متوجه میشم .
استاد نظر شما چیه؟چه چیز باشه میشه که پسری خجالتی نباشه وخیلی راحته باشه یعنی با دیگر همکلاسی های دختر در مورد درس صحبت میکنه ولی نتونه با من حرف بزنه؟استاد رفتار من معمولیه
(در ضمن سن ایشون کم نیس فکر میکنم 32-31 سال را دارن )
ممنونم میشم راهنمایی کنید

=====================

اگر مرد قابلیه ، خوبه شما ترسش را بریزید و باهاش سر صحبتی متفرقه را باز کنید و نظرش را بپرسید ...

لینک اصلی

سلام دکتر شیری.روز 24 آذر که اومدین کوی با شما آشنا شدم.واقعا حرفاتون پر امید بود.پسر پرانرژِی هستم و همیشه دنبال انرژی مثبت میرمازینکه اون دانشجو موجب اختلال جلسه شد و عجله برای برج میلادداشت متاثر شدمتوروخدا بیشتر بیان تو کویراستی من با دختری که 3 سال ازم بزرگتره 3ساله که رابطه داریم.بخاطر من پای همه چی وایستاده.خیلی دوسش دارم.واقعا همدیگه رو درک میکنیم.ازهمه لحاظ حس همدیگه رو میشناسیم.تقریبا تو یه سطح مالی و فرهنگی هستیم.من 24 سالمه.دانشجو ارشد مهندسی هستم.اما کار ومنبع درامدی ندارم.دیگه خیلی سخت شده دوری واین رابطه..نیاز به مشورت دارم که راهنمایی کنید.واقعا میخام پیشرفت کنم.من واقعا میتونم به هدفم برسم.کاش بشه زودتر جواب منو بدید.ممنون

=====================

خیلی خوشحالم که در خدمتتون بودم. به نظرم ضمن احترام به عشقتون ، برای ازدواج باید فکر کنید بیشتر. زوده فکر کنم مسوولیت ازدواج براتون. از طرفی دختر را نیز نمیتونید معطل کنید
نهایتش اگر میخواهیدش جدی، به خانواده تون بگید برای یکی دو سال اول یه کمی دستتون را بگیرند تا بلند شید و به لطف خدا بتازید

لینک اصلی

سلام آقای دکتر
چون این پست مربوط به مهارت ارتباطه من این سوالو اینجا مطرح میکنم:
اینطور که من متوجه شدم مثلاْ پشت تلفن که زبان بدن رو نداریم لحن تاثیر زیادی در انتقال پیام داره.حالا اگه در شرایطی پیام رو به وسیله ی نوشتار بخواهیم منتقل کنیم٬ اون قسمت تاثیرگذاری که با زبان بدن و لحن منتقل میشه می افته روی بار کلمات یا حذف میشه؟
سپاسگذارم از لطفتون

=====================

سلام/ نشانه گذاری ممکنه کمکی بکنه ولی عملا بیش از 7% اطلاعات منتقل نمیشه در نوشتار محض

لینک اصلی

آقای دکتر وقتی تو رابطه خودت باعث میشی بر اثر یک سری ندونم کاریا شانت بیاد پایین و الان خودت متوجه شدی که اشتباه رفتارت کجا بوده . چه جوری میشه رابطه رو به سمت درستش هدایت کرد. چون شاید یک دفعه تغییر کردن باعث دردسر بشه و هنوز این رابطه برات مهمه و نمیخوای از دستش بدی! میدونی که خودت نقش داشتی تو این خرابکاری پس برات مهمه که جبران کنی؟ چه جوری میشه از رفتار خواهرانه یواش یواش دور شد؟ توقعات رو چه جوری میشه به تعادل رسوند که آقاجون من دوستتم نه مامانتم نه بابات! نه خواهرت! نه استادت! نه همکلاسیت! ونه هیچ کس دیگه !

=====================

کار خوب اینه که اون نقشی که میخوایم داشته باشیم را مدتی زندگی کنیم تو این رابطه ، اینطوری فرصت میدیم به طرف که خودش را کم کم با چهره جدید ما وفق بده. بعدش با قدرت مرزهای جدیدمان را برای طرف تبیین میکنیم و بهش میگیم که براش کی نیستیم تو این رابطه.

لینک اصلی