سوال های ما و جواب های دکتر شیری

نود و چهارمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری

همه ی متن ، بخصوص اون قسمت عیار طلا درس های خوبی داشت برام .
اون کاریکاتور می خواد بگه گاهی ما یک چیز هایی رو درونمون سرکوب می کنیم و اجازه رها شدن و نمود پیدا کردن رو بهشون نمی دیم . درسته ؟

=====================

تفسیر یک اثر هنری به حال و روز بیننده بستگی داره..شما حتما دلایلی دارید که این تفسیر براتون درسته

لینک اصلی

یک ذره ناخالصی خوبه...
ممنون

=====================

منظور نامردی و بی معرفتی نیست
ناخالصی خودش مرغوبه
همینکه گاهی اوقات ساکت باشی و در دسترس همگان نباشی و در خلوتت باشی ، خوبه

لینک اصلی

سلام استاد، من نمی فهمم چرا نباید طلای تمام عیارمون را نشون همه بدیم؟! میشه توضیح بدین برام؟

=====================

همانطور که طلای خالص بدرد زیورالات نمیخوره، خلوص و روراستی با همه کس موجب خمیدگی هایی تلخ در زندگی میشه
با کسی که گوهر شناسه البته که خالص باشید الهام

لینک اصلی

کاش قبل از شب یلدا میگفتین...
شب یلدا تولد بابا بود و من کاری نکردم.چون باید از خودش پول میگرفتم و براش خرید میکردم و کاری بس عبث بود

=====================

کی گفته عبث بود؟ واسه والدین این چیزهای ظاهرا کم ارزش حفظ یک سنت مقدس تقدیر و تحسین است که اون با ارزشه
برای کسی که مفهومی بزرگ را داره حمل میکنه، هر شب بلندترین شب سالش میشه ، هر شب شب یلداست...هر شب شب قدره
امروز هم بهشون هدیه بدهید ، سورپریز میشن

لینک اصلی

آخه ....
چه پیشنهاد های جالبی
ولی من نمی تونم برای بابام این کارهارو بکنم
بجای وای چه خوشگه یا دستت درد نکنه چنان میگه چند خریدی؟؟؟؟؟؟
که آدم می خوره تو پرش
نه اینکه بگه گرونه ارزونه ها سریع می خواد پولشو بده

مثلا یه چیزی هم واسه خودم میگیرم با کلی شوق و ذوق میگم باباجون خوشگله
سریع میگه چند خریدی(چند بار گفتم باباجون اگر خوشتون نمیاد بگید...
اگر خوشتون میاد 1کلمه بگید مبارک باشه بعد بگید چند خریدی)
ولی حیف که از سر همین چیزای کوچیک فاصله ها زیاد میشه


خیلی وقتا که دلم براش تنگ میشه و میام تو اتاق گریه میکنم بی هوا در اتاقو وا میکنه میاد تو اتاق میگه عاشق شدی بابا؟
کسی مزاحمت شده؟
کسی دلتو شکونده؟

ولی نمیتونم بهش دلیل اشکامو بگم

=====================

رمان که نمیخوام بنویسیم دختر خوب! بهشون بگو دلت براشون تنگ میشه
بهشون بگو بهترین کادوهای روی زمین را به عشق خرید از جیب خودت میخری براشون

لینک اصلی

سلام اقای دکتر میدونم باید ایمیل بزنم اما خیلی اوضام خرابتر از این حرفا بود دکتر من یه مهندسم که تو یکی از اورگان ها کار میکردم چشمتون روز بد نبینه انچنان پاپوشی برام درست کردند که بیا ببین خلاصه اقا ما را با بدنامی انداختن بیرون اینقدر این قضیه تو شهرمون بازتاب داشت که حتی بعضی از همسایه هامون هم فهمیدند دکتر بیشتر فامیل و اکثر ادمایی که من را میشناسند خیلی دیدشون نسبت به من بد شده اینقدر بد شده که من خجالت میکشم بزنم از خونه بیرون من گنجایش اینهمه انتقاد و نگاه بد را ندارم چه کنم ضمن اینکه من پیش مشاور هم رفتم 28 سالمه و هم به انگ راند خواری زدند هم رابطه نا مشروع تو محیط کار. همچنین تو یه شهر بزرگ زندگی میکنم. دکتر مشاورم به من گفت شما خوبی برا خودت نه برای مردم و نظر مردم همینه با یه باد عوض میشه به نظرتون دکتر حرفش درسته؟ در ضمن دکتر من را اساسی راهنمایی کنید دارم غرق میشم یه دنیا سپاس

=====================

فعلا واکنش نشن نده ولی رفتار مردم را به خاطر بسپار
بگذار مدتی بگذره تا بتونی خودت را پیدا کنی و عرضه هایت را نشون بدی...انتقام کیکی است که سردش خوشمزه تره
البته به نظرم در این مدت رصد کن خودت را ببین چه اشتباهاتی کرده ای که موجب شده آدمهای بد دل ، سوء تفاهم هاشون را نشونه بگیرند سمتت

لینک اصلی

دکتر من یک کار خیلی کوچولو کردم که نتیجه اش بینظیر بود. اول اینکه کم کم داشتم احساس میکردم اون یکنواختی که همه امون داریم ازش فرار میکنیم داره سراغ روابط من و امیرزاده ام هم میاد و دیگه اینکه چون هر دوی ما در جایگاه خودمون مطرحیم احساس کردم داره یواش یواش این تعریف هایی که از من میشه باعث نگرانی های امیرزاده ام میشه. برای رفع همچین حسهایی من توی وبلاگم شروع کردم به پستهای خصوصی نوشتن مخصوص ایشون و رمز اون پستها رو هم فقط به خودشون دادم. از اون خصوصیاتی که ایشون داشتند و خیلی خوشم اومده بود براشون نوشتم و توی نوشته هام بهشون اطمینان دادم که هر تعریفی هم که از من بشه باز امیرزاده ی من فقط و فقط ایشونه. از نگرانی هام گفتم برای عادی نشدن روابطمون.دکتر امیرزاده ی من از وقتی احساس کرده جایی هست که فقط و فقط متعلق به خودشه بینظیر که بود بینظیرتر شده اونقدر که خودش داره پیشنهاد میده برای تنوع داشتن توی زندگیمون. آرامش و عشق زندگی ما چند برابر شده بعد از اون پستهای خصوصی.

=====================

حالا من به عنوان امپراتور یه مملکت دو نفره پیشنهاد بهتری دارم. اختصاصی بودن بیشتر را در فضای حقیقی بدید و نگران فضای مجازی نباشید

لینک اصلی

دکتر عزیز و گرامی

لطفا بیشتر توضیح بدین.
صداقت ترسناک چیه؟
گاهی اوقات؟
پس قبلا هم دیدین؟
اونقدر که بین این همه کامنت یادتون بمونه؟

صداقت ترسناک صداقت بی درایته؟صداقت یتیمانه؟نه معصومانه .درسته؟
یا چیز دیگه ایه؟

=====================

صداقت بی رحمانه یعنی دیدن هیولای درون خود( ترس، حسادت و خود کم بینی و...) و روردر رو شدن با این حقیقت به جای نفی آن

لینک اصلی

دکتر سلام
از این مطلب سه تا سوال دارم :
1- جاه طلبی چیست ؟ تعریفی که من دارم ؛ تعریف خوبی نیست . و چرا یک دختر باید از یک مرد جاه طلب خوشش بیاید ؛ چون جاه طلب هست ؟!!!!!!

2- رابطه خوب و دلنشین یعنی چی ؟ اون هم با مردی که ضربه عاطفی خورده است !!!!

3 - مرد فهمیده و خوش فکر ؟!!!!! همه مردانی که ا به سن میگذارند و چند بار زمین میخورند که باید اهل فهم و درک باشند . من هم با دو تا بچه خیلی پخته و خوش صحبتم . ولی آخه ما میتوانیم به هر مرد فهمیده و خوش فکر دل بسپاریم ؟ و عاشقش بشویم و عادتش بکنیم و نتوانید دست برداریم ؟!!!!!!

4 - او بر اساس همان تجربه اش از روز اول گفته من اهل ازدواج نیستم . اون وقت آیا ما از هر مردی که اهل ازدواج نیست ؛ حتما باید شوهر بسازیم ؟!!!!!!

5- حضرت عباسی این آخری خیلی علمی بود و من سر در نیاوردم . روابط موازی یعنی چی ؟ ؛ یعنی اینکه مثلا" من در کنار زنم یه دوست دختر هم داشته باشم ؟ و خوب لابد زنم هم ؟!!!!

تدبیر چیست ؟ خودتو گول نزن . از اون شوهر ساخته نمیشه . برو دنبال بخت خویش . باور کن جای دیگه منتظرت مونده .
ای بابا
یکی نیست بگه خان عمو به تو چه ؟!!!!!!

=====================

1-جاه طلبی در این تعریف یعنی میل به استانداردهای بالاتر زندگی
2- رابطه خوب یعنی رابطه ای که توش شفافیت، لذت و آینده نگری باشه و نیاز نباشه آدم خیلی خودش را بزک دوزک کنه تا مطلوب یکی دیگه بشه

لینک اصلی

به عنوان یه پسر میگم اینکه نوشتید زخم باید به کمک باقی مردان قبیله التیام پیدا کنه کاملن موافقم!به توصیه شما کتاب مرد مرد رابرت بلای رو خوندم فقط یه سوال داشتم اگه یه خانم هم زخم خورده باشه هم باید توسط دیگر زنان قبیله!!کمک بشه؟؟یا میشه توصیه هایی از دنیای مردان به ایشون داشت؟؟؟!!!!!!

=====================

خرد زنانه و مردانه با هم به ترمیم زخم می انجامد

لینک اصلی

سلام آقای دکتر .امیدوارم خوب باشید.یه سوال از شما داشتم که امیدوارم جواب بدید.آقای دکتر من یه دوست دارم که با اینکه دور و اطرافش شلوغه ولی احساس تنهایی شدید میکنه و بیشتر اوقات فقط با من دردو دل میکنه .ولی تو حرفاش یه چیزایی میگه که من فقط گوش میدم و اون از اینکه نمیتونم اظهار نظری کنم ناراحت میشه.به من میگه وقتی تنهام یه اتفاقهایی تو اتاق میوفته که منو میترسونه مثلا" خودکارم پرت میشه چراغ خاموش میشه یا روشن میشه ،سایه میبینم،یا حضور کسی رو حس میکنم که این احساسها میترسونتش.نمیدونم همش فکر میکنه یه نفر میخواد اذیتش کنه.
من واقعا" نمیدونم چی رو حس میکنه ولی فکر میکنم از تنهایی زیاد توهم زده.چه جوری بهش کمک کنم.رفیقه چندین سالمه و خیلی نگرانشم.از یه طرف هم میگم مگه میشه یه پسره 35 ساله دروغ بگه؟با اینکه دوسش دارم ولی آدم خودخواه و مغروری هم هست و حرف هیچکسو قبول نداره.جالب اینجاست که هروقت دردو دل میکنه چندروزی پیداش نمیشه انگار از دسته خودش عصبانی میشه که با کسی حرف زده.راهنماییم میکنید لطفا".امید.ک

=====================

امید جان
دیدن یا شنیدن چیزهایی که بقیه آنها را حس نمیکنند + اختلال عملکردی ، بسیار در اسکیزوفرنیا دیده میشود و سن دوستتون نیز میخوره
حتما یه روانپزشک ایشون را ببنه باهاشون صحبت بکنه

لینک اصلی

+

سلام آقای دکتر مرسی که پاسخ سوال منو دادید.راستش وقتی خوندم خیلی ناراحت شدم برای رفیقم.آقای دکتر میشه چندتا کتاب معرفی کنید تا براش بگیرم بخونه شاید بهش کمک کنه تا بهتر بشه چون اهل مطالعه هست.مرسی .امید.ک

=====================

کار کتاب نیست آقا جون...رفیقت ممکنه دچار بحران روانی بشه

لینک اصلی

سلام دکتر من خواننده خاموشتون هستم اینقدر جذاب و کاربردی مینویسید و دوستان کامنت های زیبا میگذارن که من فقط ترجیح میدم یاد بگیرم. میدونم که سوالات رو با ایمیل جواب میدید ولی من به راهنماییتون در حال حاضر نیاز دارم. من 28 ساله هستم کارشناسی ارشد و مدرس دانشگاه مدتیه از طرف یکی از همکارا پیشنهادی برای آشنایی و ازدواج دارم این آقای 33 ساله قبلا ازدواج کرده و به گفته خودش 8 ماهی میشه که خانمش مهریه رو اجرا گذاشته و سر خونه زندگیش نیست آقا هم به خاطر عدم تمکین از ایشون شکایت کرده. در مورد اختلاف هم من کنجکاوی نکردم ولی گویا به خاطر عدم تعهد و روابط آزاد خانم بوده.به نظرم این آقا خیلی زود به فکر ازدواج مجدد افتاده و من می خوام خیلی محکم پیشنهاد آشنایی رو رد کنم . به نظر شما این کار درسته یا بهتره بگم که شما اول تکلیف رابطه قبلی رو مشخص کنید بعد بیایید سراغ بعدی؟ کلا شنیدم بعد از طلاق حداقل دو سال باید بگذره بعد رفت تو یه رابطه جدید درسته آقای دکتر؟

=====================

تا تکلیف رابطه قبلی از نظر حقوقی تعیین نشده ، شما زنگ تفریح هستید
تازه وقتی انفکاک حسی صورت گرفت ( که بسته به هر کس زمان خودش را خواهد برد) میشه پیشنهاد ازدواج داد
شما 28 سالبتونه و اصلا از این شوخی ها با خودتون نکنید

لینک اصلی

سلام
آقای دکتر یه مشکلی واسم پیش اومده که واقعا مستاصلم کرده. راستش یه آقایی که از همکارامه ازم خواستگاری کرده که همه چیزش به نظرم خوبه و فقط با قیافش مشکل دارم ینی بینیشون خیلی بزرگ و بد شکله هر چی ام که می گذره با این که همه چیز ظاهرشون به نظرم قابل قبوله ولی با این بینی اصلا نمی تونم کنار بیام!!!!!! برای خودمم عجیبه که اینهمه تلاش کردم که همیشه در مورد ازدواج عاقل باشم ولی این بار که تصمیمم و واقعا گرفتم نمی تونم! فکر می کنم اگه بینیشون و عمل کنن همه چیز درست شه... البته اینم بگم که من تقزیبا جواب مثبت و دادم ولی خودشون هنوز مطمئن نیستن.!!!!!! فقط نمی دونم چطوری بگم که برن و بینیشون و عمل کنن که هم ناراحت نشن و هم نه نیارن؟! می شه هم به عنوان یه آقا و هم از دریچه ی تخصصتون کمکم کنین؟ تو رو خدا یه چیزی بگین که هم شدنی باشه و هم ایشون و دلخور نکنه.

=====================

به نظرم بگید بهشون که اخلاقش را میپسندید و کمی چهره اش را متفاوت تر میخواهید. البته اگر جنبه اش را داره.
حالا مطمئنی عمل کنه ، به دلت میشینه؟

لینک اصلی

سلام
منم دقیقا همین مشکل ایشون رو دارم ، ولی 23 ساله هستم
مشکل من شده فراری بودن از مردم ، که باعث میشه همه زمانم رو درون خونه سپری کنم
دکتر هدف از گذاشتن این مطلب چیه؟قراره بعدش هر کی یه چیزی بگه؟یا همه حول یک مطلب نظر بدیم؟چون صرف مطرح شدن یک سوال و یک جواب که چیزی عوض نمیشه
تنهایی شاید حل بشه ، ولی انزوا هیچ وقت با کلام حل نمیشه ، چون فرد مورد مطالعه صلب شده ، و هیچ حرکتی رو نمیتونه آغاز کنه
مرسی بابت اینکه حرف زدن در اینجا کنتور نمیندازه

=====================

خب نشین تو خونه بقیه عمر خوبت حروم بشه تو نت
واسه این بخش زندگیت هیچ درمانگری نمیتونه کاری بکنه
البته انزوای بیمار گونه اختلالات اضطرابی را روانپزشک خوب میکنه ولی تحقق اکثر آرمانهای انسان تو حرکته و این را میدانی

لینک اصلی