سوال های ما و جواب های دکتر شیری

نود و پنجمین سری سوال های ما و جواب های دکتر شیری

راستی آقای دکتر آیا رفتن به سمت مسائل معنوی مثل نماز خوندن و ذکر گفتن میتونه به یه آدمه اسکیزوفرنی کمک کنه؟....و یه سوال دیگه چرا انسانهای معتقد کمتر دچار این علائم میشن؟
امید.کفرد

=====================

نماز به روماتیسم کمکی میکند؟ نه! روماتیسم باید درمان خودش را بگیرد تا فرد بدون درد به نمازش هم برسد
اسکیزوفرنیا باعث میشود هذیانها و توهمات فرد نگذاره فرد آرامش حداقل داشته باشد و فرد خیلی اذیت میشود

لینک اصلی

سلام دکتر جان
ما هم یک بچه داریم ....بعضی وقتها از تنهایی بچه در اینده نگران می شوم ...به نظر شما با این تک فرزندی باید چگونه رفتار کنیم ؟الان همه دوستان من و همکاران تک فرزند دارند ...

=====================

بالاخره کیفیت زندگی فرزندتون بالاتر میره ولی میانسالی دردناکی خوادداشت زیرا شما ها که نیستید و ...

لینک اصلی

با سلام وقت بخیر آقای دکتر شیری
خانم مریم راجع به عمل بینی مورد ازدواجشون سوالی از جنابعالی پرسیدند. بنده در این خصوص یعنی انجام این عمل برای خودم سردو راهی هستم. بینی ام به چهره می آید. یعنی به لحاظ ظاهرضرورت عمل شاید نداشته باشه ولی اگر عمل کنم خیلی خیلی بهتره خواهد بود یعنی دغدغه بیشتر از ضرورت مطرح هست. دوسه جا مشاوره پیش پزشکان رفتم اونایی که آقا بودند گفتند خب اگه ازدواج کرده بودی می گفتیم نه ولی حالا که ازدواج نکردی انجام بدی قشنگتر میشه. موندم چیکار کنم مخصوصاَ وقتی با چادر رو می گیرم احساس می کنم بینی ام بیشتر خودش رو نشون میده. مانده ام سر دو راهی با این دغدغه چطور کنار بیام. لطفاَ راهنمایی ام کنید.

=====================

اگر با الانتون در صلح و آرامشید ، برید عمل کنید بیشتر لذت ببرید در غیر این صورت اگر کسی بخواد با عمل کردن تازه از خودش خوشش بیاید، من بعید میدونم

لینک اصلی

وای بالاخره بمنم جواب دادین همین نشونه خوبیه....خب حق دارین من یه دانشجوی شهرستانی که ازطریق مجله با شما اشنا شدم مطالبتونو که میخوندم خیلی بدل میشست خلاصه با وبلاگتون وحالا هم شدم یکی از خوانندههای هرروزتونوهمچنان در انتظار جواب ایمیلم ازشماالبته اگه زحمتی نیس
دوست دارم یه ادم موفق وفعال بشم مث شما....سرزدن به اینجا وخوندن نوشته هاتون بهم انرژی میده.....واینکه یه نفر بدون چشم داشت برای مردم وقت میذاره وبه سوالاشون جواب میده برام عجیبه یه جورایی دلم میلرزه....حسرت میخورم ایا منم میتونم یه روزی اینقدر مفید باشم؟از ته ته ته ته دلم میگم خوش بحالتون اقای دکتر

=====================

محبوبه گرامی
ما به چیزی علاقه مند میشویم و شیفته که زمینه اش را داشته باشیم
شما ببینید به چه کسانی دلگرم هستید ، همان ویژگیها در شما بیشتر از بقیه وجود دارد

لینک اصلی

دکتر یه سوال دارم من بعضی وقتا اهنگ گوش میدم و راه میرم و تخیل میکنم من زیادی از این قضیه لذت میبرم ایا ممکنه مساله ذهنی داشته باشم ؟یه دوستام میگفت تخیل زیادی مکانیسم دفاعی فرار

=====================

اگر این تخیل پردازی مانع زندگی بیرونی شما باشد و اختلال عملکردی بدهد ، بله ولی اکثرا نوعی سیستم وقت گذرانی است

لینک اصلی

آقای دکتر نظر شما درباره خواب دیدن چیه؟شما فکر میکنید آدمهایی هستند که خوابهای واقعی ببینند و یا بهتر بگم خوابهایی ببینند که تعبیر بشه؟

=====================

بهاره گرامی
بعضی خوابهای انسان تعبیرات روانکاوانه دارد و بعضی رویاها خیلی متصل به واقعیت است

لینک اصلی

قابل توجه مریم- شایان -دکتر عزیز
سلام
دکتر این پیشنهادی که به شایان ومریم برای عمل بینی دادین راستش اگه یه پسر به من بگه واقعا ناراحت میشم!با این که بینی من هم احتیاج به عمل داره!

اولا که عمل کنن بینی معلوم نیست چی از آب در بیاد خودمم بخاطر همین تا حالا نکردم البته من با همین بینی کیف میکنم حالا اینکه کسی خوشش نیاد مشکل اونه!!!!اگر عمل کنند بزنن داغونش کنن ویا مشکل تنفسی بگیریم کی هست که جواب بده!خوب معلومه هیچ کس!

من از این ناراحت نمیشم بهم بگه عمل کن میدونید برای چی؟از این ناراحت میشم که این همه خصلت وجودی وظاهری (حالا غیر از بینی )دارم ...این همه خصلت خوب اخلاقی دارم بی خیال همه چیز شده گیر داده به بینی ...از این ناراحت میشم که اینقدر آدم سطحی نگر ممکنه؟!

بعدشم ممکنه یه فرد دیگه با بینی کوچک یه زندگی زهرماری برای آدم درست کنه که بعدا آدم حسرت هزار تا دختر ویا پسر با بینی بزرگ را بخوره و دیگه براش زیاد ظاهر مهم نباشه که البته اون موقع دیگه پشیمونی فایده نداره

در ضمن یادمون باشه حالا طرف مقابلمون سکوت میکنه دلیل بر این نیست که خودمون بی عیب ونقصیم!!! شاید شما هم دارای ایراد باشید که با سلیقه ایشون جور نیست واون در کنار خوبی هاتون میذاره که قابل چشم پوشی باشه

=====================

چون شما اون همه صفات خوب دارید با ارزشد که طرف میخواد داشته باشه شما را
پیشنهاد راحتی نیست و معمولا هم اینطوری نیست که بگیم اگر عمل نکنی نمیخوامت!

لینک اصلی

دکتر جان پس اینکه همیشه میگید حواسمون باشه که جراحت نزنیم به طرف مقابل چی میشه؟ممکنه طرفمون خودش از مدل بینی یا هر عضو دیگه ای از بدنش راضی باشه و این گفتن ما باعث بشه طرف رو بد جوری جراحت بزنیم

=====================

خب نمیگیم بهش دیگه...زمانی میتونیم بگیم که طرف بتونه موضوع را هضم کنه

لینک اصلی

سلام دکتر گرامی
چند سال پیش خواستگاری داشتم (مدل سنتی)که بعد 3-4 جلسه آشنایی بهم گفت میشه ارتودنسی کنیو بینی تو عمل کنی. من خیلییییی ناراحت شدم ( من یه دختر 100درصد آتنا بودم که فقط به کار و تلاش خودم اهمیت می دادمو آدم خیلی موفقی بودم) بهش گفتم همین که هستم رو میخوای؟ وگرنه خداحافظ. ایشون دیگه حرفی نزد و ادامه داد و ازدواج کردیم. ولی من بدجوری بهم ریختم. اعتماد به نفسم یهو ته کشید. میدونستم که واقعا به ارتودنسی نیاز دارم و عمل بینی هم زیباترم میکنه ولی از ترس جراحی و ... دنبالش نمیرفتم. با هرمصیبتی ارتودونسی کردم. الان خیلی عالی شده اما زیربار عمل بینی نرفتم. دوستام میگن اگه بینی تو عمل کنی فوق العاده میشی. میدونم هم همسرم خیلی دوست داره ولی نمیگه...و میگه خیلی به من علاقه داره ولی من میترسم که آیا این مسئله براش خیلی مهم بوده یا نه؟ممکنه تو زندگیمون تاثیر بذاره؟

=====================

من متوجه نمیشم چرا موضوعی به این سادگی که بچه دبیرستانی راحت از شماها میفهمد را اینقدر میپیچانید؟ طرف دوستتون داشته که با شما ازدواج کرده، شما هم زیباتر میشید و اعتماد به نفستون از نظر ظاهری بیشتر میشه
اگر نگرانی بابت عوارض تنفسی ندارید ، خب آدم میره عمل میکنه
اگر هم دارید که نمیرید عمل کنید و با همین عشقتون ادامه میدهید

لینک اصلی

دکتر من 28 سالمه.سال گذشته آشنایی داشتم با آقایی32 که از هر نظر با هم تناسب داشتیم و میگفتش که خیلی بهم علاقه داره ولی به من میگفت که از نظر اون یکی از اندامهای من مورد پسندش نیست و اون دوست داره که با جراحی پلاستیک بزرگتر بشن...ولی من قبول نکردم به خاطر عوارضش والبته که با ظاهرم هم خودم مشکلی نداشتم...ولی اون آقا به خاطرهمین موضوع منو ول کرد و رفت و از اون موقع من موندم و احساس بدی که نسبت به خودم واندامم پیدا کردم...

=====================

خب سلیقه ایشون اون طوری بوده ولی خیلی تنوع سلیقه هست

لینک اصلی

دکتر سوال من را در حد یه بله و خیر جواب بدید ممنون میشم دکتر من 7 سال پیش 19 سالم بود رفتم روانشناس گفت وسواس فکری داری کار کرد خیلی بهتر شدم پیش یه مشاور دیگه رفتم گفت چیزیت هم نبوده خودم الان دارم بعد 7 سال افکارم را رصد میکنم میبنم اصلش انگار شرم بوده البته الان مساله ای ندارم با خودم به صلح رسیدم اما این را میخوام بدونم ممکنه تو تشخیص اشتباه بشه یعنی من خودم فکر میکنم شرم بوده تا وسواس

=====================

هادی جان
احتمالش که هست ولی بعید است چیزی مثل وسواس فکری را یک درمانگر اشتباه کند

لینک اصلی

ساعت 4 دارم دکتر جان رو پایانامه دکترا وقت میذارم میخوام یه چیز را با صداقت بیرحمانه از خودم مطرح کنم دکتر من را یه چیزی ازار میده احساس میکنم تو روانشناسی همه ی نظریه های اصلی درمانی داده شده از دوره لیسانس دلم میخواست مبدع یه مدل درمانی باشم اما انگار نظریه های اصلی داده شده دلم میخواست منم یه مدل درمانی داشته باشم که مطرح باشه مثل شناخت درمانی یا طرح واره درمانی دکتر به نظرتون از کجا شروع کنم؟ اصلا میشه چنین چیزی؟

=====================

خلاقیت حاصل بلد بودن شیوه های موجود، کسب تجربه در این وادیها میباشد و زمان میخواهد مغز

لینک اصلی

سلام آقای دکتر وقت شما بخیر
این برنامه حمایت از روان زنان رو امروز دانلود کردم و در اولین فرصت گوش دادم خیلی جالب بود یه جور دوره قسمتی از مباحث کلاس شخصیت شناسی یه سوال راجع به بخش مادری کردن یک زن- آیا عدم تمایل به داشتن بچه یه جور اختلال یعنی همان عقده مادر (هاری عاطفی) محسوب میشه؟ چگونه قابل درمان هست؟

=====================

ممکنه سرکوب دیمیتر باشه ممکنه رویارویی با عقده مادر در روان دختر نیز باشد( در تئوری)

لینک اصلی

ببخشید رک میگم. پولکی شدید!

=====================

نسیم گرامی ! چه کار میکردیم نمیگفتید پولکی شدیم؟
نقل 9 ساله موسسه داری میکنیم و کارافرینی و همیشه هم شهریه گرفته ایم و درست هم همین است.شما پیشنهادتون چیه؟

لینک اصلی

سلام آقای دکتر شیری
بنده یه خطایی در محیط کار کردم. یه جور نشتی داشتن دهان و نکشیدن زیپ آن. خجالت می کشم بگم من تنها خانم و البته تنها مجرد قسمت مون هستم همه همکاران بنده متاهل اند و متاسفانه اگه ما مجردها حریم ها رو خوب رعایت نکنیم جریان ازدواج کردن ما میشه زنگ تفریح این دوستان محترم!!! چند باری با دو نفر از این همکاران راجع به بحث ازدواج و مباحث اجتماعی از این دست صحبت شده و این دوستان بعضاَ در جریان پیشنهاد ازدواج دو نفر از همکاران به بنده بودند. حالا به هر بهانه ای شده هر روز یا هر از گاهی می پرسند چه خبر؟ یا امروز داشتم راجع به موضوع کاری که شخصی پیگیری می کرد با یکی شون صحبت می کردم برگشته می گه طرف مجرده گفتم نه چطور مگه؟ بر گشته می گه گفتم شاید به چشم مورد بهش نگاه می کردی! ما رو می گی یه گردان شاخ سرمون در آورده بود. چند روز پیش هم به همین شکل رفته بودم اتاق این همکارمون داشتم کتاب بر می داشتم بر گشته می گه فلانی رو یه جوری نگاه می کردی ! گفتم چه جوری می گه به چشم مورد. نسبت به خودم حس بدی دارم حس آدم های مرز شکن. وقتی مرز تو بشکنه دشمن خودی و بی خودی نفوذ می کنه. موندم چه طوری قضیه رو جمع کنم. چون این طوری که پیش می ره این طرف ممکنه دچار توهم بشه که بنده به وى که مذهبى هم هست هم دو تا بچه داره به چِشم مورد نگاه مى کنم.لطفا بنده رو برای جبران اشتباهی که کردم راهنمایی فرماییدتشکر

=====================

ببینید فرنوش خانوم
یه راهش اینه که هی دلخور بشی و تلخ بازی در بیاری
یه راهش هم اینه که بالغانه برید بهشون اعلام کنید که از نگاهش دلخورید و توقع درک زنانه فهمیده ای داشتید
پر جرات گفتن خیلی صحیح است نه عصبی گفتن و نه منفعلانه بودن

لینک اصلی